قرارداد‌های‌نفتی را با عینک سیاسی می‌بینند

قرارداد‌های‌نفتی را با عینک سیاسی می‌بینند
قرارداد‌های جدید نفتی در بسیاری از محافل مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. این قرارداد‌ها در گذشته به صورت بیع‌متقابل منعقد می‌شد که موجب بروز مشکلاتی شد، به طوری که قرارداد‌های گذشته بیش از چهار مرتبه اصلاح شدند. قرارداد‌های جدید نفتی با تشکیل کمیته‌ای مشترک به دستور وزیر نفت آغاز شد که با عنوان IPC از آن یاد می‌شود. موضوعاتی مانند تاثیر قیمت نفت در IPC، میزان تولید نفت، فرمول پرداخت به پیمانکاران و بسیاری از مسائل دیگر این روز‌ها مورد توجه قرار گرفته و اعتراضاتی هم به دنبال داشته است. سید حمید حسینی، عضو اتحادیه صادرکنندگان فراورده‌های نفتی با اشاره به اینکه الگوی قراردادهای جدید نفتی بهتر از قراداد‌های گذشته است، در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: «بسیاری از افراد با توجه به برداشت‌ها و مواضع سیاسی خود با قرارداد‌های نفتی برخورد می‌کنند و فرصت بزرگی از کشور را می‌گیرند.»

برخی کارشناسان معتقدند مدل قراردادهای تازه ایران ممکن است با توجه به قیمت‌های کنونی نفت، جذابیتی برای سرمایه‌گذاری شرکت‌‌های خارجی نداشته باشد. در شرایطی که به ‌دلیل قیمت‌‌های پایین، سرمایه‌‌گذاری‌ها در صنعت نفت و انرژی دنیا متوقف شده است، چه تضمینی وجود دارد که مدل جدید IPC بتواند سرمایه‌گذاری‌های خارجی را برای حضور در صنعت نفت ایران ترغیب کند؟

در اینکه مصرف نفت در جهان، سالانه حدود سه درصد افزایش داشته شکی وجود ندارد. از سوی دیگر، سالانه حدود 70 میلیون خودرو در دنیا تولید می‌شود و یکی از مصرف‌کنندگان اصلی فراورده‌های نفتی، صنایع خودرو است. هر چه سطح تجارت در دنیا افزایش پیدا می‌کند، حمل و نقل هوایی، زمینی، دریایی و صادرات نفت هم افزایش پیدا می‌کند. بنابراین باید گفت دنیا به نفت نیاز دارد و هنوز هم باید بخش عمده نیاز‌های خود را از طریق سوخت‌های فسیلی تامین کند. برای شرکت‌های نفتی، موضوع با اهمیت اقتصاد، تولید نفت است. حال وقتی تولید نفت در میادین پرهزینه صرفه اقتصادی هم داشته باشد، شرکت‌های بزرگ نفتی برای سرمایه‌گذاری‌هایشان، راه حل‌هایی پیدا می‌کنند. درباره کاهش قیمت نفت باید گفت: بسیاری از تولید‌کنندگان که سرمایه‌گذاری در نفت برای آنها اقتصادی نیست، عمدتا مربوط به نفت دریای شمال، خلیج مکزیک و آمریکای لاتین و کشور‌هایی مانند الجزایر می‌شوند که هزینه‌های عملیاتی آنها در حدود قیمت‌های فعلی است. اما کشور‌های خاورمیانه مانند ایران، عراق، کویت و عربستان، استثنا هستند و هزینه‌های تولیدشان بسیار پایین است و به طور میانگین آنها بیش از 20 هزار تا 100 هزار بشکه نفت تولید می‌کنند. آخرین گزارشی که منتشر شده نشان می‌دهد، هزینه‌ای که برای سرمایه‌گذاری در عملیات تولید نفتی ایران مصرف می‌شود، رقمی بالا‌تر از پنج دلار است. اتفاقا این شرایط ممکن است کشور‌ها را به طرف کشور‌های خاورمیانه‌ای سوق دهد، به‌گونه‌ای که اگر حتی هزینه تولید نفت از قیمت فعلی هم کمتر شود، از نظر اقتصادی توجیه دارد. در این شرایط، میادین نفتی و پروژه‌های صنعت نفت ایران است که می‌تواند برای سرمایه‌ گذاران جذاب باشد، چرا که تولید نفت در میادین نفت ایران ارزان است. اینطور است که حتی در وضعیت قیمت‌‌های پایین نفت، وضعیت جذب سرمایه‌‌گذاری در پروژه‌های صنعت نفت ایران بهتر می‌شود.

