کمبود 22 دکل حفاری در پارس جنوبی/ این همه فاز با 3 دکل؟

کمبود 22 دکل حفاری در پارس جنوبی/ این همه فاز با 3 دکل؟
در فازهای جدید پارس جنوبی لااقل بین ۱۵ تا ۱۸ دکل حفاری و در شرایط استاندارد 25 دکل مورد نیاز است تا به طور همزمان حفاری پارس جنوبی را جلو ببرند اما تنها ۳ دکل در فازهای جدید فعال است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با توجه به عقب‌ماندگی ایران نسبت به کشور کوچک قطر در بهره‌برداری از بزرگترین میان گازی جهان، کشورمان برای رساندن برداشت گاز و میعانات از این میدان به اندازه مشابه قطر تلاش می‌کند و در این راه ظرفیت‌های زیادی به کار گرفته شده است. در این راستا ۸ فاز باقیمانده و بدون قرارداد پارس جنوبی در ۲۵ خرداد ۸۹ صاحب قرارداد شدند و بلافاصله کار روی آنها آغاز شد. این فازها به دلیل وعده بهره‌برداری ۳۵ ماهه از آنها به فازهای ۳۵ ماهه معروف شدند.

با وجود تلاش جمعی بسیار زیاد در بخش‌های کارفرمایی و پیمانکاری برای بهره‌برداری هر چه سریع‌تر از فازهای در دست اجرای پارس جنوبی، به نظر می‌رسد رسیدن به زمان مطلوب برای بهره برداری از این فازها به زیرساخت‌هایی نیاز دارد که پیش از این به کمبود آنها به اندازه کافی توجه نشده بود.

از سوی دیگر با توجه به تعدد میادین دریایی کشور و آینده صنعت فراساحل یا offahore در صنعت نفت جهان، به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری برای ایجاد زیرساخت‌های لازم با تکیه بر سیاست‌گذاری‌های بلند مدت وزارت نفت و شرکت ملی نفت علاوه بر تامین نیازهای فعلی و آینده کشور بتواند به دستیابی به دانش فنی صنعت فراساحل نفت و صادرات آن در آینده کمک کند. قابل توجه است که با وجود میدان عظیمی جون پارس جنوبی و میایدن متعدد دریایی کشور، هنوز بخش بزرگی از فن‌آوری و دانش فنی مورد نیاز برای کار روی میادین دریایی هنوز در کشور بومی نشده و با وجود پیشرفت‌ها و دست آوردها در بخشی از این نیازهای این صنعت، در بعضی موارد حتی برای دسترسی به دانش فنی یا فن آوری قدن مؤثری برداشته نشده است.

فارس برای آگاهی‌بخشی نسبت به مشکلات زیرساختی و دیگر مشکلات موجود در راستای تحقق بهره‌برداری از فازهای در دست احداث پارس جنوبی در سریعترین زمان ممکن، سلسله گزارش‌هایی را در این باره منتشر می‌کند.

به طور کلی در بخش فیزیکی، پروژه های پارس جنوبی به چهار بخش اصلی تقابل تفکیک هستند که پالایشگاه‌های گازی، حفاری چاه‌ها، ساخت و نصب جکت‌ها و سکوها و لوله‌گذاری را شامل می‌شود.

هر کدام از این بخش‌ها مشکلات خاص خود را دارند که قطعا برای رفع آنها تلاش می‌شود اما در این گزارش‌ها قصد داریم به بعضی کمبودها و مشکلات اصلی زیرساختی که قابلیت ایجاد اختلال در روند توسعه سریع فاز‌های پارس جنوبی دارند اشاره کنیم.

*اشباع ظرفیت صنایع کشور برای تامین بخشی از نیازهای پالایشگاه‌های گازی

با وجود اقدام قابل تقدیر وزارت نفت در یکسان کردن لیسانس فازهای ۳۵ ماهه که باعث امکان به کار گیری بیشتر توان صنایع داخلی در این زمینه شد، ظرفیت خالی صنایع کشور در بعضی موارد کم است یا به دلیل مشکلات برنامه‌ریزی از ظرفیت موجود به درستی استفاده نمی‌شود. چنانکه درباره ساخت بسیاری از قطعات پالایشگاه‌های گازی پارس جنوبی صنایع بزرگ کشور به دلیل برنامه‌های قبلی خود بین ۶ تا ۹ ماه ظرفیت خالی ندارند. کما اینکه به عنوان مثال در سازندگان بزرگ تجهیزات نفتی در اراک و اصفهان و حتی صنایع فولاد چنین مشکلی وجود دارد.

