تحلیل رفتار اقتصادی مدیران و کیفیت سود پایدار

تحلیل رفتار اقتصادی مدیران و کیفیت سود پایدار
بی شک یکی از عوامل کلیدی در شاخص های بررسی عملکرد مدیران و هیات مدیره، سود شرکت است . کیفیت سودهای گزارش شده برای تخصیص بهینه منابع در بازارهای سرمایه بسیار حیاتی است و استفاده‌کنندگان گزارش‌های مالی به کیفیت سودهای گزارش شده توجه خاصی دارند. گزارشگری سودهای کم‌کیفیت و سودهایی که منعکس‌کننده عملکرد واقعی شرکت نیست، تخصیص نامناسب منابع را به دنبال داشته و باعث کاهش رشد اقتصادی می‌شود. از سوی دیگر، این سودها کارایی لازم را نداشته و منابع را از پروژه‌های دارای بازده واقعی به سمت پروژه‌هایی سوق می‌دهند که واهی بوده و بازده ساختگی و غیرواقعی دارند. شناسایی عوامل تعیین‌کننده (متغیرهای اثرگذار) بر کیفیت سود برای تصمیم‌گیری مقامات قانون‌گذار و بهبود کیفیت سود اهمیت به‌سزایی دارد.

دکتر مهران خسروی

مدرس دانشگاه / مدیر ارشد فعال درصنایع وابسته نفتی  

 

 

ببب

آیا تنها یک تعریف واحد از کیفیت و پایداری سود وجود دارد؟

"اختلافات گسترده‌ای در زمینه چگونگی اندازه‌گیری و تعریف (سود دریافتی) وجود دارد"به منظور حمایت از این بیانیه، لیستی از چندین کاندید اندازه‌گیری، از جمله تداوم درآمد، پیش‌بینی، شناسایی خسارت نامتقارن، افزایش انباشته درآمدی، و ارزش مطلق انباشته است. اگرچه تمامی اینها قطعا اقداماتی وابسته به سود است، اما همچنان واضح نیست که استفاده از این اندازه‌‌ها که منعکس‌کننده اختلاف در مورد معنای کیفیت سود است. مانند هنر، چگونگی تفکر در مورد کیفیت سود بستگی به نوع دیدگاه بیننده دارد: این اصطلاح در درجه اول در تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد- تصمیماتی که گرفته شده است و زمینه‌های تصمیمی که به احتمال زیاد متفاوت خواهند بود. در یک بررسی جدیدی که در مورد این موضوع صورت گرفته است، دیچاو و همکاران (سال 2020) نشان‌ می‌دهند که "هر چقدر که کیفیت سود دریافتی بیشتر باشد اطلاعات بیشتری را در مورد ویژگی‌های عملکرد مالی یک شرکتی که مرتبط با تصمیمات خاصی است که توسط یک تصمیم‌گیرنده خاص گرفته شده است فراهم می‌سازد" و "ما به یک جمع‌بندی واحد در مورد کیفیت سود دریافتی نرسیدیم، زیرا کیفیت مشروط بر مفاد تصمیم است." با توجه به ماهیت ذاتی کیفیت سود، تعجب آور نخواهد بود که کیفیت سود به شکلی یکسان در مقالات مرتبط با موضوع ما اندازه‌‌گیری یا تعریف نشده است. بنابراین، نتایح این تحقیق را نباید به عنوان برطرف‌کننده اختلافات در درک درست کیفیت سود دانست. نقش اصلی این تحقیق در کمک به فراهم‌سازی بینشی از سوی مقامات ارشد مالی با توجه به این موضوع است.

 

مدیران  ارشد مالی چه چیزی در مورد کیفیت سود می‌توانند به ما بگویند؟

بررسی کارهای گذشته در این سبک سبب تولید بینشی جدید خواهد شد که فراتر از آنچه است که در آرشیو پژوهش‌های سنتی تجربی یافت می‌شود. برای مثال، مقدار زیادی از تحقیقات تجربی در امور مالی شرکت‌ها با هدف فراهم‌سازی یک درک بهتر از عوامل تعیین‌کننده ساختار سرمایه و سیاست پرداختی صورت گرفته است. با این حال، آن تحقیقات پیشرفت‌های محدودیتی در پاسخ به برخی سوالات بی‌پاسخ در این موضوع داشته‌اند، مانند روشی که شرکت‌های صنعتی تحت تاثیر مزایای ظاهری بدهی‌های مالیاتی هستند و چرا سود سهام پدیده‌ای دائمی با وجود مزایای ظاهری بازخرید سهام‌ها است.

