پاسداشت کرامت فقر

پاسداشت کرامت فقر
ایران در اعصار مختلف تحت سلطه تجاوزگران و یا بی‌تدبیری¬های حاکمان گوناگون، دچار فقر مطلق و یا قحطی شده، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفته که توده مردم این جریانات را به عنوان سرنوشت محتوم خود پذیرفته اند. در سکانسی از سریال هزاردستان، وقتی رضا خوشنویس (جمشید مشایخی) از خوشحالی متصدی پذیرش گراند هتل (منصور والامقام) به حضور نظامیان خارجی در کشور انتقاد می‌کرد و حضور نظامیان را باعث در مضیقه افتادن ارزاق عمومی می‌دانست، در جواب با این جمله مواجه شد: «مردم کی در مضیقه نبودند!» . این جمله بیانگر عادی سازی کامل فقر در همه ادوار و نسل¬ها است. یا در حکایتی دیگر آمده، فرزندی از پدرش پرسید: «فقر چند روز طول می‌کشد؟» پدر گفت: «چهل روز پسرم.» و در پاسخ سوالش که آیا پس از چهل روز ثروتمند می شویم؟ نیز گفت: «نه، پسرم عادت می کنیم.»

پاسداشت کرامت فقر

امیرعباس امامی

ایران در اعصار مختلف تحت سلطه تجاوزگران و یا بی‌تدبیری­های حاکمان گوناگون، دچار فقر مطلق و یا قحطی شده، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفته که توده مردم این جریانات را به عنوان سرنوشت محتوم خود پذیرفته اند. در سکانسی از سریال هزاردستان، وقتی رضا خوشنویس (جمشید مشایخی) از خوشحالی متصدی پذیرش گراند هتل (منصور والامقام) به حضور نظامیان خارجی در کشور انتقاد می‌کرد و حضور نظامیان را باعث در مضیقه افتادن ارزاق عمومی می‌دانست، در جواب با این جمله مواجه شد: «مردم کی در مضیقه نبودند!» . این جمله بیانگر عادی سازی کامل فقر در همه ادوار و نسل­ها است. یا در حکایتی دیگر آمده، فرزندی از پدرش پرسید: «فقر چند روز طول می‌کشد؟» پدر گفت: «چهل روز پسرم.» و در پاسخ سوالش که آیا پس از چهل روز ثروتمند می شویم؟ نیز گفت: «نه، پسرم عادت می کنیم.»

اساساً شیوه توجیه فقر در برهه کنونی، با متهم کردن حاکمان و دولت‌های  قبلی به بی لیاقتی توسط حاکمیت و دولت­های کنونی در همین جمله فوق نهفته است و مقامات پاسخگو به لطایف الحیل، زمینه ایجاد فقر را در بی مبالاتی گذشتگان برشمرده و از اینکه اقدامی هرچند اندک در بهبود آن انجام داده، بر خود بالیده اند. با این حال از گذشته­های دور تا دو دهه قبل، فقر به نوعی کرامت داشته و فقرا نیز با حداقل امکانات در تامین مایحتاج اولیه توسط حاکمیت، تشویش و اضطرابی در اوج و حضیض زندگی احساس نمی کردند. به طوریکه اشاعه کرامت فقر در تمامی جریانات اجتماعی، اقتصادی و هنری، خصوصا فیلم‌های فارسی به خوبی مشهود بود. قهرمان این فیلم­ها که برگرفته از پایین ترین سطوح جامعه به حساب می آمد، عزت نفس و فضائل اخلاقی خود را در مقابل ثروت های ناپاک مبادله نمی کرد. این نوع فرهنگ سازی به خوبی در اقشار مردم و در سا­ل های پس از انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی نهادینه شده بود. آمیختگی این فرهنگ با دستورات موازی و اخلاقی دینی پس از انقلاب نیز توانسته بود بدنه بزرگ جامعه را بدون توجه به متغیرهای اقتصادی، به داشتن یک زندگی اولیه که بتوان در سایه آن خانواده تشکیل داد و سیاق معمولی از خوشبختی را در آن احساس نمود، امیدوار کرده بود.

