سرمایه گذاری خارجی دوران پساتحریم

سرمایه گذاری خارجی دوران پساتحریم
دکتر فرزان گلچین

 سرمایه گذاری مستقیم خارجی در دوران پساتحریم،چرا و چگونه ؟

پس از حل مناقشات اتمی و توافق بر سر رفع تحریمهای ظالمانه، فضای جدیدی در کشور ایجاد گردید، امید تازه در بخش صنعتی و خدماتی با خروج از فشار تحریمها به شکل تازه ایی ایجاد شد. در تمام محافل اقتصادی صحبت از دوره "پسا تحریم" با "سرمایه گذاری خارجی" مطرح شد .هیات های بازرگانی از کشورهای مختلف برای از سرگیری روابط تجاری یا ارتقا سطح روابط روانه ایران شدند تا حدی که گاهی در یک بازه زمانی سه هیات به صورت همزمان در ایران مشغول مذاکره بودند. پرواضح است که همین رفت و آمدها، اشتیاقها، و تغییر رویکردها بسیار مثبت و سازنده است و موجب تعاملات آتی در زمینه های مختلف می شود، اما به گواه اتاقهای بازرگانی، اکثر هیات های تجاری شرکت کننده ، ایران را به چشم یک بازار با خلا فراوان می بینند که همچنان دارای ریسک سرمایه گذاری بالاست و به همین دلیل بیشترین وزن مذاکرات را فروش و عرضه یکطرفه محصولات (صادرات به ایران) به خود اختصاص داده بود .نگارنده البته همچنان تاکید دارد که همین حضور ، رفت و آمدها و مذاکرات باعث میگردد، تجار، صنعتگران و صاحبان شرکتهای چند ملیتی با واقعیتها و توانمندیهای بخشهای مختلف کشورمان و پیشرفتهای چشمگیر در دوران استقلال اقتصادی آشنایی پیدا کنند.

واقعیت امر اینست که ما نشان داده ایم که در بازیهای بین المللی و عرصه های دشوار همواره میتوانیم روی سرمایه انسانی خود حساب کنیم و به پشتوانه نیروی جوان ، متخصص و مدیران مجرب بر چالش تامین نیازهای اساسی خود در اکثر زمینه ها فایق آییم. رویکرد امروزی اقتصاد جهانی بر پایه مشارکت و تعامل کشورها شکل گرفته است، به شکلی که حوزه بازارهای جهانی تبدیل به یک کارخانه بزرگ شده که هر کشور به منزله یک بخش تولیدی از یک بدنه بزرگتر اقتصادی است که در آن دارای مزیت رقابتی میباشد، این بخش، خوراک واحدهای دیگر را تامین میکند در حالی که خود مصرف کننده محصولات دیگری است که در آن مزیت رقابتی کمتری دارد (اصل هزینه-فایده) ، همین امر موجبات سرمایه گذاری مستقیم کشورهای مختلف را با منافع مشترک  فراهم می نماید. این منافع مشترک در اکثر مواقع،  در یک حوزه شروع و بصورت زنجیر وار و شبکه ای باعث گسترش و پیشرفت در مابقی حوزه ها اقتصادی گردیده است. چه بسا امروزه رقبای دیرینه از طریق ادغام با یکدیگر، مشارکت ، سرمایه گذاری مشترک در حوزه فناوری و یا خریدسهام تلاش میکنند از مزایای بیشمار این اتحاد سود برده ، هزینه ها را کاهش و بهره وری را افزایش دهند تا بتوانند در بازار اقتصاد جهانی با حداکثر بازدهی و با رقیب کمتر ادامه فعالیت دهند. این سرمایه گذاری های مستقیم مشترک اقتصادی در ایجاد منافع ویژه راهبردی ،  امروزه در اغلب موارد عامل بسیار مهم و تاثیر گذار در سیاستهای خارجی کشورها نیز می باشد ، تا حدی که گاهی سیاست-اقتصاد در بسیاری از موارد بر بقیه اقسام سیاستها در تصمیم گیری های کلان حکومتها پیشی میگیرد. بهترین نمونه شاید تنش های میان ایالات متحده آمریکا (بعنوان نماد کپیتالیسم) و جمهوری خلق چین (بعنوان نماد کمونیسم) در سیاست منطقه ایی، جغرافیایی و غیره باشد، مدتهاست که این تنشها وجود دارد اما هیچگاه به شکل جدی تا مرحله بحرانی پیش نمیرود، که مهمترین علت آن سرمایه گذاریهای عظیم شرکتهای آمریکایی در چین  و از آن سو منافع هنگفت شرکتهای چینی در آمریکا به عنوان بزرگترین بازار واردات محصولات چینی می باشد. نمونه دیگر ، می توان عملکرد نسبتا منفعلانه اتحادیه اروپا در ارتباط با الحاق "کریمه" به خاک فدراسیون روسیه با توجه به وابستگی انرژی ، بالاخص دولت آلمان بعنوان قدرتمندترین عضو اتحادیه و البته بزرگترین شریک تجاری روسیه را نام برد. پس سرمایه گذاری مستقیم بستر مناسبی برای روابط اقتصادی کشور میزبان و میهمان را فراهم میکند تا آنجا که بر توسعه روابط سیاسی نیز تاثیرگذار می باشد.

