تکمیل زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی از موضوعاتی است که سال ها نسبت به آن از سوی تصمیم گیران این حوزه تاکید شده و می شود. اظهار نظرهای متفاوتی از سوی کارشناسان در خصوص چگونگی تکمیل این زنجیره ارزش مطرح شده است و ماهنامه دنیای انرژی نیز به عنوان رسانه تخصصی نسبت به اهمیت آن مقالات و گفتگوهای متعددی را منتشر کرده است. در ادامه آن سلسله گفتگوها این بار به سراغ عبدالحسین بیات مدیرعامل سابق شرکت ملی صنایع پتروشیمی رفته ایم تا از او در خصوص چگونگی توسعه و تکمیل زنجیره ارزش سوالاتی را مطرح کنیم .
اگر به صنعت پتروشیمی نگاهی بیندازیم می بینیم در حال حاضر
20 تا 25 درصد ظرفیت جذب نشده و یا ظرفیت خالی در این صنعت وجود دارد. به عبارتی
لازمه این ظرفیت خالی این است که زنجیره بالادست آن توسعه پیدا کند.
مریم میخانک بابایی
اهمیت تکمیل زنجیره ارزش را چگونه ارزیابی می
کنید؟
رویکرد زنجیره ارزش برای توسعه صنعت پتروشیمی یک الزام است.
در ابتدا باید یک بازنگری در 60 تا 70 مجتمع پتروشیمی موجود در کشور انجام بدیم تا
ارزیابی کنیم رویکرد زنجیره ارزش را چگونه در این پتروشیمی ها پیاده سازی کرده ایم.
کاری که البته تاکنون انجام نداده ایم. درحالیکه با انجام این کار متوجه خواهیم شد
که یک سری حلقه های مفقوده در درون این مجتمع ها به عنوان زنجیره ارزش وجود دارد و
می توانیم با انجام کمترین سرمایه گذاری نسبت به احیا و تکمیل زنجیره کمک کنیم.
این سرمایه گذاری در حوزه یوتیلیتی، ساختار سازمانی و جذب منابع انسانی و تامین
زمین و غیره است. این سرمایه گذاری ها به ظاهر اندک، بهره وری و سودآوری صنعت را
بالا می برد و علاوه بر اینکه تضمینی بر حیات بلندمدت صنعت است به تکمیل این
زنجیره نیز کمک می کند.
به نظر شما چرا تاکنون این بازنگری با هدف
تکمیل زنجیره ارزش صورت نگرفته است؟
واقعیت این است که در گذشته حضور بخش خصوصی در بدنه اقتصاد
کمتر بود و مشارکت به شکل امروز صورت نمی گرفت و حتی استفاده از گازهای مشعل برای
مصارف پتروشیمی ها مطرح نبود تا رفته رفته با دستیابی به لایسنس ها و خوراک قابل
دسترس، این پتروشیمی ها رشد کردند و به این مرحله رسیدند که با تولید محصولاتی
بیشتر می توانند زنجیره تولید را تکمیل و از خام فروشی جلوگیری کنند. در این شرایط
است که می توانیم بازنگری در فرایند رویکرد زنجیره ارزش پتروشیمی ها را داشته
باشیم و توسعه پتروشیمی ها به مرحله ای رسیده است که می تواند با تکمیل زنجیره
ارزش فعالیت شان را ارتقا دهند.
نکته بعدی، رویکرد زنجیره ارزش پتروشیمی ها با صنایع
بالادست است. نگاه ما این است که باید این زنجیره از بالادست شروع و تا پایین دست
ادامه یابد که به آن مدل از میدان تا بازار می گوییم. یعنی برای تکمیل زنجیره ارزش
تمرکز فقط روی صنعت پتروشیمی نداشته باشیم.
در مورد مدل از میدان تا بازار بیشتر توضیح
دهید.
