آزادسازی صنعت انرژی و توسعه صنایع پایین‌دستی نفت و گاز

آزادسازی صنعت انرژی و توسعه صنایع پایین‌دستی نفت و گاز
رامین فروزنده / کارشناس ارشد انرژی



مقدمه : باوجود اینکه در اسناد بالادستی کشور توسعه صنایع پایین‌دستی نفت و گاز به صورت مکرر مورد تاکید قرار گرفته است، به نظر می‌رسد انتظارات سیاست‌گذاران محقق نشده که انعکاس این موضوع را در اظهارنظرهای منتشره می‌توان مشاهده کرد. سوال این است که چرا توسعه مطابق انتظار محقق نشده است؟ آیا باید در انتظارات بازنگری کرد، یا واقعاً می‌توان بهبودی به مراتب بیشتر را متصور بود؟ پاسخ به سوال‌ها بدون ورود به اصل این موضوع که آیا اساساً مزیت نسبی کشور، توسعه صنایع پایین‌دستی نفت و گاز است یا خیر صورت خواهد گرفت و در واقع با فرض پاسخ مثبت به سوال اخیر، درباره چگونگی آن بحث خواهیم کرد و در سطوح مختلف (پایین‌دستی نفت و گاز، بالادستی نفت و گاز و محیط کسب‌وکار کشور) خواهیم گفت که چرا آزادسازی نخ تسبیح توسعه صنایع پایین‌دستی است.
• پایین‌دستی نفت و گاز
نخست به بررسی این فرض می‌پردازیم که آیا توسعه واقعاً مطابق انتظار محقق نشده است؟ در رد فرض مذکور می‌توان گفت که بخش زیادی از تولید نفت خام و میعانات گازی کشور به سمت صنعت پالایش روانه شده که کمابیش حدود نیمی از ظرفیت تولید کشور را دربر می‌گیرد و مقدار کمی نیست. در زمینه گاز طبیعی نیز می‌توان گفت با لحاظ اولویت استراتژیک تامین گاز خانگی و تجاری، بخش باقی‌مانده تا حد خوبی به سمت توسعه صنایع انرژی‌بر و همچنین پتروشیمی روانه شده است. اما این واقعیت‌ها را می‌توان از جنبه دیگری نیز دید. پایین نگه داشتن قیمت حامل‌های انرژی برای طولانی‌مدت در کنار محدودیت‌های بین‌المللی که هر چند سال یک بار تحمیل می‌شوند، موجب توسعه صنایع پالایش کشور شده و اگر نه توسعه این صنایع با محوریت خلق ارزش افزوده نبوده است. در بخش گاز نیز می‌توان تحلیلی مشابه را ارائه کرد؛ چنانکه توسعه گازرسانی به خانه‌ها با شکل فعلی انتقادات زیادی در بر داشته و تکرار آن در زمینه صنایع انرژی‌بر نیز عملاً به معنای تشدید راندمان پایین انرژی در کشور و به طور خلاصه هدررفت انرژی بوده است. قیمت‌های پایین در طولانی‌مدت مشوق‌های بهبود راندمان را از بین می‌برند و ضمناً توسعه ناپایدار را رقم می‌زنند؛ چراکه همه می‌دانند توسعه صنعت با اتکاء به انرژی ارزان در کشوری با جمعیت و منابع آب ایران نمی‌تواند در بلندمدت با آهنگ فعلی ادامه یابد. این رویه دیگر واقعیت توسعه صنایع پایین‌دستی نفت و گاز در ایران است که باید در تحلیل مورد بررسی قرار گیرد.