همانطور که می‌دانید سرمایه‌گذاری فتی در چند سال اخیر خیلی افت داشته است. قرارداد‌های جدید نفتی باید جذابیت‌های زیادی نسبت به قبل داشته باشند تا به نفع ایران باشد. به نظر شما این قرارداد‌ها جذابیت لازم برای سرمایه گذاران خارجی را دارند؟

مدل این قرارداد‌ها مدلی بود که مورد تایید و بازخورد‌های خوبی گرفت. کشور عراق با استفاده از این مدل قرارداد‌هایی امضا کرد و تا حدودی موفق بود. عراق با استفاده از این مدل‌ها توانست تولید خود را روزانه به چهار میلیون بشکه نفت برساند. مدل قرارداد مسلما به صورت برد-برد خواهد بود و به سود ایران و طرف دوم قرارداد است. این مدل موجب اشتیاق و ترغیب سرمایه‌گذاران می‌شود، اما ممکن است در جزئیات هم اشکالاتی بر آن وارد باشد. قراردادهای جدید نفتی ایران، جذابیت کافی را برای سرمایه‌ گذاران دارد. درست است که سرمایه‌‌گذاری‌‌ها در بخش نفت دنیا کاهش یافته است، اما باید دید که این کاهش‌ها در چه مناطقی اتفاق افتاده است. تولید نفت شل و نفت‌های گران پایین آمده اما نفت ایران نسبت به بسیاری دیگر ارزان بوده و برای سرمایه گذاران جذابیت لازم را دارد. درست است که در کشور‌های اروپایی رکود وجود داشته و شرکت‌های بزرگ تحت فشار قرار گرفته‌اند و سرمایه‌گذاری‌ها کاهش داشته، اما بالاخره دنیا به نفت نیاز دارد. بنابراین سرمایه‌ها به کشور‌های نفت خیز خاورمیانه و به‌ویژه پس از لغو تحریم ها، به ایران می‌آید. با توجه به اینکه مدل قرارداد‌های جدید جذاب‌تر از قبل شده و نفت ایران هم ارزان است احتمال سرمایه‌گذاری بیشتر هم وجود دارد. نوع مدلی که از آن در این قرارداد‌ها استفاده می‌شود، بسیار جذاب‌تر از قرارداد‌های قبلی است که به صورت بیع متقابل بود. بازخورد‌های آن هم در سمینار‌های تهران، سوئیس و وین نشان می‌داد که استقبال و اشتیاق برای حضور در میدان‌های نفتی و گازی ایران وجود دارد.

برخی می‌گویند قرارداد‌های جدید نفتی ایران تقلید از قرارداد‌های کشور‌های همسایه به ویژه عراق است. به نظر شما اینطور است یا اینکه قرارداد‌های ایران از عراق بهتر خواهد بود؟

