از آنجایی که امکان کاهش یکباره عرضه نفت برای عربستان وجود ندارد، تنها چاره در تنش زایی و حساس کردن شرایط خواهد بود تا به این ترتیب بخشی از عدم النفع ناشی از نفت ارزان جبران شود.
نفت ارزان یکی از پدیده های اصلی در سال 2016 است؛ تأثیراین پدیده بر اقتصاد کشورهای مختلف اعم از صادرکننده و مصرف کننده تا به حال به دفعات بررسی شده اما تحلیلگران کمتر به این موضوع پرداخته اند که نفت ارزان بر رفتار کنونی دولت ها آن هم در سیاست داخلی و خارجی چه اثراتی داشته است؟
به نظر می رسد پیامدهای نفت ارزان و آنچه می توان از آن به تلاش غیرمستقیم برای پایان دادن به روند نزولی قیمت نفت آن هم با ابزارهای سیاسی و حتی نظامی از جمله جنبه های مغفول تحلیل ها در این زمینه است؛ آن هم در شرایطی که توجه به این موضوع، تفسیر جدیدی از اتفاقات اخیر در منطقه مانند سرنگونی جنگنده روسی توسط ترکیه یا حتی تنش آفرینی بیشتر در روابط عربستان با ایران پیش روی ناظران قرارمی دهد.
همان طور که اکثر کارشناسان و اقتصاددانان در سطح بین المللی معتقدند در سال 2016 قیمت نفت افزایش نمی یابد و به طور متوسط در محدوده 22 الی 32 دلار به ازای هر بشکه در بدترین و بهترین شرایط در نوسان خواهد بود. عوامل متعددی در نوسانات قیمت نفت در محدوده 10 دلاری فوق طی سال جاری میلادی نقش دارند که اکثر آنها به شرایط ژئوپولتیکی (جغرافیایی سیاسی) کشورهای تولید کننده نفت در جهان بر می گردد. اخیرا شاهد هستیم به علت افزایش تنش های سیاسی بالطبع اقتصادی بین ایران و عربستان، قیمت نفت افزایش جزئی را تجربه کرد، هر چند افزایش صادرات نفت ایران در دوران پساتحریم بین 700 هزار تا 1 میلیون بشکه درروز خود باعث کاهش محدود قیمت نفت خواهد شد ولی از آنجایی که مقدار این افزایش صادرات نسبت به تداوم مدت زمان کاهش قیمت نفت، طولانی نخواهد بود، تاثیر آن نهایتا به صورت شوک هیجانی خواهد بود.
کاهش قیمت جهانی نفت در نیمه دوم سال 2014 با شوک های هیجانی شدیدی همراه بود چرا که کشورهای مصرف کننده نفت در جهان به مازاد بودجه قابل توجهی دست یافتند به عنوان مثال چین به تنهایی افزایش بودجه ای بالغ بر 270 میلیارد دلار را تجربه کرد چرا که حداقل روزانه 10 میلیون و حداکثر12 میلیون بشکه نفت بسته بر فصول مختلف سال وارد می کند و کاهش شدید قیمت نفت باعث صرفه جویی بالای اقتصادی این کشور شد. سایر کشورهای مصرف کننده نفت هم در جهان هر یک بهره بالایی از این کاهش شدید قیمت نفت بردند و با تداوم قیمت های پایین فعلی این مزیت نسبی ادامه خواهد داشت.
در چنین شرایطی این خریدار است که حرف اول را می زند نه فروشنده؛ هنگامی که قیمت جهانی نفت بالا بود، در تمام کشورهای تولیدکننده نفت جهان این خریداران بودند که سعی می کردند با ایجاد رقابت و دادن فرمول و شرایط پرداخت و حتی قیمت بهتر در فهرست خریداران شرکت های فروشنده نفت قرارگیرند. فارغ از مسائلی که برای صادرات نفت ایران در دوران تحریم وجود داشت که تعادل شرایط و مزیت فروشنده را به نفع خریدار تغییر داد، حتی بزرگترین تولیدکننده نفت جهان یعنی شرکت سعودی آرامکو(شرکت نفت عربی آمریکایی عربستان سعودی) نیزاز این قاعده مستثنی نبود.
حال سوال اینجاست که اکثر کشورهای تولیدکننده و صادرکننده که وابستگی شدیدی به درآمد از صادرات نفت دارند چگونه می توانند این بحران را تعدیل کنند. در رابطه با عربستان سعودی و روسیه وضعیت روشن است در رابطه با روسیه به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت خارج از اوپک اعمال تحریم های غرب باعث نارضایتی مردم این کشور شده است و دولت این کشور برای انحراف اذهان عمومی سعی کرده است در طول چند ماه گذشته در رابطه سیاست خارجی خود تغییرات بزرگی ایجاد کرد؛ نقش آفرینی در بحران های منطقه ای، موضعگیری های محکم تر در قبال دخالت های غرب و.. از جمله این اقدامات است که علاوه بر جایگاه راهبردی در دیپلماسی مسکو، رگه هایی از مصارف داخلی نیز در آن مشاهده می شود. در این میان فرصت ایجاد شده برای روسیه در راستای قطع روابط اقتصادی با ترکیه به بهانه سقوط هواپیمای جنگنده مجالی فراهم آورد تا بیش از گذشته افکار عمومی این کشور درگیر تحولات خارجی شود.
این اتفاق در رابطه با عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت داخل اوپک به صورت خیلی جدی تری روی داده و در آینده نیز ادامه خواهد یافت چرا که در این کشور نفت خیز همواره قیمت مایحتاج اصلی در طول 40 سال گذشته ثابت یا با افزایش جزئی همراه بوده است و مردم این کشور عادت به افزایش قیمت کالاها و خدمات و به ویژه اعمال مالیات های گوناگون نداشته اند ولی حال شاهد این هستیم که این کشور بابت کاهش جهانی قیمت نفت که خود بیشترین نقش را در این رابطه ایفا کرده است، ناگزیر از افزایش حامل های انرژی، خدمات آب و برق و اعمال مالیات های مختلف و غیره شده است که قطعا باعث ایجاد نارضایتی مضاعف مردم خواهد شد.
در چنین شرایطی است که جا برای این تحلیل بیش از پیش باز می شود که بخش عمده ای از تنش آفرینی ها توسط حکام سعودی در منطقه در واقع با هدف بالا بردن قیمت نفت انجام می گیرد. به عبارت دیگر از آنجایی که امکان کاهش یکباره عرضه نفت برای عربستان وجود ندارد، تنها چاره در تنش زایی و حساس کردن شرایط خواهد بود تا به این ترتیب بخشی از عدم النفع ناشی از نفت ارزان جبران شود.