با این مقدمه می‌توان دریافت که چرا باوجود فراوانی تولید نفت و گاز، بسیاری از انتظارات همچون کاهش شدت مصرف انرژی، تبدیل گاز به منبع خلق ثروت (Monetization)، بهینه‌سازی پالایشگاه‌ها و امثال این رقم نمی‌خورد. انرژی ارزان، مشوق افزایش شدت مصرف انرژی است نه کاهش آن. با گاز یارانه‌ای و ارزان اساساً منابع زیادی برای تزریق به مخازن، صادرات با خط‌لوله یا به صورت ال‌ان‌جی یا توسعه صنایع پتروشیمی نمی‌ماند. بهینه‌سازی در شرایط قیمت‌های یارانه‌ای بنزین و گازوئیل اساساً صنعت پالایش را از معنای واقعی آن (بهینه‌سازی مستمر و روزانه کلیه فرآیندهای تجاری و عملیاتی) دور ساخته است. این داستان را تا ابد می‌توان ادامه داد و اگر تصویر نظام ارز چندنرخی و کنترل دولتی در قیمت‌گذاری خوراک و محصول را به آن بیافزاییم، متوجه خواهیم شد که چرا توسعه پایدار این صنعت مطابق انتظار رقم نخورده است. این واقعیت عریان در شرایط فراوانی درآمدهای نفتی و منابع ارزی ممکن است قدری از نظر پنهان شود، اما از منظری به ارتفاع چند دهه نمی‌توان از آن چشم پوشید.
• بالادستی نفت و گاز
اگر باز هم ارتفاع تحلیل را افزایش دهیم، به این واقعیت می‌رسیم که انحصار در بالادستی نفت و گاز (یعنی اکتشاف، توسعه و تولید از مخازن نفت و گاز) عدم توسعه صنایع پایین‌دستی را تشدید کرده است. با شیوه فعلی توسعه، اولاً تولید متناسب با ذخایر نفت و گاز کشور صورت نگرفته و بررسی نسبت ذخایر به تولید (R/P) و دیگر شاخص‌ها نشان می‌دهد با آزادسازی بخش بالادستی نفت، امکان افزایش تولید به حدود دوبرابر به سادگی و ظرف یک دهه میسر خواهد بود. این حجم تولید، خوراک مورد نیاز صنایع پایین‌دستی را تامین خواهد کرد. ثانیاً پایداری تولید نفت و گاز با ریسک مواجه بوده؛ چراکه سرمایه‌گذاری در حفظ و نگهداشت تولید و بازسازی تاسیسات سطح‌الارضی و خطوط انتقال با افزایش عمر این تاسیسات به میزان کافی صورت نگرفته است. لذا با وضعیت فعلی بدهی شرکت ملی نفت ایران و منابع بسیار محدود آن، انتظار می‌رود در آینده‌ای نه چندان دور حتی تولید فعلی نیز دچار چالش شود. برای سرمایه‌گذاری کافی (اعم از داخلی و خارجی) لازم است میادین به صورت تدریجی با مدل‌های قراردادی مترقی و رقابت‌پذیر واگذار شود تا بتوان تامین مالی لازم را برای بازسازی تاسیسات انجام داد. ثالثاً توسعه یکپارچه بخش بالادستی و پایین‌دستی رقم نخورده که نتیجه انحصار در بخش بالادستی و مدل‌های قراردادی و مالی غیرجذاب بوده است. با بکارگیری مدل‌های قراردادی امتیازی و مشارکت ضمن افزایش تولید، امکان بهره‌گیری از الگوهای توسعه یکپارچه نیز تسهیل خواهد شد.
• محیط کسب‌وکار
در نهایت می‌توان گفت توسعه صنایع پایین‌دستی با استفاده از خوراک‌های گاز طبیعی، نفت خام، میعانات گازی، اتان و انواع NGL در شرایطی که حضور شرکت‌های تراز اول بین‌المللی رونق داشته باشد، به بهترین شکل و در مشارکت با آنها می‌تواند رقم بخورد که مشابه آن را در کشورهای منطقه خلیج‌فارس شاهد هستیم. لذا بخش قابل‌توجهی از عدم توسعه مطابق انتظار به همین موضوع بازمی‌گردد و در نتیجه فراهم ساختن محیطی رقابتی و مناسب برای حضور این شرکت‌ها در بخش‌های مختلف صنایع بالادستی و پایین‌دستی نفت و گاز، به معنای توسعه صنایع پایین‌دستی خواهد بود. بخشی از این بهبود محیط کسب‌وکار به شرایط تحریم بازمی‌گردد و خارج از حوصله این نوشته است. اما بخش عمده بهبود در گروی اصلاح محیط کسب‌وکار با تمرکز بر بخش نفت و گاز خواهد بود. درباره الزامات این اصلاح قبلاً به کرات گفته شده و در نتیجه نیازی به تکرار آن نخواهد بود.
۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۴۷
تعداد بازدید : ۳۶۷