توسعه اقتصادی پایدار ، نیاز امروز کشور عزیزمان ایران است، و با توجه به افق دید کلان نظام در مباحث اقتصاد مقاومتی و فضای جدید پساتحریم می بایست این فرصت را مغتنم شمرد و بصورت هوشمندانه ایی از ظرفیتهای بوجود آمده در دوران تحریم و فرصتهای پیش رو پس از تحریم استفاده نماییم بشکلی که هم منافع ملی در حوزه سیاسی و اقتصادی تامین گردد و هم ایران ، تبدیل به بازار یکطرفه مصرفی برای کالاها نگردد، همان امری که به "نفوذ" تعبیر شده است. یکی از ابزارهای این هوشمندی ، استفاده از فرصت "سرمایه گذاری مستقیم خارجی"(ForeignDirect Investment) می باشد. در کنفرانس اقتصادی سازمان ملل متحد در ژنو، سال 2003 سرمایه گذاری مستقیم خارجی بعنوان یکی از اصلی ترین عوامل رشد توسعه پایدار در کشور میزبان توصیف گردید ، که با تزریق سرمایه مستقیم ،  ورود همزمان تکنولوژی روز، دانش فنی و مهارتهای مدیریتی؛ بستر ورود سازمانها و صنایع کشور میزبان را به بازارهای بین المللی از طریق تجمیع بازاریابی بین المللی، ایجاد و تقویت شبکه تولید و توزیع، و بهبود مزیتهای رقابتی در عرصه بین المللی  فراهم ساخت.  بر طبق آمار بانک جهانی سرمایه گذاری مستقیم در ایران بین سالهای 2000 تا 2012 همواره روند نزولی داشته و در مقایسه با کشورهای منطقه همچون قطر، امارات متحده عربی، ترکیه، عربستان سعودی از کمترین حجم برخوردار بوده است.

0100

این درحالی است که همواره فرصتهای سرمایه گذاری در ایران نسبت به تمامی کشورهای یاد شده میتوانسته سودآورتر باشد، مزیتهای رقابتی ایران نسبت به هرکدام از این کشورها مانند نیروی کار ماهر، متخصص و ارزان ،منابع متنوع انرژی ،موقیعت جغرافیایی، پایداری اجتماعی و سیاسی، ثبات امنیتی و بسترهای ساختاری آماده تر ، تنها بخشی از مزیتهایی میباشد که ایران همه آنها را همزمان داراست. اما بنا بر گزارش بانک جهانی در سال 2013 ورود خالص سرمایه خارجی تنها معادل 0.61% از تولید ناخالص ملی( GDP) ایران بوده که همین شاخص برای ترکیه 1.51%و برای  امارات متحده عربی 2.60% بوده است.

