فعالان اقلیمی غول‌های نفتی را نابود می‌کنند؟

برخی از این گروه‌های اقلیمی و فعالان خواهان نابودی تسلط کامل بخش خصوصی در صنعت نفت و گاز بر زیرساخت‌ها هستند و ملی‌سازی این شرکت‌ها را راه‌حل مشکلات می‌دانند و با استدلال‌های مشخصی می‌گویند که این شرکت‌ها به‌دلیل آسیبی که به‌جوامع زده‌اند باید در اختیار دولت و نهادهای عمومی و انتخابی قرار گیرند. در کنار این گروه‌های رادیکال، بخش دیگری از گروه‌ها و فعالان زیست‌محیطی با نابودی کامل این شرکت‌ها مخالفند و معتقدند که چنین تصمیمی نمی‌تواند به‌حل صورت مساله کمکی کند. آنها چنین اقدامی را به‌نفع صنعت سوخت فسیلی برای عدم‌پاسخگویی و شانه خالی‌کردن از زیر بار مسوولیت و تبعات رفتارشان در گذشته می‌دانند. چنین دیدگاهی که محبوب‌تر است و حتی در میان مشاوران اقلیمی جو بایدن هم طرفدارانی دارد، معتقد به‌ پاسخگو‌کردن این شرکت‌ها در برابر تبلیغات و اقدامات ضد‌محیط‌زیستی آنها و تلاش برای جبران مادی بخشی از این خسارت‌ها هستند؛ خسارتی که به‌عقیده مشاور کاخ‌سفید در زمینه تغییرات اقلیمی با پرداخت هیچ هزینه‌ای قابل‌جبران نیست.

 رادیکال‌های جنبش اقلیمی علیه صنعت نفت

عایشه صدیقه می‌گوید که دیگر نمی‌خواهد شرکت‌های نفتی، آینده او را تعیین کنند. سابقه ترویج نفی وجود تغییرات اقلیمی در صنعت نفت از عمر این جوان ۲۲ ساله طولانی‌تر است و صدیقه به‌جای تماشا‌کردن سوزاندن جهان به‌دست غول‌های نفتی، راهکاری رادیکال برای آنان در سر دارد. عایشه صدیقه بنیان‌گذار Polluters Out است، ائتلافی به‌رهبری جوانان جنبش اقلیمی که خواهان حذف تاثیر صنعت نفت و گاز بر مذاکرات اقلیمی در جهان هستند. او به‌روزنامه گاردین می‌گوید که خواهان ملغی‌کردن شرکت‌های نفتی است و می‌گوید که باید جهان را از شر آنان خلاص کرد. این فعال جنبش اقلیمی در پی دست‌یابی به‌عدالت برای جوامع کم درآمد، فقیر و حاشیه‌ای است که صنعت نفت زندگی آنها را نابود کرده‌است. او گروه  Polluters Out را در واکنش به‌مذاکرات ناموفق کنفرانس بیست و پنجم اقلیمی سازمان ملل‌متحد ایجاد کرد و اعتقاد دارد که غول‌های نفتی سزاوار مشارکت در انقلاب انرژی پاک نیستند. وی به‌عنوان نماینده‌ای شناخته‌شده در جنبش اقلیمی می‌گوید: «نباید به‌کسانی که در گذشته به‌ما آسیب زده‌اند، فرصت آن را دهیم که در جهان جدید کرسی داشته باشند.»

به‌گزارش گاردین، برای بسیاری از جوامعی که در خط مقدم مبارزات اقلیمی قرار گرفته‌اند، مساله تبهکاری‌های صنعت نفت تنها محدود به‌آینده نیست بلکه چالش روز آنهاست. ماشین پروپاگاندای عظیم نفی تغییرات اقلیمی، در گذشته و اکنون به‌صورت مستقیم بودجه خود را از غول‌های نفتی و گازی تامین کرده و حالا بشریت را در برابر هرج و مرجی بی‌سابقه قرار داده‌اند. خانه‌هایی که در آتش‌سوزی‌های عظیم سوخته‌اند، کسانی که عزیزانشان را در اثر گرمایش زمین از دست داده‌اند و محصولاتی که در نتیجه خشکسالی از بین رفته‌اند.