دلیل اصلی این مشکل به این مسئله باز می‌گردد که در گذشته حداکثر یک یا دو پالایشگاه گازی در زمان واحد در حال ساخت در پارس جنوبی بود اما در حال حاضر همزمان ساخت ۵ پالایشگاه جدید به جزپالایشگاه‌های قبلی در حال ساخت فازهای ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ که از نیمه گذاشته‌اند کلید خورده است. به همین دلیل برای سفارش قطعات به بعضی تولید‌کنندگان تجهیزات رقابت ایجاد شده است که طبعا هزینه‌ها را افزایش می‌دهد.

*دکل‌هایی که در پارس جنوبی حفاری نمی‌کنند

بخش حفاری یکی از مهم‌ترین بخش‌ها و در عین مشکل‌ترین مراحل پیشبرد بهره برداری کامل از پارس جنوبی است. بر این اساس  پیش از این اعلام شده بود که در فازهای جدید این میدان لااقل بین  ۱۵ تا ۱۸ دکل حفاری مورد نیاز است تا به طور همزمان حفاری پارس جنوبی را جلو ببرند.

اشاره به این نکته ضروری است که در شرایط استاندارد باید ۲۵ دکل حفاری همزمان کار کنند تا حفاری چاه‌ها و در نتیجه بهره‌برداری از فازهای جدید در اسرع وقت و در زمان تعیین شده به انجام برسد.

این در حالی است که به جز ۵ فاز جدید در فازهای ۱۲، ۱۷، ۱۸ نیز حفاری عملا انجام نشده یا پیشرفت خاصی نداشته است.

حال اگر بدانیم در فازهای جدید پارس جنوبی تنها ۳ دکل فعالیت می‌کنند و در کل پارس جنوبی ۱۱ دکل حفاری فعال است شرایط حفاری و نیازهای فوری آن بیشتر قابل درک خواهد شد. بر این اساس در عمل ۲۲ دکل دیگر برای پیشبرد فعالیت‌های حفاری در این میدان مورد نیاز است که تأمین نشدن آنها بهره‌برداری کامل از پارس جنوبی را با تأخیر مواجه می‌کند. در عین حال بعضی دکل‌های فعال نیز قراردادهای خود را برای ادامه کار در پارس جنوبی تمدید نکرده‌اند.

در حاشیه این نکته نیز قابل توجه است که دکل‌های ATLAS و HORIZONT که تحت اجاره شرکت نفت فلات قاره حفاری‌های اکتشافی انجام می‌دادند نیز قرارداد خود را تمدید نکرده و از بخش ایرانی خلیج فارس خارج شده‌اند.

*قراردادی برای ۵ دکل که هرگز ساخته نشدند

بر اساس این گزارش برای حل مشکل کمبود دکل‌های حفاری دریایی در کشور ۳ سال پیش قراردادی میان نفت و گاز پارس و شرکت تأسیسات دریایی برای ساخت ۵ دکل دریایی در کشور منعقد شد اما شرکت تأسیسات دریایی با وجود دریافت مبالغی به عنوان پیش پرداخت عملا به دلیل نداشتن دانش فنی مورد نیاز برای ساخت دکل‌های دریایی در این زمینه کاری انجام نداد.

ایران با وجود میادین دریایی فراوان و به ویژه میدان فوق عظیم پارس جنوبی در حالی دانش فنی ساخت دکل‌های دریایی را در اختیار ندارد که قیمت اجاره هر دکل در خلیج فارس به صورت روزانه لااقل ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار دلار رسیده است. قیمت اجاره این دکل‌ها ۴ سال رقمی بین ۳۵ تا ۴۰ هزار دلار در روز بوده است.

در عین حال اجاره سوپر ریگ‌های آبان ۸ و ۹ که در فاز ۱۲ پارس جنوبی فعال هستند روزانه 180 هزار دلار است که همه این موارد غیر از هزینه‌های مربوط به پشتیبانی فعالیت این دکل‌ها است.

براساس نرم‌های فعلی قیمت هر دکل تقریبا برابر با اجاره هزار روز یک دکل است و یک دکل با اجاره روزانه ۱۲۰ هزار دلار عملا ۱۲۰ میلیون دلار ارزش دارد.

بر این پایه مالکان دکل‌ها برای کم کردن هزینه‌های حمل و نقل روی فعالیت طولانی مدت در مناطق مختلف برنامه‌ریزی می‌کنند اما مشکلات مربوط به انتقال پول در زمینه دعوت این دکل‌ها مسائل زیادی ایجاد کرده است.

*تجربه‌ای که در حفاری اندوخته نمی‌شود

بر پایه این گزارش، شرکت‌ ملی حفاری، به عنوان بازوی تخصصی صنعت نفت در بخش حفاری، حفر چاه‌های فازهای ۹،۱۰،۱۷ و ۱۸ را برعهده داشته است که حفاری فازهای ۹ و ۱۰ را به پایان رسانده است.

