چرا زنگنه؟

ترکیب کابینه‎ها در دولت‎های مختلف همواره برای خود معمایی بوده است. برخی نگاهشان دایر بر این بوده است که کابینه را به جوانان بسپرند و برخی دیگر کابینه را به سالخوردگان سپرده‎اند اما مهم، این وجه یا آن وجه نیست. مهم حضور آدم‎هایی است که بتوانند در کوران حوادث و رویدادها از پس برنامه‎ریزی برای حل مشکلات بر آیند و در مقابل مشکلات به اصطلاح ضربه فنی نشوند!

در دولت‎های نهم و دهم تا حدودی چنین ذائقه‎ای بر دولت حاکم بود که جوان‎ها را به‎کار گیرند. افرادی جوان به دولت جذب شده بودند که گاهی در روز بالای هجده ساعت در وزارتخانه یا اداره خود کار می‎کردند. اما چنان که افتد و دانی دیدیم که طول خدمت مهم نبود و کیفیت خدمت بود که باید در نظر گرفته می‎شد و نشد! در نهایت کار به آنجا رسید که همه تنها به خودشان زحمت می‎دهند از کار آن کابینه ها قدردانی کنند که آدم‎های زحمتکشی بوده‎اند اما هیچکس از نتیجه کار دفاع نمی‎کند!

اکنون که دولت یازدهم به پایان کار خود می‎رسد و روز چهاردهم مردادماه رئیس دولت جدید در پیشگاه نمایندگان ملت سوگند یاد می‎کند، یکی از مهمترین وجوه انتخاب وزیران این است که اولویت دولت مشخص شود. وزیران جوانتر یا وزیران سالخورده‎تر و باتجربه‎تر و یا ترکیبی از هر دو؟
در دولت یازدهم ترکیبی از تجربه و جوانی نتیجه‎ای به بار آورد که مردم را واداشت در دوره بعدی به تداوم کار کابینه رای دهند که نشان دهنده مطلوب بودن کار دولت بوده است.

در دولت یازدهم شاید مهمترین وجه کار دولت، تلاش برای رد شدن از موانع تحریمی و پشت سر گذاشتن دامچاله‎هایی بود که بر سر اجرای برنامه‎ها قرار داشت و از این نظر دو وزارتخانه عمده نفت و امور خارجه به مثابه بال‎های دولت، آن را کمک کردند تا به اهداف اصلی خود برسد.

وزارت نفت باتوجه به نقشی که مهندس زنگنه در طول چهارسال گذشته ایفا کرد، شاید به تعبیری موفق‎ترین وزارتخانه کابینه بود و از همین روی هم بود که آماج بیشترین حملات مخالفان دولت قرار گرفت.

از فردای روی کار آمدن دولت یازدهم زنگنه یکی از محورهای کار خود را جذب نیروهای متخصص و بازگرداندن نیروهای کارآزموده‎ای قرار داد که توان اداره این امر مهم را داشتند. وزارت نفت در طول هشت سال از بسیاری از نیروهای تخصصی خالی شد و نیروهای جدیدی جای آنها را گرفته بودند که نه از نظر فنی و نه از نظر تخصصی توانایی حل مشکلات این وزارتخانه را نداشتند و در نهایت وقتی زنگنه آنها را به وزارتخانه یا مناصب درست خود برگرداند، وزارتخانه روی ریل افتاد و حرکت خود را برای افزایش تولید و استحصال منابع و مخازن از سر گرفت. زیرا زنگنه اعتقاد داشت برای آن که بتوان در بازار جهانی نفت جایگاهی داشت، پیش از هر چیز باید به ظرفیت تولید رسید و سطح تولید ایران را به جایگاه معقولی رساند. این امر هم مدیریت فنی و هم منابع مالی را ایجاب می‎کرد و در کنار آن باید کلیت کابینه را هم تغذیه می‎کرد.

زنگنه امکان آن را داشت که از وجود نیروهای کارآزموده بهره گیرد، آنها را به کار گرفت و تولید را به سطح معقولی رساند.

حرکت بعدی برای رسیدن دوباره به سهم ایران در بازار جهانی بود. اگر بتوانی به ظرفیت تولید مناسبی برسی حالا می توان در بازار با سر برافراشته حاضر شوی و سهم خود را مطالبه کنی. مشکل اینجا این بود که بازار در نتیجه عرضه بیش از حد نفت، بسیار آشفته بود و امکان داشت که با ورود نفت ایران، بازار باز هم متلاطم‎تر شود. روابط داخل اوپک، اختلافات با عربستان، ورود عراق و... ریسک ورود نفت ایران را به بازار دوچندان می‎کرد و در این میان تنها درک و دریافت درست زنگنه و فرهمندی شخصی او و اطلاع درست از اوضاع و مدیریت او بر جریان بود که می توانست این عوارض را به حداقل برساند.

طرح‎های نیمه تمام، نبود اعتبارات و...مشکلاتی بود که بر سر راه قرار داشت و زنگنه آنها را مدیریت کرد. وزارت نفت در دوره‎ای از حیات خود قرار داشت که باتوجه به عوارض تحریم‎ها محل رفت و آمد دلالان تحریم قرار گرفته بود. مدعیان فروش نفت، نفت را از وزارتخانه می‎گرفتند و پول آن را بر نمی گرداندند (چیزی که هنوز برخی پرونده‎های آن مطرح است) و در این مسیر به پول‎های بادآورده چنان خو گرفته بودند که نمی‎توانند از چنین منافعی بگذرند. زنگنه تنها کسی بود که این ظرفیت را داشت که دست‎های پنهان را از معاملات نفت قطع کند.

او به واسطه دو ویژگی بی رودربایستی بودن و پاکدستی هرگز بر سر سفره‎ای ننشسته است که دامان او را به مناسبات غلط بیالاید. مطالعه در پرونده زندگی او و دارایی‎هایش طی این سال‎ها، مورد تایید نمایندگان قوه قضاییه و بازرسی و... بوده است. در تولید بنزین و... هم، چنین مشکلاتی را تنها مقاومت وزیر کابینه یازدهم حل کرد.

زنگنه سوای توان فنی و سابقه درخشان در وزارت نفت، از نظر نوع تعاملی که با دولت و جریان‎های بیرونی وزارتخانه داشته است، به نوعی خود را به عنوان مقدم الوزرا در کابینه معرفی کرد و در نهایت اکنون به نظر بهترین گزینه برای دوره بعدی وزارت نفت است.

زنگنه ثابت کرده است که هم در داخل وزارتخانه و هم در بیرون آن شخصیتی توانمند برای اجرای برنامه‎های دولت است و در طی این سال‎ها، موفقترین مجری در دولت بوده است. سوای آن که در تاریخ نفت جهان همواره وزیران نفت طولانی ترین دوره‎های کاری را داشته‎اند. آنها و تجربه‎هایشان پشتوانه دولت‎ها در حرکت به سمت افق‎های پیش رو بوده‎اند.

 

اکبر نعمت‎الهی

منبع: روزنامه ثروت


۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶:۱۳
تعداد بازدید : ۳۷۰