در ۵ سال گذشته بلایای شدید زیست‌محیطی تنها در ایالات‌متحده آمریکا بیش از ۵۲۵میلیارد دلار خسارت به‌بار آورده‌اند و هزینه‌های آن، نه از حساب شرکت‌های آلاینده صنایع نفت و گاز که از جیب شهروندان و مالیات‌دهندگان پرداخت شده‌است. فقط در سال ۲۰۲۰ میلادی، تغییرات اقلیمی بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار هزینه بر روی دست جهان بر‌جای گذاشته‌است. در کنار تمام این خسارات زندگی بی‌شمار انسان نیز آسیب دیده‌است. این افراد حالا می‌پرسند پس چه زمانی قرار است صدای آنان هم شنیده شود و اهمیت داشته باشد؟

 ملی‌سازی شرکت‌ها راه‌حل است؟

تلاش برای پاسخگو‌ کردن صنعت نفت در برابر شرایط اضطراری زیست‌محیطی جهان از طریق انحلال شرکت‌های قدرتمند این صنعت، بخشی از اقداماتی است که در سال‌های اخیر در جهان طرفداران زیادی پیدا  کرده‌است. این ایده در کنار ایده‌هایی مانند قطع بودجه پلیس یا برخورد چکشی با غول‌های فناوری که زمانی حاشیه‌ای تلقی می‌شدند، اکنون در حال تبدیل شدن به‌گفتمان جریان اصلی هستند و با افزایش اضطرار بحران‌های زیست‌محیطی، فعالان بیش از گذشته به‌شرکت‌های نفت و گاز حمله می‌کنند.

جوامعی که بیشترین آسیب از تغییرات زیست‌محیطی را متحمل شده‌اند، بر این باور هستند که صنعت سوخت‌های فسیلی برای مدتی بسیار طولانی سود خود را به‌منافع عمومی ترجیح داده‌است. به‌عنوان مثال در توفان زمستانی تگزاس در ‌ماه فوریه، غول‌های نفتی و گازی در حال فروش میلیاردها دلار از دارایی‌های خود به‌قیمت‌هایی مبالغه‌آمیز بودند در حالی‌که این ایالت نمی‌توانست برق و گرمای مورد نیاز مصرف‌کنندگان را تامین کند. ایالت تگزاس از ۱۰سال پیش می‌دانست که سرما می‌تواند شبکه تامین انرژی آنها را تهدید کند، اما تصمیم‌گیری درباره ارتقا زیرساخت‌های این بخش را به‌عهده شرکت‌های خصوصی گذاشت و آنها هم به‌دلیل سوددهی خود در این راستا اقدامی نکردند. در نتیجه این تصمیمات شرکت‌ها، توفان و قطع شبکه تامین انرژی تگزاس منجر به‌کشته‌شدن حدود ۷۰۰ نفر شد.

کارلا اسکاندیر، مدیر برنامه اقلیمی و انرژی در بنیاد دموکراسی مشارکتی می‌گوید که گروه‌هایی مانند آنها در حال بررسی راه‌هایی برای پایان دادن به‌چرخه آسیب‌زای صنعت سوخت‌های فسیلی، از طریق ملی‌کردن بخش‌هایی از این صنعت هستند. به‌زبانی ساده، آنها می‌خواهند که دولت شرکت‌های نفت و گاز را خریداری کند تا مالکیت زیرساخت‌ها و دارایی‌های آنان را به‌عهده بگیرد. اسکاندیر می‌گوید: «وقتی درباره ازبین‌بردن صنعت سوخت‌های فسیلی صحبت می‌کنیم، به‌دنبال راه‌حلی برای نیاز فوری جهان برای پایان این بازی و افول سریع صنعت نفت و گاز هستیم.»

گروه‌های طرفدار منحل‌سازی شرکت‌های سوخت فسیلی می‌گویند که باید مقامات انتخابی به‌جای مدیران شرکت‌های خصوصی مسوول دارایی‌های سوخت فسیلی باشند. دولت آمریکا نیز هم اکنون به‌تدریج در حال متوقف کردن صدور مجوزهای حفاری و اجاره زمین‌های فدرال برای استخراج سوخت‌های فسیلی است، چراکه بایدن اولویت دولت خود را کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های پاک می‌داند. در واقع مالکیت ملی زمین‌های فدرال توسط دولت ایالات‌متحده اجازه می‌دهد تا ذخایر نفت و گاز در زمین باقی بمانند و به‌صورت همزمان قدرت شرکت‌های سوخت فسیلی کاهش پیدا کند.