مدل از میدان تا
بازار یعنی نگاهمان را از میدان نفت و گاز آغاز کنیم و توسعه آن را تا تولید
محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر ادامه دهیم. در واقع این مفهوم موتور توسعه باید از خود واحدهایی که مربوط به زنجیره است
شروع و تا ورود به بازار ادامه یابد. در این زنجیره هر کدام که مربوط به هم هستند
می توانند در مسیر توسعه قرار گیرند. اگر به صنعت پتروشیمی نگاهی بیندازیم می
بینیم در حال حاضر 20 تا 25 درصد ظرفیت جذب نشده و یا ظرفیت خالی در این صنعت وجود
دارد. به عبارتی لازمه این ظرفیت خالی این است که زنجیره بالادست آن توسعه پیدا
کند. پس باید آن زنجیره از بالادست توسعه یابد تا خوراک مورد نیاز مجتمع های پتروشیمی
تامین شود و این 20 درصد ظرفیت خالی نیز جذب شود. نکته مهم دیگر این است که با
توجه به تغییر رویکرد مصرف هیدروکربورها در آینده و تحلیل هایی که نسبت به مصرف
نفت و امثال فراورده هایی مانند بنزین مطرح است و یا مصرف فزاینده برق به دلیل
استفاده از انرژی پاک، باید به سمت توسعه احداث پتروپالایشگاه ها در جهت تکمیل
زنجیره ارزش پیش برویم. اگر پتروپالایشگاه ها را توسعه دهیم دیگر با کمبود خوراک
مواجه نخواهیم شد و از سویی دیگر حلقه مفقوده ای هم ایجاد نمی شود و می توانیم بخش
بازار را هم توسعه دهیم و به بازارها متصل شویم. اگر این زنجیره شکل بگیرد می
تواند به سودآوری پایدار کمک کند و در نهایت اقتصاد کلان کشور را در شرایط مطلوبی
قرار دهد.
آیا لازم است این سیاست گذاری تکمیل زنجیره
ارزش از سوی وزارت نفت پیگیری شود و یا رگولاتوری با محوریت حضور بخش خصوصی شکل
بگیرد؟
اگر رگلاتوری شکل
بگیرد که تکمیل زنجیره ارزش زودتر تحقق می یابد. اما بحث توسعه و تسهیل گری از وظایف شرکت ملی صنایع پتروشیمی است که ذیل
وزارت نفت است و مرحله بعد آن به معاونت برنامه ریزی و توسعه وزارت نفت مرتبط است
که باید دراین زمینه خیلی پای کار باشد و بعد از آن هم از وظایف سازمان برنامه و
بودجه است. به نظر این رگلاتوری را باید در تجمیع سازمان برنامه و بودجه، برنامه
ریزی وزارت نفت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی کنار هم قرار گیرند و سیاست راهبردی و اصولی
را تهیه کنند و به جهت کمک به بخش خصوصی این مدل ها را آماده سازی کنند. البته از
بخش خصوصی هم در تدوین آن می توان کمک گرفت. باید سیاست
های راهبردی و اولویت دار توسعه صنعت پتروشیمی را انجام دهیم. شرایط تسهیلگری
فراهم شود و هر سرمایه گذاری علاقمند به سرمایه گذاری شد باید در راستای این سیاست
راهبردی و تکمیل زنجیره قرار گیرد و به توسعه آن کمک کند. مقام بالادست و
سیاستگذار می تواند در راستای صدور مجوزها، کمک به جذب فاینانس و تسهیلات و غیره
شرایط را برای توسعه و تکمیل زنجیره فراهم کند.
می گویید پتروشیمی ها با تجمیع بیایند حلقه های
مفقوده زنجیره را شناسایی کنند و خود دست به کار شوند و با سیاستگذاری که بالادست
در نظر می گیرد این توسعه را محقق کنند. چگونگی تجمیع در شرکت های پتروشیمی را
توضیح دهید و این اجماع در پتروشیمی ها چه قدر می تواند ثمربخش باشد؟
دولتی بودن و اینکه همه امور را دولت بهتر انجام می دهد
تفکری بود که در گذشته صورت می گرفت و به نظر یک نارسایی بود و نباید ادامه می
یافت. بخش دولتی فکر می کرد صاحب بهترین دانش و نیروهای حرفه ای است درحالیکه این
گونه نبود. البته شاید این تفکر در گذشته بود، چون بخش خصوصی ما هم به شکل امروز
رشد نکرده بود و دولت به تنهایی سکاندار همه امور بود. اما الان که بخش خصوصی و
غیردولتی خوب رشد کرده و سرمایه گذاری غیردولتی خیلی قوی شده پس لازم است حتما تلفیقی
در همکاری دولت و بخش خصوصی شکل بگیرد؛ یعنی دولت در مصدر امور باشد و بخش
غیردولتی بیاید با تجمیع این سیاستگذاری ها دولت را احصا کنند و در مرحله اجرا نیز
دولت امور حمایتگری و پشتیبانی را بیشتر پیش ببرد تا بخش غیردولتی کار سرمایه
گذاری و توسعه را هدایت کند.