بر این اساس شرکت ملی حفاری، دکل‌های حفاری را اجاره کرده و تنها یک نفر را به عنوان نماینده شرکت روی دکل‌ها دارد. در این شرایط عملا تنها نام این شرکت در حفاری دخیل است به همین دلیل این شرکت که بازوی حفاری صنعت نفت محسوب می‌شود نتوانسته‌ است نیروی متخصص مورد نیاز را در بخش حفاری دریایی تربیت کند.

شرکت ملی حفاری در عین حال برای بومی کردن حفاری دریایی دو دکل قدیمی ۳۰ ساله را خریداری و با نام‌های شهید رجایی و شهید مدرس وارد کار کرد اما به دلیل فرسوده بودن این دکل‌ها عملا نتوانست از آنها استفاده کند و این دکل‌ها بی‌استفاده در جزیره کیش آرام گرفته‌اند.

بر این اساس شرکت ملی حفاری هیچ دکل ملکی در اختیار ندارد و عملا تجربه حفاری دریایی در خلیج فارس را بومی نکرده است. اگرچه دیگر شرکت‌های فعال ایرانی در میادین دریایی، تجریه بیشتری در حفاری دریایی در اختیار دارند اما به طور کلی برای پرورش نیروهای بومی متخصص در راهبری دکل‌های دریایی به شکل سیستماتیک در کشور برنامه ریزی نشده است.

قرار بود بخشی از پرسنل خارجی دو دکل ساگادریل ۱، ۲ که در فازهای ۹،۱۰ فعال بودند خارج شوند و کارشناسان شرکت ملی حفاری روی این دو دکل مستقر شده و آموزش حفاری ببینند اما عملا با توجه به اتمام حفاری این دو فاز، این دکل‌ها نیز مدت‌ها است فعالیت حفاری انجام نمی‌دهند و عملا این کار کمک چندانی به آموزش عملی و تجربه اندوزی این کارشناسان نمی‌کند.

ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که پیش از انقلاب همه حفاری‌های خلیج فارس که بیشتر حفاری ‌های اکتشافی را در بر می‌گرفت، توسط شرکت‌های خارجی انجام می‌شد.

قابل تأسف است که با وجود سابقه طولانی صنعت نفت در ایران نه تنها کشورمان با وجود نیاز شدید دکل‌های حفاری دریایی تولید نمی‌کند بلکه عملا حتی هیچ دکلی در خلیج فارس به طور کامل توسط پرسنل ایرانی اداره نمی‌شود.

*بی‌توجهی به پرورش نیروی انسانی و بومی‌سازی تجهیزات حفاری دریایی

اشاره به این نکته نیز بی‌وجه نیست که دکل ایران خزر که به در رسانه‌ها به عنوان دکل ملی دریایی از آن یاد می‌شود توسط شرکت‌های خارجی با قراردادهایی که رقم آنها به تناوب دچار تغییر شده ساخته شد اما کارشناسان ایرانی توانستند بخشی از این قطعات ساخته شده را مونتاژ کنند. تکنولوژی ساخت ایران خزر که کشف نفت و گاز در دریای خزر را برعهده دارد به دلیل حفاری در اعماق بیشتر برتری قابل توجهی نسبت به تکنولوژی دکل‌های فعال در خلیج فارس دارد. این دکل تا حدود زیادی توسط متخصصان و تکنیسین‌های ایرانی انجام می‌شود.

مهمترین نکته در این باره فاصله ایران با دانش فنی تولید این دکل‌ها بلکه این مسئله است که در کشور عملا فعالیت جدی در این باره انجام نشده است چنانکه ظاهرا در دانشگاه های کشور مهندسی نفت با گرایش فوق‌العاده مهم حفاری دریایی ایجاد نشده است.

این نکته شاید از همه آنچه درباره حفاری گفته شد مهمتر باشد چرا که آموزش و پرورش نیروی انسانی متخصص اولین قدم و عملا راهبردی‌ترین کار در این عرصه یعنی صنعت نفت است که حتی در سال‌های پس از انقلاب نیز به درستی به آن توجه نشده است.

کشورمان تنها در خلیج فارس در میادین مشترک و غیر مشترک میادین دست نخورده زیادی در اختیار دارد و ایجاد ساختار محکم و قابل اتکایی برای پرورش نیروی انسانی توانمند در شرکت ملی حفاری و کل صنعت نفت می‌تواند در آینده به حفاری و بهره‌برداری از این میادین به طور جدی کمک کند. در عین حال توجه به ساختارسازی برای تولید و توسعه صنعت ساخت دکل‌های دریایی بومی در کشور با توجه به نیاز شدید کشور به چنین صنعتی اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد. کما اینکه بسیاری از کارشناسان آینده صنعت نفت را در بخش فراساحل این صنعت جستجو می‌کنند.

۲۰ اسفند ۱۳۹۰ ۱۶:۲۷
تعداد بازدید : ۱,۰۶۰