مدل جدید به نوعی مدل پیشرفته بیع متقابل است و به مدل قراداد‌های عراق نزدیک است. اگر چه عراق به این نتیجه رسیده است که از مدل قراردادی روسیه استفاده کند. مدل قرارداد‌های نفتی عراق به صورت ریسکی صورت می‌گیرد و کشورهای دیگر مانند مکزیک و اکوادور هم از چنین مدلی استفاده کرده‌اند، یعنی به ازای افزایش تولید هر بشکه، سودی به پیمانکار می‌دهند، بنابراین مدل قرارداد‌های جدید ایران تقلید از قرارداد‌های نفتی عراق نیست. در قرارداد‌های جدید نفتی ایران به نظر می‌رسد بخش‌هایی در نظر گرفته شده است که بسیار بهتر از قرارداد نفتی عراق است. شایعاتی مطرح شده که عراق به این جمع‌بندی رسیده است به جای اینکه قرارداد‌های خدماتی منعقد کند، حتی به دنبال پروداکت شیرینگ باشد. این الگو قطعا مورد تایید ایران نیست و به‌شدت در برابر آن موضع وجود دارد. در بخش معدن این اجازه داده شده که سرمایه گذار بتواند در ذخایر معدن شریک شود، اما به هر صورت حساسیت‌هایی درباره مسائل نفتی وجود دارد که نمی‌توانیم به طرف آن حرکت کنیم. بنابراین بهترین مدلی که در شرایط کنونی می‌توانیم از آن استفاده کنیم، همین قرارداد‌های خدماتی مورد نظر است. قطعا همه قرارداد‌ها مطالعه شده و در دو سالی که کمیته‌ها و نشست‌های تشکیل شده نقاط قوت و ضعف تمامی الگو‌های قرارداد‌های نفتی بررسی شده است. به نظر من قرارداد ایران از قرارداد‌هایی که عراق امضا کرده کامل و جامع‌تر است.

آیا سودی که به صورت دلار بشکه برای افزایش تولید به پیمانکاران اختصاص می‌دهیم در همه میادین مشترک است یا اینکه در مناطق کم ریسک و پر ریسک متفاوت است؟

این مساله باید در مذاکرات روشن، و با توجه به نوع میدان، برگزاری مناقصه‌ها و رقابتی که شرکت‌های خارجی پیشنهاد می‌دهند بررسی شود؛ یعنی شرکت‌های خارجی باید شریک داخلی خود را انتخاب کنند. بعد از آن، در رقابت با بازیگران در تولید نفت، باید قیمت‌هایی پیشنهاد شود که توجیه اقتصادی داشته باشد. فی‌ای که برای بهره برداری، حضور در میدان و برگشت سرمایه پیشنهاد می‌کنند، باید فی مناسبی باشد. قاعدتا باید در این روابط حضور داشته باشیم و نمی‌توانیم بیرون از ماجرا اظهارنظر کنیم. به طور کلی اگر فضایی به وجود ‌آید که در هر مناقصه‌ای که تشکیل می‌دهیم شرکت‌های بسیاری برای رقابت حضور داشته باشند، این امر می‌تواند تامین‌کننده منافع ملی باشد. بنابراین می‌توانیم با کارشناسی در حوزه‌های مختلف قرارداد‌ها محاسبه کنیم که کدام بخش‌ها اولویت دارند. به عنوان مثال برای پارس جنوبی، به طور مشترک امتیازات و جوایزی برای سرمایه داران پیش بینی کردیم تا آنها برای حضور در میادین مشترک اشتیاق داشته باشند. وزارت نفت قصد دارد، اولویتش در توسعه میادین نفتی مشترک مد نظر سرمایه ‌گذاران قرار گیرد، بنابراین در قراردادهای جدید نفتی، پاداش پیمانکاران را متناسب با پذیرش ریسک ‌شان متغیر در نظر می‌گیرد.

همانطور که می‌دانید در قرارداد‌های نفتی، لزوم حفاظت از میادین نفتی و توسعه صیانتی وجود دارد. به هر حال در گذشته و در قرارداد‌های قبلی، شاهد آسیب دیدگی میدان‌های نفتی کشورمان بودیم. به نظر شما در قرارداد‌های جدید تدبیری در این رابطه اندیشیده شده است؟