بی شک دیدگاه مدیران در مورد کیفیت سودی است که مورد علاقه آنها است زیرا مدیران تصمیمات گزارشگری‌های مالی را می گیرند که سبب تولید مقدار سودی خواهد شد که مورد علاقه ما است. اما روشن نیست که کیفیت سود یک ساختاری است که مقدار زیادی به آن وارد می‌شود یا اینکه آنها دارای کیفیت سود مد نظر در ذهن خودشان در حین تصمیم‌‌گیری در مورد گزارشگری مالی هستند. همچنین ممکن است و شاید احتمال این قضیه وجود دارد که دیدگا‌ه‌های خاص مدیریتی در مورد کیفیت سود تحت تاثیر انگیز‌ه‌های گزارشگری‌های مالی باشد.

اختلافات زیادی در مورد این موضوع و مقالات موجود در این موضوع وجود دارد، و بنظر می‌رسد که نشان‌دهنده تفاوت بین نظرهای مختلف در مورد این موضوع است که آیا کیفیت سود دریافتی عمدتا مرتبط با پایداری سود است (کیفیت بالای سود دریافتی مداوم باشد) یا تا چه حد این سود منعکس‌کننده واقعیت‌های زیرلایه‌های اقتصادی است. برای مثال درآمد مصنوعی هموار به احتمال زیاد تداوم بیشتری را دارد (به همین دلیل کیفیت بالایی دارد) اما ممکن است نوسانات اساسی کسب و کار شرکتی را منعکس نکند (پس از این نظر کیفیت پایینی دارد). در این موقعیت، نوسانات سری‌های زمانی بیشتری را می‌توان به عنوان کیفیت بالا دید زیرا به شکلی صادقانه‌تر نشان‌دهنده زیرلایه‌های اقتصادی است. با این حال،  اگر یک سری مصنوعی همواره به شکل بهتری توانایی یک شرکت را برای تولید ارزش اقتصادی درازمدت منعکس کند (که در آن روند سودی هموار، نشان‌دهنده توانایی شرکت برای سوددهی درازمدت به رغم نوسانات کوتاه‌مدت در کسب و کار خود است) کمتر واضح است که سری مصنوعی هموار دارای کیفیت پایین است. قسمت بزرگی از این قضیه بستگی به قصد مدیریت و زمینه تصمیم‌گیری کاربر دارد. برای اینکه بیشتر به اختیارات مدیران در فرآیند گزارشگری مالی به منظور بهبود ارزش مقدار تکی سود بپردازیم، اختیارات مدیریت می‌تواند سبب بهبود کیفیت سود شود. علاوه‌براین، عملیات رایج از فرآیند تعلق‌گیری بهره سبب هموارشدن گردش مالی و در نتیجه آن صاف شدن نوسانان جریان‌های نقدی در یک اندازه‌گیری روان‌تر و آموزنده‌تر از عملکرد اقتصادی خواهد بود . در مقابل، به حدی که مدیران از اختیارات گزارشگری مالی خود به منظور تحریف مقدار کیفیت و قابل اتکاء بودن محاسبات ارزش سود استفاده کنند، کیفیت سود کاهش خواهد یافت. تمامی این مطالب بدین معنی است که رسیدن به یک نتیجه‌گیری قطعی در مورد تفاوت در اندازه‌گیری سود امری دشوار است (تعلق‌گیری بهره، تعلق‌گیری بهره اختیاری، استفاده از اقلام غیر معمول، ارزش مطلق بهره تعلق‌گرفته) مرتبط با کیفیت سود بدون تعیین چیزی در مورد کاربران و زمینه تصمیم آنها است.

