ایران به ازای هر مترمکعب مصرف آب ۳.۸ دلار ثروت تولید می کند؛ ترکیه ۱۵ دلار، عراق ۶.۹ دلار
تصدی گری وزارت نیرو کم نشود، بحران آب حل نمی شود
کاهش ۴۵درصدی بارندگیها
نسبت به شرایط نرمال و افت ۲۹درصدی ورودی سدها
نسبت به میانگین پنجساله، نشاندهنده تداوم شرایط خشکسالی در کشور است. میزان
بارندگی تجمعی در کشور از ابتدای سال آبی جاری تا پایان دیماه، نسبت به مدت مشابه
سال گذشته با کاهشی معادل ۴۵ درصد روبهرو
بوده است. بررسی رتبه بارشی در سری زمانی ۵۷ساله نشانگر این
است که کشور امسال در رتبه ۵۳ قرار دارد و به
عبارت دیگر فقط چهار سال از ۵۷ سال، شرایط بدتر
نسبت به امسال داشتهاند. شرایط در تهران اما نگران کننده تر است. نگرانی در مورد
تامین آب پایتخت به قدری است که رئیس دولت چهاردهم از بحران آب به عنوان یکی از
دلایل اصلی مطرح کردن ایده انتقال پایتخت به سواحل مکران یاد می کند. اما
کارشناسان آب از ایده انتقال پایتخت به عنوان طرحی برای مقابله با خشکسالی استقبالی
نکرده و آن را ناپخته و خام می دانند. رضا حاجی کریم رییس کنفدراسیون صنعت آب در اینباره
به دنیای انرژی می گوید: مجموعه گستردهای از اقدامات برای
حل مشکل آب تهران قابل اجرا است، اما در هیچ یک از این اقدامات مقوله جابجایی پایتخت
نمیگنجد زیرا حجم عظیمی از زیرساخت ایجاد کردهایم، توسعه اقتصادی را در تهران رقم
زدهایم و جمعیت را ساکن کردهایم که اکنون تصمیم به تغییر پایتخت، پرداختن به حل
مسئله نیست، پاک کردن صورت مسئله است. او که معتقد است با کاهش تلفات و هدررفت آب از ۲۹ درصد به ۹ درصد (نرم
استاندارد جهانی) و مدیریت مصرف در حوزه کشاورزی می توان نیازآبی پایتخت را تامین
کرد، می گوید: برای اینکه بخش خصوصی حاضر به سرمایه گذاری در این حوزه شود، دولت
باید تنها نقش رگلاتوری را در این حوزه ایفا کرده و یک بازار واقعی برای آب ایجاد
شود. او در بخش دیگری از گفتگوی خود به بهره وری پایین آب اشاره
کرده و می گوید: به ازای مصرف ۹۲.۲ میلیارد مترمکعب
منابع تجدید پذیر کشور ۳۵۹ میلیارد دلار
ثروت را تولید می کنیم. یعنی اگر تولید ناخالص ملی را تقسیم بر میزان مصرف آب تجدیدپذیر
کنید، خواهیم فهمید که
به ازای هر متر مکعب مصرف آب تنها ۳.۸ دلار ثروت تولید
می شود. این عدد در ترکیه ۱۵دلار، در چین ۳۸دلار، در آمریکا ۵۴دلار، در عراق که کشوری جنگ زده محسوب می شود، ۶.۹دلار است. متن کامل گفتگوی دنیای انرژی با رضا حاجی کریم رییس فدراسیون صنعت آب
را در ادامه می خوانید:
این
روزها بازار اظهار نظر درباره انتقال پایتخت حسابی داغ شده است. یکی از دلایل اصلی
مطرح شدن مساله انتقال پایتخت بحران آب است. آیا طرح این ایده برای مقابله با
خشکسالی پایتخت منطقی است؟
مجموعه گستردهای از اقدامات برای حل مشکل آب تهران قابل اجرا
است، اما در هیچ یک از این اقدامات مقوله جابجایی پایتخت نمیگنجد، زیرا حجم عظیمی
از زیرساخت ایجاد کردهایم، توسعه اقتصادی را در تهران رقم زدهایم و جمعیت را
ساکن کردهایم که اکنون تصمیم به تغییر پایتخت پرداختن به حل مسئله نیست، پاک کردن
صورت مسئله است. متاسفانه باید بگویم که انتقال پایتخت بدترین راه حل برای مقابله
با خشکسالی تهران است. سوال من اینجاست دولتی که در تامین چند میلیارد دلار بودجه
لازم برای تکمیل پروژه های خود وامانده چطور قادر به اجرای طرحی است که دست کم ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه و اعتبار نیاز دارد.؟ از طرفی آیا در
صورت انتقال پایتخت، جمعیتی که طی سال های گذشته در تهران بارگذاری شده اند نیز از
پایتخت مهاجرت خواهند کرد.؟ بدون تردید با اجرای این طرح به بهانه کم آبی تغییر
خاصی در نیاز آبی استان تهران ایجاد نشده و دولت در عمل هیچ کمکی به حل بحران آبی
در پایتخت نخواهد کرد.