یکی از اشکالات بیع متقابل این بود که سرمایه‌دار بیش از یک یا دو میلیارد دلار در حوزه‌های نفتی و گازی کشور سرمایه‌گذاری می‌کرد و ظرف دو سال از آن میدان خارج می‌شد. برای سرمایه‌دار اهمیت نداشت که در طولانی مدت چه اتفاقی برای میدان نفتی می‌افتد؛ زیرا طوری برنامه‌ریزی می‌کردند که در کوتاه‌مدت بهترین بهره برداری را داشته باشند تا بتوانند سود و سهم مدیریتی خود را دریافت کنند. بر خلاف قرارداد‌های گذشته که به سود و سهم سرمایه داران خارجی در کوتاه‌مدت توجه می‌شد، در قرارداد‌های جدید بیشتر به لزوم حفاظت از میادین نفتی و توسعه صیانتی آنها توجه می‌شود. در این قرارداد‌ها سرمایه‌داران خارجی طراحی می‌کنند که در دراز مدت سود و سهم خود را دریافت کنند؛ به طوری که بتوانند در مدت 20 تا 25 سال برداشت کنند. به طور کلی تولید صیانتی و حفاظت از میادین نفتی، از دغدغه‌های با اهمیت کمیته بازنگری در قرارداد‌های نفتی ایران بوده است. به نظر می‌رسد مدل جدید قرارداد‌های نفتی می‌تواند از همه مدل‌های قدیمی بهتر عمل کند. این قرارداد‌ها هم از نظر صیانت و حفظ میادین نفتی و هم از نظر محیط زیستی و دسترسی به فناوری، عملکرد بهتری نسبت به مدل قرارداد‌های قبلی ایران داشته‌اند. به نظر من قرارداد‌های جدید نفتی بهتر می‌تواند منافع ملی را تامین کند. این قرارداد‌ها نسبت به مدل امتیازی، مدلی که کشور خود آن را توسعه داد و مدل بیع متقابل بهتر است.

به نظر شما وقتی قیمت نفت تغییر می‌کند و هزینه‌های پیمانکاران افزایش می‌یابد، در مبلغ قرارداد‌ها تغییری به وجود می‌آید؟

ظاهرا در قرارداد این فرمول اجرا می‌شود که اگر قیمت‌ها افزایش داشته باشد، بخشی از افزایش قیمت به سرمایه گذار منتقل می‌شود. طبیعتا وقتی قیمت نفت افزایش داشته باشد هزینه‌های پیمانکار هم افزایش می‌یابد. فرمول‌هایی که در قرارداد‌ها ذکر می‌شود، این مشکلات را برطرف خواهد کرد. به نظر می‌رسد در خود قرارداد‌ها فرمولی دیده شده که می‌شود با استفاده از آن فرمول این اقدام را انجام داد. قرارداد‌های جدید که با عنوان IPC شناخته می‌شود، یک مدل عملیاتی است که به دنبال حفظ منافع ملی و حفظ منافع دو طرف قرارداد است. این الگو در نظر دارد تا توسعه بهینه نفت و تولید صیانتی از میادین نفتی صورت گیرد. به هر حال در جزئیات این مدل هم مشکلاتی وجود دارد و نمی‌توان گفت بهترین قرارداد امضا شده است. باید این مدل عملیاتی شود تا بتوانیم به مرور زمان از نقاط قوت و ضعف آن باخبر شویم تا بتوانیم اظهارنظر قطعی کنیم یا شاید اصلاحی هم صورت گیرد.

این مسائلی که گفته شد قطعی است یا محل بحث قرار می‌گیرد؟

خیر. هیچ موردی در این قرارداد‌های قطعی نیست و فقط کلیات الگو جدید قطعی است. این قرارداد‌ها هنوز تدوین نشده و هنوز هیچ مذاکره‌ای برای جمع‌بندی صورت نگرفته است. متاسفانه فضایی که در برخی محافل کشور حاکم شده اینطور است که هنوز موضوعات قراداد‌ها مشخص نشده و همه درباره آن اظهارنظر می‌کنند. باید همه جزئیات الگو قراداد‌ها مشخص شود و بعد به خود اجازه قضاوت دهیم. بسیاری از افراد باتوجه به برداشت‌ها و مواضع سیاسی خود با قرارداد‌های نفتی برخورد می‌کنند و فرصت بزرگی از کشور را می‌گیرند. به هر حال تاخیر در اجرای قرارداد‌ها و ارائه قرارداد‌ها قطعا می‌تواند شانس کشور را برای جذب سرمایه داران و شرکای خارجی کم کند.

