توافق‌نامه به‌عنوان تسریع‌کننده خط لوله ترانس خزر عمل می‌کند و موجب اجرای آن طرح می‌شود. خط لوله ترانس‌خزر‌ گاز طبیعی ترکمنستان را به ‌جمهوری‌آذربایجان از طریق بستر دریای خزر انتقال می‌دهد و پس از آن از طریق جمهوری‌آذربایجان به‌ بازار اروپا منتقل می‌کند. از سویی دیگر، در سال ۲۰۱۸ شاهد امضای کنوانسیون حقوقی دریای خزر میان ۵ کشور دریای خزر (ایران، جمهوری‌آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و روسیه) بودیم که مشکلات حقوقی خط لوله ترانس‌خزر را مرتفع ساخته‌است. روبرت کاتلر، مدیر برنامه امنیت انرژی ناتو در کانادا، عنوان کرده‌است که توافق دوستلوگ آخرین مانع را بر سر خط لوله ترانس خزر را از میان بر‌می‌دارد. همچنین وی بیان کرده‌است که این پروژه نیاز به‌قهرمان تجاری در زمینه سرمایه‌گذاری ندارد.

جمهوری‌آذربایجان در حال‌حاضر گاز طبیعی را از طریق خط لوله تناپ (TANAP) و همچنین خط‌لوله تاپ (TAP) با کریدور گاز جنوبی (SGC)  به‌اروپا منتقل می‌کند. یکی از عوامل موثر در زمینه همکاری میان کشورهای جمهوری‌آذربایجان و ترکمنستان را می‌توانیم تمایل دو کشور به‌تقویت روابط دوجانبه‌ بدانیم. علاوه بر همکاری‌های انرژی موضوعات دیگری مانند همکاری منطقه‌ای و بین‌المللی مد‌نظر مسوولان جمهوری‌آذربایجان و ترکمنستان است. گستردگی گفت‌وگوها  فقط مختص به‌مسائل انرژی و سیاسی نمی‌شود. در دیدارهای که میان بایراموف و مردوف شکل گرفته به ‌توافق‌نامه حمل و نقل میان ترکمنستان، جمهوری‌آذربایجان، گرجستان، ترکیه و افغانستان (Lapis Lazuli Route Agreement) اشاره و بر آن تاکید شده‌است. ترکیه نیز از توافق‌نامه میان جمهوری‌آذربایجان و ترکمنستان استقبال و مقامات این کشور عنوان کرده‌اند که این توافق‌نامه موجب افزایش امنیت انرژی ترکیه و کشورهای اروپایی می‌شود.

در انتها می‌توان عنوان کرد تفاهم‌نامه انرژی جمهوری‌آذربایجان و ترکمنستان موجب گسترش همکاری‌های دو جانبه ‌این دو کشور می‌شود. از سویی دیگر این تفاهم‌نامه موجب تسریع پروژه خط لوله ترانس خزر شده و باعث می‌شود همکاری‌ها در این‌خصوص را بیش از گذشته کند. از طرفی دیگر با توجه به‌ توافق‌نامه کنوانسیون حقوقی دریای خزر که در سال ۲۰۱۸ به‌امضا رسید مشکلات کشورهای حوزه دریای خزر درباره مسایل مرتبط به‌انرژی که شامل اکتشاف و انتقال در دریای خزر بوده را مرتفع ساخته‌است.

این توافق‌نامه به‌جز کشورهای منطقه برای سایر بازیگران خارجی مانند ایالات‌متحده آمریکا و کشورهای اروپایی نیز دارای جذابیت خاصی است. کشورهای اروپایی با توجه به ‌پیشنه واردات گاز طبیعی از روسیه و سابقه درگیری روسیه و اوکراین و بحران گاز که در سال ۲۰۰۹ رخ داد و حتی به‌قطعی گاز در اروپا منجر شد، بر اساس امنیت انرژی خود به‌دنبال متنوع‌سازی مسیرهای انرژی خود هستند که بر اساس همین موضوع از تفاهم‌نامه و طرح‌های این‌چنینی که ظرفیت جدیدی برای واردات گاز طبیعی به‌اروپا فراهم می‌کند استقبال می‌کنند. ایالات‌متحده آمریکا نیز گسترش همکاری کشورهای دریای خزر را بسیار مطلوب قلمداد می‌کند زیرا از طرفی موجب کاهش نفوذ و نقش ایران و روسیه در حوزه انرژی در منطقه شده و از سویی دیگر شاهد برهم زدن موازنه قوا شده و آن را به‌نفع ایالات‌متحده آمریکا و متحدانش تغییر می‌دهد. لازم به‌ذکر است که ایران نیز باید به‌دقت به‌اقدامات این‌چنینی در همسایگی خود توجه و با دقت آنها رصد کند. در واقع همکاری‌های ترکمنستان با سایر کشورها و طرح‌هایی مانند خط‌لوله ترانس خزر و خط لوله تاپی موجب کاهش نیاز و تمایل ترکمنستان برای صادرات گاز طبیعی خود به‌سایر نقاط از طریق ایران می‌شود که اثرات اقتصادی و سیاسی خود را به‌دنبال دارد. طبیعی است چنین طرح‌های موجب تنزل جایگاه ایران در زمینه انرژی در منطقه شود و از سویی دیگر موجب انزوا و دور شدن ایران از مسیرهای انرژی که طرح ایالات‌متحده آمریکا است را فراهم می‌کند و همچنین باعث اثرات متفاوتی بر روی ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران می‌شود که برخلاف منافع ایران است و این اثرات سبب می‌شود در آینده‌ای نزدیک شاهد مشکلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی باشیم.

 ابراهیم رضایی‌راد -‌ کارشناس آسیای‌مرکزی و قفقاز‌