به عبارتی دیگر، نگاه مدیران ارشد از دید لنزی است که در آن به شناسایی ویژگی‌های سودی با کیفیت بالا می‌پردازد. با این حال، مانند هر لنزی، این قضیه نیز ‌می‌تواند کج و معوجی را اضافه کند. بدون دانستن انگیزه خاصی از CFO، این قضیه دشوار است که ما بدانیم آیا تنظیمات خاصی برای ویژگی‌های مختلف سود تمایل به افزایش و یا کاهش کیفیت سود دریافتی دارد. زیرا ما نمی‌توانیم خارج از این مفهوم به قضیه نگاه کنیم، پس تفسیر نتایج به عنوان آشکارساز برخی از "واقعیت‌ها" در مورد ابعاد کیفیت سود امری دشوار خواهد بود.

 

بینش هایی کلیدی

با داشتن پس فرض های عنوان شده و تحلیل درست ذهنی، ما بر این باوریم که برخی یافته‌های جالب و مفید در این تحقیق وجود دارد. سه مجموعه اصلی از نتایج وجود دارد : نخست، مدیران شرکت نشان‌ می‌دهند که کیفیت بالای سود باید پایدار و مداوم باشد. این نتیجه تا حد زیادی سازگار با ادبیات مقالاتی در این حوزه است، از این نظر که تجزیه و تحلیل متون صورت‌های مالی معمولا کیفیت سود را از نظر تداوم تعریف می‌کنند. البته، نتایج نیز ممکن است مرتبط با انگیزه‌های مدیران به منظور تولید سود قابل پیش‌بینی باشد که هم به اهداف مشخص شده برسد و هم در حال صورت گرفتن باشد، بنابراین پاسخ‌های آنها به صورت طبیعی به این مسیر کشش دارد. مجموعه دوم نتایج مرتبط با رابطه بین استاندارهای حسابداری و کیفت سود است. این نتایج اکثرا نشان‌دهنده دیدگاه مدیران در مورد روند گزارشگری مالی است. مدیرانی که در مورد یک روند خاص نگران هستند متوجه آن نگرانی در گزارشگری مالی خواهند شد، که شامل افزایش تعداد و پیچیدگی قوانین می‌شود، کاهش تدریجی تطبیق اصول، و افزایش استفاده منصفانه از حسابداری است.

تعریف بنیادی مدیران آگاه رفتاری که منعکس‌کننده و تکامل‌یافته از اصولی است که مغایر با دستور مافوق از "بالا" است، و این ایده‌ای است که به خوبی در ادبیات مقالات به تثبیت رسیده است . اصلی ترین بحث در اینجا این است که اگر مدیران به طور کلی از اختیارات گزارشگری مالی خود به منظور بهبود مقدار ارقام سود دریافتی اقدام کنند، به آنها دامنه بیشتری به منظور انجام این کار از طریق فرآیندگزارشگری مالی خواهد شد که سبب افزایش کیفیت سود نیز می‌شود. یک سوی دیگر از این بحث، که معمولا از بنگاه‌های استاندارد شنیده می شود، این است که با واگذاری اختیاراتی بیشتر به مدیران سبب باز شدن درهایی برای مدیریت سود مخدوش خواهیم شد، یک نقطه‌ای که مدیران بعید بنظر می‌رسد که تمایلی به ایجاد آن داشته باشند.

علاوه بر نگرانی‌های مدیران در مورد روند خاصی از گزارشگری مالی، آنها همچنین دارای نگرانی‌هایی در مورد آنچه به عنوان روند نامطلوب در حسابرسی می‌دانند نیز وجود دارد. به خصوص، آنها نگرانی‌های خودشان را در مورد کیفیت پرسنل حسابرسی و همچنین اینکه کدام مسئولیت تصمیم‌گیری برای تصمیمات حسابرسی به طور فزایندی توسط دفاتر مالی گرفته شده است، در مقابل با شرکای محلی که به شکلی مستقیم با مدیران عامل فعالیت می‌کنند. یکبار دیگر، تمامی این نتایج باید به عنوان نتایج آینده فعالیت‌های مدیریتی دانست که بیشتر گزارشگری مالی بی قید و شرط و روابط نزدیک تر با حسابرسان را ترجیح میدهند.