دولت اگر قصد مقابله با خشکسالی و مدیریت مصرف آب در تهران را
دارد بهتر است که به سراغ طرح هایی برود که فعالین این حوزه ها سال هاست که خواهان
اجرای آن هستند اما متاسفانه دولت ها هیچ توجهی به آن نکرده اند.
آمارهای
اعلامی نشان می دهد که موجودی سدهای پایتخت به حدود ۱۷ درصد رسیده و مقدار بارندگی ها افت
حدود ۴۵ درصدی را تجربه می کند. با توجه به چنین شرایطی آیا اصلا امیدی
به حل بحران آب در تهران وجود دارد یا اینکه هر سال وضعیت در پایتخت بد و بدتر
خواهد شد؟
بدون شک حل بحران آب و ایجاد تعادل بین منابع و مصارف آبی راه
حل هایی دارد. اما اینکه تصور کنیم با اجرای این راه حل ها در کوتاه مدت چالش آبی
تهران حل و فصل می شود، اشتباهی بیش نیست. باید تاکید کنم آن چیزی که از آن به
عنوان «بحران آب» نام برده میشود به صورت ناگهانی بر ما نازل نشده، دوره مشخصی
ندارد و غیرمترقبه و غیرقابل پیش بینی هم نبوده، بنابراین ما با یک پدیده کاملا سیستماتیک
مواجه هستیم. در واقع ما خودمان برای خودمان بحران درست کردیم. به هر حال این
بحران حاصل نبود مدیریت مصرف و برداشت بی رویه از منابع زیر زمینی در طی سال های
طولانی ایجاد شده و درمان آن هم به یک برنامه ریزی میان مدت و بلند مدت نیاز دارد.
منظور
شما از راه کارهایی که هزینه کمتری دارد، چیست؟ چگونه می توان بحران آب را در شرایطی
که نزولات جوی به شدت افت کرده را در تهران مدیریت کرد؟
جالب است که بدانید مقدار تلفات آب در کلانشهر تهران ۲۹ درصد است. درواقع ۲۹ درصد آبی که از
استانهای قزوین و البرز به سمت تهران انتقال داده میشود، در تهران تلف می شود.
در واقع اگر ما بتوانیم مقدار تلفات آب را در شبکه به نرم جهانی که همان ۹ درصد است، برسانیم قدم بزرگی در حل بحران آب در تهران
برداشته ایم. برای درک بهتر از بزرگی این عدد باید بدانیم که ۲۰ درصد کاهش مصرف در این حوزه معادل ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب در روز است. ضمن اینکه مسولین آبفای استان تهران خودشان بارها و
بارها اعلام کرده اند که در صورتی که مردم ۲۰ درصد(یعنی معادل
رقمی که هدر رفت آب را باید کاهش دهیم) در مصرف آب صرفه جویی کنند به راحتی از پیک
مصرف اسفند و تابستان گذر خواهیم کرد. اما راه کار دیگری
که می توان با تکیه بر آن پایتخت را از بحران آبی نجات دارد همان مدیریت و بهینه
سازی مصرف در حوزه کشاورزی است. بر اساس آمار اعلامی به طور متوسط حدود شش درصد آب کشور در بخش شرب، دو درصد در بخش صنعت و حدود ۹۲ درصد در بخش کشاورزی مصرف می شود. البته این شاخص ها برای
تهران کمی فرق می کند و مقدار مصرف حوزه کشاورزی چیزی حدود ۲ میلیارد مترمکعب اعلام می شود. ۱۰ درصد سرفه جویی
در این حوزه معادل ۲۰۰ میلیون مترمکعب
است.
با توجه به ناکامی دولت ها در طول سال
های گذشته آیا می توان دوباره به دولت اعتماد کرد و اجرای طرح های مربوط به بهینه
سازی و مدیریت مصرف را به نهادهای دولتی سپرد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بگویم که آخرین بررسی های
انجام شده که مربوط به ۱.۵ سال پیش است،
نشان می دهد که امروز ۶۵۰هزار میلیارد تومان تکمیل پروژههای نیمهتمام آبی اعتبار نیاز
دارد. ضمن اینکه اظهارات مسولین مرتبط با این حوزه هم نشان می دهد روند تخصیص
منابع در امسال هم به کندی صورت گرفته طوری که آقای وزیر نیرو در تازه ترین
اظهارات خود از عدم تخصیص بودجه پروژه های آبی حتی گله کرده است. همچنین بررسی های انجام شده هم نشان می دهد که میانگین
پروژه های عمرانی دولت به ۱۷ سال رسیده است. یعنی
دولت امروز پروژه ای را برای حل ناترازی انرژی و حل بحران آب کلید بزند شاید ۱۷ سال دیگر اجرایی شود. سوال من اینجاست که آیا دولت با این حجم از
کسری بودجه و عملکرد غیر قابل دفاع در انجام پروژه های عمرانی از پس انجام این طرح
ها بر می آید.؟ با این اوصاف می توان با قطعیت اعلام کرد که اجرای این پروژهها جز
با فعالیت بخش خصوصی امکانپذیر نیست.