اسکاندیر معتقد است که چنین مداخله عمومی از تعطیلی شرکت‌ها، اخراج دسته‌جمعی کارگران و نابودی جوامع شهری و محلی جلوگیری می‌کند. وی می‌گوید: «باید در نظر داشت که جوامع محلی وابستگی زیادی به‌درآمدهای بخش سوخت فسیلی دارند و باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که ثروت در جوامع آنها ایجاد شده و اقتصادشان نیز متنوع شود تا از ثبات اقتصادی آنها و مقاوم بودنشان در برابر تاثیرات اقلیمی در آینده مطمئن شویم.»

دولت آمریکا مطابق حق قانونی خود برای تصرف زیرساخت‌ها و زمین‌ها در راستای تامین منافع عمومی، می‌تواند زمین‌ها یا ذخایری که در اختیار صنعت سوخت‌های فسیلی قرار دارد را تصاحب کند. دولت فدرال آمریکا در گذشته این کار را برای ایجاد پارک‌های ملی و حتی تبدیل یک شرکت خصوصی انرژی در تنسی به‌نهادی عمومی در دوران رکود بزرگ انجام داده‌است.

 مخالفان زیست‌محیطی انحلال شرکت‌های نفتی چه می‌گویند؟

با این حال، هرگونه اقدامی برای خرد‌کردن غول‌های نفتی به‌صورت ناگزیر مخالفان بزرگ و قدرتمندی دارد. این صنعت با جامعه آمریکا عجین شده و به‌بخشی از آن‌سود می‌رساند و به‌همین دلیل انتظار می‌رود که در بسیاری از دادگاه‌ها هم پیروز شود. جدای از آن بحث درباره ملی شدن صنایع سودآور هم مستلزم اراده سیاسی بی‌سابقه‌ای است که هنوز به‌منصه ظهور نرسیده‌است.

شان هچ، مدیر اجرایی بخش تغییرات اقلیمی انستیتو حقوقی دانشگاه UCLA هشدار می‌دهد که منحل‌کردن شرکت‌های انرژی می‌تواند تبعات منفی داشته باشد و تاریخ نشان داده که صرف از بین بردن شرکت‌ها، احتمالا فقط منجر به شانه خالی‌کردن آنها از زیر بار مسوولیت آسیب‌هایی که به‌جهان رسانده‌اند، می‌شود. او می‌گوید وقتی در سال ۲۰۱۵ وزارت دادگستری شرکت اکسید تکنولوژی را به‌دلیل مسموم کردن محلات لس‌آنجلس به‌وسیله سرب برای دهه‌ها، تعطیل کرد؛ این شرکت از طریق اعلام ورشکستگی، هزینه‌های مربوط به‌پاکسازی محلات را به‌دوش مالیات‌دهندگان انداخت. این حقوقدان برجسته معتقد است که از بین بردن شرکت‌های نفت و گاز لزوما منجر به‌مسوولیت‌پذیری و پاسخگویی آنها در برابر اعمالشان نخواهد شد و با‌وجود ایجاد احساس برقراری عدالت، به‌شرایط جامعه کمک مادی نمی‌کند.

کیل وایت، استاد دانشگاه میشیگان و عضو شورای مشاوران عدالت زیست‌محیطی کاخ‌سفید نیز می‌گوید که از بین بردن شرکت‌ها، راه‌حلی ریشه‌ای نیست. این مشاور کاخ سفید اعتقاد دارد که این شرکت‌ها به‌عنوان عوامل ایجاد بحران اقلیمی، جوامع را از سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و همچنین حق تصمیم‌گیری برای خانه‌ها و حتی بدن‌هایشان محروم کرده‌اند. وایت عدالت را در دنیایی می‌داند که مردم محلی به‌صنایع وابسته نیستند و در واقع با پرداخت هیچ هزینه‌ای هم نمی‌توان دهه‌ها تخلف و نقض حق تعیین‌سرنوشت جوامع توسط این شرکت‌ها را جبران کرد.

گاردین در پایان گزارش خود عنوان می‌کند که فعالان جنبش اقلیمی برای اصلاح آنچه از صنعت نفت به‌ارث برده‌اند، شاید نتوانند شرکت‌های نفتی را از بین ببرند اما امیدوارند که مبارزاتشان امکانات مادی در اختیار آنها قرار دهد تا بتوانند قدرت جنبش خود را گسترش دهند و امتیازات بین‌المللی به‌دست آورند.