یکی دیگر از یافته‌های جالب این تحقیق مرتبط با استفاده از اعداد صورت‌های مالی خارجی (رقباء صنعت)  برای اهداف تصمیم‌گیری‌های داخلی توسط مدیران  بوده است. در کل، ما در مورد تعامل بین فرآیندهای تصمیم‌گیری‌های داخلی شرکت‌ها و صورت‌های مالی خارجی آنها اطلاعات کمی داریم. واقعیت این است که مدیران می‌گویند آنها با استفاده از اعداد خارجی برای تصمیم‌گیری های داخلی اقدام می‌کنند و بنابراین این نیز موضوعی جالب خواهد بود. در ادامه، یافته‌ها به عنوان استفاده مدیریان از صورت‌های مالی رقبا نیز از علاقه آنها در مورد یافته‌های تجربی مرتبط با این نکته حکایت دارد.

سومین مجموعه نتایج در مورد مدیریت سود است، که اغلب در ارتباط با کیفیت سود است. این یک حوزه‌ای است که در آن دغدغه‌های چشمگیری وجود دارد. از برآورد‌های نقطه‌ای بر اساس پاسخ‌های نظرسنجی به این نتیجه رسیدیم که، در هر بازه داده‌شده‌ای، 20 درصد از مدیران به مدیریت درآمد می‌پردازند و این اطلاعات نادرست معمولی ارائه شده 10% از EPS گزارش‌شده است. آنها سپس نتیجه گرفتند که 60% از مدیریت سود‌ها مرتبط با افزایش درآمد است در حالیکه 40% کاهش درآمد است. در مورد این نتایج به این شکل استدلال می‌کنند که "شاید برای اولین بار در ادبیات این دست از تحقیق ها" ما دارای نقطه تخمینی از حد و اندازه سود مدیریتی هستیم.

این ادعاها را بیش از حد قوی به دلایل متعددی می‌دانم : نخست اینکه، نتایج بر اساس 169 تن از مدیران شرکت‌های دولتی و غیر دولتی  است، پس مشکلات روش‌هایی که پیش از این مورد بحث قرار گرفت با جزئیات خود در این بین نقشی را ایفا می‌کنند، به ویژه نمونه‌هایی که نماینده‌هایی از دقت در تخمین نمونه ها بودند. دوم اینکه، در قالب سوالات مدیریت سود، با دقت از مدیران در مورد مدیریت سود در شرکت‌هایی غیر از شرکت خودشان سوال کردند. این سبب ایجاد این پرسش می‌شود که چگونه این مدیران در مورد مدیریت سود در سایر شرکت‌ها می‌دانند و این سبب می‌شود که ما به نقطه اولیه در مورد روش تحقیق برگردیم: نتایج این بررسی زمانی منطقی بنظر می‌رسد که از مدیران در مورد تصمیماتی که در شرکت خودشان گرفته بودند پرسش به عمل می‌آمد. واضح نیست که چرا مدیران باید دارای یک مزیت نسبی نسب به دیگر فعالان بازار سرمایه داشته باشند (حسابرسان، تحلیلگران، اعضای مستقل هیئت مدیره) در درک اینکه مدیریت سود دقیقا چگونه، مدیران در مورد مدیریت سود در شرکت‌های دیگر اطلاع دارند؟ شاید آنها دارای دانشی مستقیم در این مورد از طریق کانال‌های صنعتی دارند. شاید آنها به طرح‌ریزی رفتار خود بر روی جمعیتی از سایر مدیران می‌پردازند و به نوعی رفتار خودشان را بر روی سایر مدیران تصویرسازی می‌کنند و اینگونه خودشان را از سایر مدیران متفاوت می‌دانند. و یا شاید آنها تنها حدس می‌زنند.

 

بررسی اجمالی روش‌های بررسی

از نقطه نظر روش‌شناختی بسیار مفید است که به مقایسه نظرسنجی‌ها در مورد روش‌های آرشیوی و تجربی بپردازیم که در تحقیقات حسابداری شیوع بیشتری دارند. مطالعات آرشیوی و تجربی دارای نقات قوت و ضعفی هستند و این بررسی نیز به اشتراک‌گذاری قدرت و ضعف هر کدام از این سایر روش‌ها می پردازند.

مانند مطالعات آرشیوی، این بررسی کلی سبب فراهم‌سازی تعداد زیادی از داده‌های توصیفی است که می‌تواند بینش‌های مفیدی در این مورد را فراهم سازد. با این حال، همچنین مطالعاتی آرشیوی وجود دارد، که استنتاج این بررسی‌ها بر اساس اندازه‌گیری (به جای دستکاری) متغیرهای مستقل است، بنابراین استنتاج‌های رایج باید با احتیاط صورت بگیرد. با توجه به اینکه تحقیق جاری بر روی توضیحات و اکتشاف به جای آزمون فرضیه تمرکز کرده است، این نقاط ضعف زیاد هم مهم نیستند.