سرمایه‌گذاری‌ها به صورت مشترک صورت می‌گیرد یا شرکت‌هایی خاص این اقدام را انجام می‌دهند؟

فرمول قرارداد به این صورت است که سرمایه گذار خارجی و داخلی با یک دیگر شریک شوند؛ یعنی یک پای قرارداد شرکت نفت است که با 50 درصد قرارداد، ذخایر خود را در اختیار قرار می‌دهد و 50 درصد قرارداد هم مربوط به سرمایه‌دار خارجی و داخلی می‌شود. حال ممکن است سرمایه‌دار داخلی نتواند تامین‌کننده منابع باشد اما می‌تواند با کار نیروی انسانی که انجام می‌دهد تامین‌کننده سهم خود باشد.

در سال‌های گذشته موضوعی مبنی بر حذف دلار از معاملات نفتی و اینکه ایران خواستار دریافت پول نفت به یورو شده، مطرح بوده است. این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید؟

این مساله اجبار بوده و پایه قیمت‌های نفتی دلار است. بالاخره روزانه پنج میلیارد دلار معاملات نفتی صورت می‌گیرد. روزانه 50 میلیون بشکه معاملات نفت انجام می‌شود که رقمی حدود پنج میلیارد دلار ارزش این معاملات نفتی بوده است. یکی از قدرت‌های دلار همین معاملات نفتی است که بر پایه آن انجام می‌گیرد. با توجه به اینکه هنوز تحریم‌های آمریکا لغو نشده که بانک‌ها بتوانند برای نقل و انتقال دلار اقدام کنند، مجبور شدیم به ازای بعضی پرداخت‌ها که دلاری هستند و مبنای آنها دلار است، توافق کنیم که تبدیل به ارز‌های دیگر شود و پول به حساب‌های بانکی ایران واریز شود. این یک نوع اجبار است که به کار برده‌ایم و اینطور نیست که حتما به نفع کشور باشد و با ارزی جز دلار بتوانیم سود کافی داشته باشیم؛ زیرا اکنون دلار پول پر قدرتی است و روز به روز هم بر قدرت آن افزوده می‌شود. این مساله در آینده و در تبدیل دلار به سایر ارز‌ها ممکن است به نفع کشور نباشد. در گذشته می‌توانستیم سبدی از ارز‌های مختلف مانند دلار، یورو و یوآن را داشته باشیم اما امروز، کشور در شرایط طوری اقتضا می‌کند که مجبوریم با ارزی غیر از دلار معاملات نفتی خود را انجام ندهیم.

اصلا نمی‌توانیم به سمت یورو حرکت کنیم؟

قاعدتا کشور به سمت معاملات با یورو حرکت می‌کند اما پایه معاملات دلار است. با توجه به کشور مورد نظر در روز پرداخت می‌توانیم بگوییم به دلار یا یورو یا هر ارز دیگری پرداخت کنند. حال می‌تواند این کشور اروپایی باشد یا هر کشور دیگری باشد.

چرا انجام معاملات به یورو به نفع ایران نیست؟

نمی‌گویم که به نفع کشور نیست، بلکه می‌تواند در برخی شرایط به نفع ایران باشد و در بسیاری دیگر نمی‌تواند به نفع ایران باشد. با توجه به اینکه دلار روزبه‌روز قدرت خود را بیشتر می‌کند و اینکه مجبوریم منابع خود را به ارزی به غیر از دلار دریافت کنیم، ممکن است این موضوع به نفع کشور باشد یا نباشد. بهترین کاری که همه کشور‌ها می‌کنند، استفاده از سبدی از ارز‌ها است که وقتی ارز‌ها به هر دلیلی ضعیف و قوی شدند، منافعشان تامین شود. این مساله به این معنا نیست که لزوما به نفع کشور باشد یا لزوما به نفع کشور نباشد.

۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۲
تعداد بازدید : ۵۹۷