اما متاسفانه این مهم در طی حداقل دو دهه گذشته با ایجاد نوعی تهدید و افسارگسیختگی های اقتصادی و اجتماعی،  عملاً اقشار ضعیف جامعه را که طی سال‌ها تنها به معیشت روزانه خود اندیشیده بودند، دچار آشفتگی و نگرانی کرد. به گونه ای که این اوضاع نابسامان اقتصادی به همراه افزایش بیکاری، تورم فزاینده، رانت و اختلاس های نجومی، کرامت فقر را مورد تخطئه جدی قرار داده و از سویی دیگر، ظهور رسانه­های مختلف مجازی و ماهواره ایی در فضای فرهنگی خانواده­ها، با تبلیغ زرق و برق زندگی­های مصرفی، پارادوکسی ریشه ای و چالشی جدی را در تامین خواسته های نسل جوان خانواده های بی بضاعت ایجاد کرده است.  در همین حال، رفتارهای پوپولیستی دولت قبلی برای همراه کردن نظر مردم عامی، سبب اتخاذ تصمیمی چون هدفمندی یارانه ها شد. تصمیمی که سبب برهم زدگی آرامش اقتصادی شد که به تبع آن افزایش قیمت حامل های انرژی و پرداخت حداقلی یارانه ماهیانه را شاهد بودیم. همه این عوامل، زمینه را برای تنگناهای جدید اقتصادی از جمله «تشدید بیکاری، تعطیلی کسب و کارها و...» سرعت بخشید. در جریانی همسو، دولت کنونی نیز با تمرکز بر جناح بندی های سیاسی وعدم توجه به توسعه اقتصادی در ایجاد ثروت و تعادلات قیمتی مایحتاج اولیه مردم، به این روند صحه گذارد. اینجا بود که نتایج زیانبار این هرج ومرج اقتصادی، فرهنگ بی آلایش، اخلاق و اقتصاد فقرا را نشانه رفت.

با نگاه به این مسائل، به نظر نگارنده، دوره‌ایی که بتوان مشکلات اقتصادی را متاثر از جریانات سیاسی نامطلوب حاکمیت و یا دولت قبلی دانست به سر آمده است. همچنین در قرن کنونی شایسته و بایسته نیست که پوپولیسم یا عوام فریبی را دستاویزی برای رسیدن به مقاصد سیاسی قرار داد و شرایط را به مهجوریت حداکثری و ثروت انباشتگی حداقلی کشور سوق داد . از همین رو، برای خروج از بن‌بست و بحران فقر مطلق، نیازی به افزایش یارانه­ها یا تصویب طرح های گذرا و بدون نگاه به منافع بلندمدت ملی، نیست. چرا که سالها است که کارشناسان نسبت به ایجاد مشاغل مویرگی در کشور که می تواند بیکاری و مهاجرت را کاهش دهد، هشدار داده و نگرانی خود را از باب تضییع کرامت فقر اعلام کرده اند. شاید بتوان به هر روش، موازنه درآمدی جامعه را با هزینه های زندگی یکسان سازی کرد، اما نمی توان فرهنگ اخلاقی و اعتقادی جامعه را نسبت به کرامت فقری که خدشه دار شده مجددا اصلاح و یا بازپروری کرد .با این وصف، حاکمیت باید بپذیرد که هیچگونه پارادایم اقتصادی و فرهنگی جهانی را الگوبرداری نکرده و بر اندیشه های خود که منطبق با هیچ یک از سیاست های فقرزدایی کشورهای توسعه یافته و یا پیشرفته نیست، اصرار ورزیده است.

آقایان سیاستگذار! کرامت فقری را که با سوء تدبیر به زوال کشیده اید را بازیابید و در سایه همین تفکرات بر مبنای آزمون و خطا و نگاه بدبینانه به الگوهای خلاق بین المللی، که در ایجاد و توسعه فقر نقش اصلی داشته‌اید را با اقتباس از نظرات فرهیختگان و نوابغی که به حاشیه رانده شده، تغییر دهید. آقایان سیاستگذار! «ساز زندگی» برای قشر عظیمی از جامعه «خشن آهنگ» شده است .

۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ۱۳:۵۶
روزنامه آسیا |
تعداد بازدید : ۷۴۲