مانند آزمایشات، نظرسنجی‌ها نیاز به رویدادهای تاریخی به منظور تولید داده ندارند، و می‌توانند اعتقادات و نظارتی را شکل دهند که جمع‌کردن آنها از تجزیه و تحلیل آرشیو‌ها سخت و یا نشدنی است. با این حال، مانند مطالعات تجربی، این نظرسنجی ها نسبت به پتانسیل فرآیند جمع‌آوری داده ها آسیب پذیر هستند زیرا این موضوعات و جمله‌بندی ها تحت تاثیر پاسخ‌دهنده‌ها است. همچنین، مشخصات و ویژگی‌های مشارکت‌کنندگان می‌تواند بر روی اعتبار و عمومیت نتایج تاثیرگذار باشد. در نهایت، هم نظرسنجی‌ها و هم آزمایش‌های تجربی از عدم انعطاف‌پذیری داده‌ها پس از جمع‌آوری رنج می‌برند. هنگامی که داده‌ها جمع‌آوری شد، تنظیم تمرکز بر روی مطالعه بدون انجام یک مطالعه جدید قابل ملاحظه بسیار دشوار است.

 

تناسب فعالیت و بازدهی

"سود قابل‌پیش بینی و سازگار یعنی من می‌توانم با حداقل فعالیت و بدون هیچ زحمتی و  بدون هیچ ریسک و فشاری از سوی سرما‌یه‌گذاران و طلبکاران، و بدون حوادث کسب و کاری که ممکن است به یکباره سبب از دست رفتن همه چیز شود و نیاز به توضیحات زیادی به سایرین دارد، و بدون نیاز به دخالت حسابرسان‌ها بتوانم پیغامی را که مد نظرم است ارسال کنم. "

در حالیکه تا حدی این موضوع شوخی است، اما در واقعیت برخی از ویژگی‌های سود که بیشتر توسط مدیران نسبت به سرما‌یه‌گذاران ترجیح داده‌ می‌شود را یک مدل مدیریت سود با کیفیت کرده است. برای مثال، مدیران ممکن است بیشتر نسبت به سرمایه گذاران تمایل داشته باشند که سودی را ترجیح دهند که شامل مقداری کم ولی طولانی مدت باشد و این نیاز به توضیحات کمتری داشته باشد همچنین بیشتر تمایل دارند که مطابق با استانداردهای تاکیدی بنگاه‌ها باشند، که این سبب قوانین موضوعی کمتری خواهد شد و به آنها اجازه انتخاب تکمیل گزارش را پیش از عمل می‌دهد زیرا این ویژگی‌ها به مدیران توانایی‌های بیشتری در زمینه مدیریت تعداد بالا را می‌دهد.

نگرانی‌هایی در مورد مناسب بودن نمونه‌ها نیز وجود دارد که بر روی توانایی تفسیرم از پاسخ‌دهندگان مصاحبه‌ نیز تاثیرگذار است که نشان‌دهنده این است که برخی از مدیران از رهنمود‌های حسابداری دقیق در برخی اوقات رنجانده می‌شوند و این مسائل را به کمیته های تخصصی ارجاع می‌دهند.

یکی از مصاحبه‌شوندگان اعلام نمود "آنها (حسابرسان‌ها) در حال حاضر بسیار بیشتر به جمله‌بندی‌های دقیق از چیزی که وجود دارد می‌پردازند و به شکلی دقیق به تفسیر‌ آن بر اساس چیزی که منطقی است می‌پردازند. در اوایل شما می‌توانسیتد با شرکت‌های حسابداری محلی خود کار کنید، که هم شریک محلی شما بود و هم کارهای شما را انجام می‌داد. اما، امروزه تقریبا همه‌چیز بستگی به نحوه تفکر و شناخت از صنعت آنها دارد." تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که حسابرسان بهتر است که قادر به مقاومت در برابری فشار مدیریت سود باشند به ویژه الان که آنها دارای مساعدت لازم از سوی استانداردهای واضح ‌ حسابداری هستند که مانع از رویکرد ترجیحی مدیران می‌شود (نلسون و همکاران 2022، ان جی و تن 2023). شاید چنین چیزی حکایت از این دارد که مدیران دوست ندارند که قربانی شدن را در چنین شیوه‌ای ببیند،