نگاهی
به سرمایه گذاری های صورت گرفته از سوی بخش خصوصی در صنعت آب نشان می دهد که
فعالان اقتصادی تمایل چندانی برای حضور در این بخش ندارند. چطور می توان سرمایه
گذاری در این صنعت آب را جذاب کرد؟
پیشنهاد ما به دولت این است که بخش خصوصی را به بازی بگیرید
اما این حمایت ها و واگذاری پروژه ها تنها به شعار و مدل های قراردادی غیر جذاب
نباید محدود شود. پیشنهاد ما این است که بخش خصوصی به
پروژه ها ورود کند. اما این ورود لزوما به معنی سرمایه گذاری و آوردن سرمایه نیست
که چیزی از ما دیگر باقی نمانده است. دولت در شرایط فعلی باید از تخصص و دانش شرکت
ها و پیمانکاران فعال این حوزه استفاده کند. خواسته ما این است که در طرح های مربوط به صرفه جویی و بهینه سازی ورود
کنیم. اما در این مدل اقتصادی و همکاری باید بخش خصوصی مالک سرمایه گذاری خود یا
همان کالا یا همان آب صرفه جویی شده بوده و اجازه عرضه آن در بورس یا هر بازار
واقعی دیگری را داشته باشد. دولت هم باید تضامین لازم را در این خصوص به بخش خصوصی
بدهد.
اما شرط دیگر ما برای سرمایه گذاری توجیه پذیر بودن سرمایه گذاری از طریق
اصلاح نظام قیمت گذاری است.
شرط سوم ایجاد یک نهاد تنظیم گر است که هم جلوی دامپینگ بایستد
هم از پایداری سرزمین صیانت کرده و هم منافع مصرف کننده را هم تضمین کند. مادامی که وزارت نیرو همچنان همه تصدی امور
را داشته باشد، مساله بحران آب و سرمایه گذاری در این صنعت حل نخواهد شد. نباید
فراموش کنیم که بخش خصوصی در جایی موفق بوده که رگولاتوری بوده است. در واقع این
رگلاتور است که از منافع سرمایهگذار، مصرفکننده و منافع ملی صیانت کرده است.
وضعیت
منابع آبی کشور به شدت بحرانی بوده و آمارهای موجود از کاهش حدود ۴۰ درصدی بارندگی ها و وضعیت نه چندان
مناسب موجودی سدها حکایت می کند. آیا می توان تمامی مشکلاتی که امروز در حوزه آبی
با آن مواجه هستیم را گردن کاهش بارندگی ها و تغییرات اقلیم انداخت؟
در اینکه افزایش دما یا کاهش بارش ها دست ما نبوده، و حاصل
گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی است، شکی نیست. اما سوال من اینجاست که آیا مدیریت
مصرف و توسعه انرژی های تجدید پذیر و جلوگیری از هد رفت آب و افزایش سطح بهره وری
هم دست ما نبوده است.؟
کارشناسان
مدعی اند که مقدار بهره وری آب در کشور ما به شدت پایین است. آیا آماری وجود دارد
که نشان دهد به ازای مصرف هر مترمکعب آب در کشور ما چه مقدار GDP بیشتر می شود؟ این شاخص در کشورهای
همسایه ما چطور است؟
جدای این با وجود بحرانی بودن شرایط مقدار تولید ناخالص داخلی
که به ازای مصرف هر مترمکعب آب صورت می گیرد بسیار ناچیز است. انرژی مصرفی در ایران معادل ۲.۱ میلیارد بشکه نفت بوده و میزان GDP به ازای این میزان
انرژی تنها ۳۵۹ میلیارد دلار است. به عبارت دیگر به ازای هر بشکه نفت ۱۷۰ دلار ثروت تولید می کنیم. در آب هم این شاخص محاسبه شده است.
در واقع به ازای
مصرف ۹۲.۲ میلیارد مترمکعب
منابع تجدید پذیر کشور ۳۵۹ میلیارد دلار
ثروت را تولید می کنیم. یعنی اگر تولید ناخالص ملی را تقسیم بر میزان مصرف آب تجدیدپذیر
کنید خواهیم فهمید که به ازای هر متر مکعب مصرف آب تنها ۳.۸ دلار ثروت تولید می شود. این عدد در ترکیه ۱۵دلار و در جنوب خلیجفارس بهدلیل خامفروشی ۵۰۰دلار، در چین ۳۸دلار، در آمریکا ۵۴دلار، در عراق ۶.۹دلار و در ایران ۴.۹دلار است و این یعنی با انرژی که مصرف میکنیم، ۴۰۰میلیارد دلار تولید ناخالص ملی داریم.