هر چند سرمایه گذاری برای تمامی بخشهای اقتصادی کشور پر اهمیت و حیاتی است، اما در صنعت استراتژیک نفت ، گاز و پتروشیمی به دلیل حجم بالای سرمایه و نیاز به تکنولوژی و فن آوری های به روز و کارآمد و مهارتهای مدیریتی بسیار خاص، این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرمایه گذاری مستقیم در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی بدلایل زیر نسبت به روشهای دیگر سرمایه گذاری همچون استقراض بسیار جذاب تر میباشد:

الف( ورود تکنولوژی و دانش فنی برتر به کشور میزبان و ایجاد صرفه اقتصادی، کاهش هزینه ها، و به تبع آن افزایش قدرت رقابت پذیری.

ب( ایجاد و توسعه راهکارهای استراتژیک ، دسترسی به بازارهای بین المللی و افزایش سهم بازار و همچنین افزایش قابلیت انعطاف پذیری ارائه محصولات مورد نیاز بازارها با توجه به پیچیدگی و پویایی بازارهای امروزی.

ج( انتقال مهارت و فنون مدیریت توسعه پایدار اقتصادی، که بدلایل مشخصی تاکنون در کشور در این حوزه فعالیت کمتری صورت پذیرفته و بیشتر مهارتهای مدیریتی در حوزه صنعت ارتقا داده شده است.

د( افزایش دانش و توسعه حوزه ایمنی و محیط زیست و ارتقا سطح کمی و کیفی مدیریت این حوزه و استاندارد سازی با دانش روز دنیا.

با توجه به روشن شدن اهمیت سرمایه گذاری مستقیم و مزایای آن، بررسی عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم و عواملی که تاکنون باعث فرار سرمایه گذار گردیده ، بسیار حائز اهمیت میباشد. با بررسی این عوامل بخش خصوصی و دولتی می بایست درکنار هم بسترهای مناسبی را برای ورود سرمایه و دانش فنی به شکلی هوشمندانه که در بالا ذکر شد فراهم سازند . عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم به طور کلی به سه دسته اقتصادی، سیاسی، و حقوقی تقسیم میشوند که توضیح هرکدام به زیر شاخه های کلیدی در این مقال نمی گنجد .درست است که بسیاری از این عوامل در واقع مربوط به امور حکومتی و قانون گذاری میباشد، اما بخش خصوصی هم به نوبه خود به عنوان جذاب ترین بخش هر صنعت در دنیای تجاری امروز میبایست با شکست ساختارهای قبلی که در شرایط قبلی کارآمد بودند و با بازنگری در امور مدیریت، اقتصاد، رقابت، شفافیت و غیره  خود را برای استفاده از فرصتهای روبرو آماده سازد. بسیار نادرست است که مدیران بخش خصوصی ما با این تفکر که وضعیت موجود تنها وضع عملیاتی در ایران است خود را از روبرو شدن با تحولات لازم برای یکسان سازی حوزه های مختلف دور نگه دارند. اما آماده سازی و بستر سازی بخش خصوصی نیز خود  برای رسیدن به کمال و استفاده حداکثری از ظرفیتها و کاهش هزینه ها نیاز به یکپارچی، اتحاد، و یکدلی دارد. ایجاد مرکزهای پژوهشی مدیریتی، کمیسیونهای مشترک ،اتاقهای فکر، جلسات منظم صنفی و استفاده از توان سرمایه های انسانی تحصیل کرده و متخصص میتواند به این امر کمک نماید. خبر تشکیل شرکت "کالاست "که از یکپارچه شدن هفتصد شرکت عضو انجمن سازندگان تجهیزات نفت "استصنا" برای ایجاد بستر مناسبتر جذب سرمایه خارجی را می توان بعنوان راهکاری جدی و عملی بخش خصوصی نام برد و آنرا به فال نیک گرفت و برای آن آرزوی موفقیت کرد. اتحادیه صادرکنندگان فراورده های نفت، گاز، پتروشیمی "اوپکس" نیز تلاش دارد تا با تمام امکانات خود و ایجاد تسهیلات علمی و ارایه راهکارهای عملی با کمک کمیسیونها در یکپارچی و آمادگی اعضاء برای دوران پس از تحریمها ،نقش با ایجاد هم افزایی نقش پررنگ تری ایفا نماید.  



فرزان گلچین

1394/08/16

۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۳۷
تعداد بازدید : ۱,۵۸۴