حداقل در برخی شرایط اینگونه است، و این می‌تواند سبب بهبود کیفیت سود با بازداشتن مدیریت سود شود. این موضوع همچنین سبب توضیخ این موضوع می‌شود که چرا این دو استاندارد( حسابداری- حسابرسی) در مورد روند‌هایی که در گزارشگری‌هایی مالی که وجود دارد و متفاوت از دیدگاه مدیران از کیفیت سود است- که دارای نقشی در استانداردهای حسابداری به منظور محدودیت انعطاف‌پذیری مدیریتی در فرآیند‌های گزارشگری دارند و همچنین به منظور محدودسازی فرصت‌هایی برای مدیریت سود است ، به عبارتی چیزی که مدیران عموما تمایلی به دیدن آن به شکلی مثبت‌گونه ندارند حال چه آنها به طور فعال مدیریت سود را داشته باشند و یا به شکلی فعال به مدیریت سود نپردازند.

انواع مختلف بررسی‌ها بر روی انواع مختلفی از شرکت‌کنندگان با دانش‌های مختلف صورت گرفته است. در یک سو رای‌گیری است، که در آن از شرکت‌کنندگان در مورد نظراتشان پرس و جو می‌شود. رای گیری یک روش مستقیم و موثر به منظور استخراج دیدگاه‌ها درباره هر چیزی است، از جمله وضعیتی خاص، رفتار در شرایط فرضی، و سایر موارد اینچنین است. یک نقطه ضعف رای‌گیری این است که دیدگاه پاسخ‌دهندگان ممکن است رفتار واقعی آنان را ارائه ندهد زیرا آنها تعصبات شخصی و بینش خودشان را ممکن است منتقل نکنند. همچنین، تا چه حدی این رای‌گیری در نظرگرفته شده می تواند به تولید شواهدی خاص نسبت به برخی از رفتارها بپردازد (برای مثال "چه درصدی از مردم یک کشور با مجازات اعدام موافق هستند؟")، تناسب نمونه‌ها، نمایندگی نمونه و قالب پرسش‌ها بسیار مهم است. در درجه اول به بررسی موضوع با استفاده از رای‌گیری پرداختیم و از نظرات شرکت‌کنندگان در مورد جنبه‌های مختلفی از کیفیت سود پرسش به عمل آمده است.

یک نوع بسیار متفاوت از بررسی گزارش قسمتی است، که در آن از شرکت‌کنندگان در مورد تجربه‌های خاص نظر خواسته می‌شود. یک برتری گزارش قسمتی این است که به شرکت‌کنندگان داده‌هایی در مورد ساختار یک رویداد ارائه می‌شود که می‌توانند با تمرکز بر جنبه‌های مختلف آن به تجزیه و تحلیل و کدگذاری بپردازند، که سبب کاهش برخی از نویزهای ذاتی در رای‌گیری می‌شود. یکی از معایت آن این است که ممکن است شرکت‌کنندگان به علت محدودیت‌های حافظه‌ای یا نگرانی‌های شخصی به بیان عقیده‌ بپردازند و بنابراین نمی‌توانند داده‌هایی در مورد فرضیه‌سازی را گزارش کنند که در آن این رویداد اتفاق نیفتاده است. برخی گزارش‌های قسمتی را نیز از طریق مصاحبه با یازده نفر را به منظور تکمیل شواهد بررسی خود صورت دادم. با توجه به فرمت سوالات، داده‌هایی که از این بررسی بدست آمده است را می‌توان تحت تاثیر ساختاردهی سوالات دانست (فولر 2019). جنبه‌های ساختار سوالات بر روی پاسخ‌ها تاثیرگذار خواهد بود که شامل:

ترتیبی که در آن رتبه‌بندی ها ساخته شده است، هم در داخل و هم در بیرون سوالات:

ساختار مقیاس‌های رتبه‌بندی برای مثال:

o تمایل مردم به اجتناب از مقیاس نقطه نهایی

o رتبه‌بندی‌های مرتبطی که راحت‌تر از رتبه‌های مطلق هستند.

