فرصت هایی که در این 8 سال از دست رفت

فرصت هایی که در این 8 سال از دست رفت
از روز دوشنبه ثبت نام نامزدان ریاست جمهوری دوره یازدهم آغاز شد . تاکنون چندین چهره سرشناس از قبیل عارف ، حدادعادل ، باقری لنکرانی و فلاحیان ثبت نام کرده اند و پیش بینی می شود تا آخر وقت امروز به این چهره های سرشناس ، چهره های دیگری هم بپیوندند .
بدون شک انتخابات دوره یازدهم از حساسیت ویژه ای برخوردار است . رییس جمهور منتخب ، دولتی را تحویل می گیرد که در 8 سال گذشته آنچه را که باید انجام می شد ، نشد و آنچه را که باید انجام می شد ،نشد ! مهمترین این اتفاق فرصت های طلایی است که در 8 سال گذشته به وجود آمد و رییس دولت نتوانست یا نخواست از آن بهره ببرد.
شاید برای اقتصاد هر کشوری بیشترین درد و مصیبت ، فرصت هایی باشد که از دست می دهد و در عین حال نمی تواند آن ها را دوباره بدست آورد . بدست آوردن فرصت های از دست رفته به مراتب هزینه های بیشتری را می طلبد . زیرا در این مدت رقبا نه تنها از پا ننشسته اند بلکه به مراتب فرصت های از دست رفته رقیب را به بهای ارزانتری بدست آورده اند . نمونه های زیادی در این کره خاکی وجود دارد که نشان می دهد فرصت های از دست رفته را چگونه رقبا توانسته اند بدست بیاورند . چگونه برخی از کشورها توانسته اند از مرحله ای تاریخی که به مثابه " تلاقی های حیاتی " بوده است استفاده شایانی ببرند و در عین حال دیگر کشورها " درجا " زده اند . تاریخ مملو از این نمونه ها است و البته در کنار گوش ایران هم از این نمونه ها فراوان است . ترکیه ، امارات ، قطر ، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان نمونه هایی از این کشورها هستند که در مقاطع تاریخی حساس به جای آنکه به توهمات بپردازند ، واقعیت ها را در نظر گرفته اند و منطبق با واقعیات ، خط مشی یا نقشه راه خود را تنظیم کرده اند . در حال حاضر جمهوری آذربایجان با نرخ رشد دو رقمی اقتصادی توانسته است در رده کشورهای اول جهان قراربگیرد . امارات و ترکیه هم تقریبا در همین سیر حرکت می کنند . ترکیه از سال ۲۰۰۴ توانست با تک رقمی کردن نرخ تورم و در عین حال بالا بردن رشد اقتصادی از فرصت های اقتصادی بالایی بهره ببرد . قطر هم که دیگر جای گفتن ندارد و بهره برداری آن کشور از میدان گازی پارس جنوبی مدت های مدیدی است که نقل محافل رسانه ای و اقتصادی کشور ما است .
اما ایران چطور؟ ما در اینجا بدنبال آن نیستیم که نقاط مثبت کشورهای دیگر را برجسته کنیم و این نقاط را بر سر اقتصاد ایران بکوبیم . این کاری است که مطمئنا تاریخ انجام خواهد داد . بلکه آنچه که در اینجا بدنبال آن هستیم و سعی در تبیین آن داریم این است که ایران در مدت ۸ سال گذشته چه فرصت هایی را از دست داده است و از دست رفتن این فرصت ها چه آسیب هایی را به اقتصاد ایران وارد کرده است ؟ این مدت برای تاریخ ایران از چند جنبه بسیار حیاتی بوده است . اول آنکه براساس برنامه ۲۰ ساله ای که از سال ۱۳۸۴ شروع شد ایران باید در سال ۱۴۰۴ از لحاظ اقتصادی قدرت اول منطقه بشود . این به معنای آن بود و است که رشد اقتصادی ایران طی ۵ سال اول برنامه چهارم – آنچه که در قانون برنامه پیش بینی شده بود – به طور متوسط ۸ درصد در سال می شد و تداوم این رشد طی سه دوره برنامه ۵ ساله بعد تمدید می شد . آیا این رشد در ایران تحقق پیدا کرد؟ دوم ، درآمدهای نفتی ایران در این دوه ۸ ساله آنقدر افزایش داشته است که معادل نصف بقیه دوره ها بوده است . به عبارت دیگر درآمدهای نفتی ایران در این ۸ سال معادل ۹۲ سال بوده است. از حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار درآمدنفتی یکصد سال اخیر ایران بالغ بر ۵۴۰ میلیارد دلار در دوره احمدی نژاد حاصل شده است . این درآمدهای نفتی چگونه خرج شده است و چه تحولی در اقتصاد ایران به وجود آورده است؟ و سوم ، فرصت های از دست رفته چقدر به اقتصاد ایران آسیب زده است ؟
پاسخ به این پرسش ها می تواند نشان دهد که فرصت های ایران چگونه از دست رفته است و برای بدست آوردن این فرصت های دوباره چقدر هزینه باید داد .
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۹:۱۸
نکونیوز |
تعداد بازدید : ۹۶۵