o فاصله عینی در مورد یک مقیاس حائز اهمیت است.

o مردم ممکن است به بیان عدم قطعیت با حرکت از نقطه مقیاس میانی از مقیاس‌های کیفی داشته باشند، به خصوص اگر در غیر این صورت قادر به بیان دیدگاه خود نباشند.

o پیچیدگی سوالات (برای مثال، نیاز به تحولات ریاضی در پاسخ به یک سوال است).

o ارائه نگرانی‌های خود است (برای مثال مردم دوست ندارند که اعتراف به اعمال بد خود کنند.)

ما به این جنبه‌ها نیز همانطور که را در نظر می‌گیریم اشاره می‌کنیم، ابتدا با توجه به سوالات به استنباط رتبه‌بندی‌های نسبی پرداختیم، و سپس با در نظرگیری سوالات به استنباط رتبه‌های مطلق رسیدیم. امکان ارائه یک تفسیر بسیار قوی از این داده‌ها وجود دارد. برای مثال، مدیران بر این باورند که در حدود 20 % از مدیریت سود شرکت‌ها برای گمراهی عملکرد اقتصادی ارائه شده است، و برای چنین شرکت‌هایی 10 % از EPS معمولا مدیریت شده است (انتزاعی)" و ... برآورد نقطه‌ای ما از مدیریت سود را می‌توان برای درجه‌بندی مدل‌های فعلی و مدل‌های آینده مورد استفاده قرار داد.

 "یکی از معانی این نتایج  این است که مقدار درآمد مدیریت فرصت طلب اقتصادی نسبتا متواضع است"... برای مثال .... با استفاده از تخمین 20% از مدیران شرکت‌ها در 10% از درآمد به این معنی است که نرخ سود در سراسر اقتصادی 2 % است. البته، در مقایسه با مدل‌های مدیریتی سود فعلی باید احتیاط کرد زیرا مدل‌های بسیار مختلفی وجود دارد، و ساختارهای مختلفی در این بین وجود دارد.

با این حال، احتمالا عادلانه است که بگوییم مدل‌های موجود تا حد زیادی در شدت تخلفات سود به احتمال زیاد دچار اغراق هستند "زمانی که پیشنهاد احتیاط در تفسیر این برآوردها را می‌دهیم، بنظر می‌رسد که به دلیل تفاوت‌های موجود در مدل‌های مدیریت سود و ساختارهایی باشد که به آنها نسبت داده می‌شود. ما بر این باور هستیم که به احتمال زیاد چنین خطاهای بالای در نقاط تخمینی وجود دارد که به سادگی سبب غیر قابل اعتماد بودن برآوردهای آنها در مورد میزان شیوع مدیریت سود خواهد شد.

 

نتیجه‌گیری

به طور کلی بررسی سود با کیفیت و پایدار  بینشی مفید را در مورد دیدگاهی مدیران با در نظرگیری کیفیت سود و روند‌هایی که در گزارشگری مالی وجود دارد را فراهم ساخته است. با این حال، ما بر این باور هستیم که این دیدگاه‌را باید در پرتو نقش مدیران و همچنین انگیزه‌های آنها در فرآیندهای گزارشگیری مالی مورد تفسیر قرار داد. ما همچنین بر این باور هستیم که نتایج باید در پرتو نقاط قوت و ضعف روش‌های بررسی به طور کلی مورد بررسی قرار بگیرد و از طرفی از نظر روش‌های خاص نمونه گیری و پرسشی که استفاده میشود نیز باید مورد بررسی قرار بگیرد. هنگامی که ما این موضوع را از این دیدگاه در نظر می‌گیریم، ما به شک و تردید در قبال برخی از ادعاها در خصوص تفاوت کیفیت سود در فعالیت های اقتصادی همسان افتادیم، به خصوص ادعای آنها در مورد برآورد نقطه‌ای معتبری در مورد میزان شیوع و قدرت مدیریت سود ما شک کردیم.

 

 

بهره برداری با درج ماخذ بلامانع است (نسخه پژوهشی کامل در وب سایت نویسنده)

۴ اَمرداد ۱۴۰۴ ۱۰:۴۸
تعداد بازدید : ۱۱۵