این باید ها را که مطرح می کنید به نظر چه قدر بستر
در جهت تحقق آن فراهم است؟
بستر تحقق آن فراهم است. برنامه و سیاستگذاری وجود دارد و
پتروشیمی ها نیز علاقمند به تکمیل زنجیره ارزش هستند.
گاهی به دلیل تعارض منافع ممکن است تحقق توسعه
کمتر مهیا شود. در این مورد چه باید کرد؟
خصوصی سازی و مشارکت بیشتر برای
سرمایه گذاری می تواند از طریق برگزاری سمینارها، همایش ها، فرهنگ سازی رسانه ای و
هدایتگری مراکز علمی و دانشگاهی می تواند بیشتر تحقق یابد. زمانی که ما می خواستیم
خصوصی سازی را پیاده کنیم همه فکر می کردند شدنی نیست که کار را به بخش خصوصی
واگذار کنیم. خاطرم است در سال 89 در وزارت
نفت طرحی را مطرح کردیم که بیایم ان جی ال را به پتروشیمی غیردولتی بدهیم. آن زمان
مقاومت هایی وجود داشت. اما حالا می بینیم که نه تنها بخش خصوصی کار را دنبال می
کند بلکه بخش خصوصی نسبت به انجام بهینه آن نیز موفق عمل می کند. یا زمانی شرکت ملی
نفت با شرکت های داخلی قرارداد آی پی سی نمی بست اما در حال حاضر این موضوع در حال
انجام است. و خوشبختانه تعداد زیادی قرارداد آی پی سی صورت گرفته است. چیزی که
قبلا در موردش فکر می کردیم نمی شود اما الان دیدیم که شدنی است و در حال حاضر بسیاری
از کارها با بخش خصوصی صورت می گیرد.
الان وضعیت تصمیم گیری ها وبرنامه
ریزی ها را به نسبت آن سال ها چطور می بینید؟
در گذشته بسیار تلاش می کردیم
مخصوصا با وجود تحریم ها تلاش هایی را برای مشارکت بیشتر بخش خصوصی شروع کردیم و
تا واگذاری ها زودتر صورت گیرد. محدودیت ها و قوانین برای حضور بیشتر بخش خصوصی
فراهم کردیم تا فعالیت اقتصادی بتواند شکوفا شود. در حال حاضر فعالیت بخش غیر
دولتی در اقتصاد بسیار طبیعی و لازم است. دستگاه های نظارتی دولت هم حضور دارند تا
مطمئن شوند کارها به درستی و طبق برنامه ریزی ها درست انجام می شود. با این توضیح
دیدیم که همه این امور زمان بر و محدودکننده است. در مجموع باید سرمایه گذاری و
توسعه در اختیار سرمایه گذار بخش غیردولتی باشد، فقط یک سری اصول کلی که مخصوص تجارت
هر کشور است صورت می گیرد و بخش خصوصی اینها را رعایت می کند. مثل سایر کشورها شرکت
های ما می توانند با کمترین دست اندازها و با کمترین محدودیت ها پیش بروند و در بازارهای
خارجی فعال باشند و این نتیجه خوب است الان شرایط نسبت به گذشته بهتر شده است. دست
شرکت ملی صنایع پتروشیمی به نظر بازتر شده و می تواند نسبت به گذشته پیشرفت قابل
توجهی داشته باشد.
نظر شما در مورد ایجاد
پتروپالایشگاه ها چیست. چون معتقدند با این رویه می توان کنترلی بر مصرف خوراک داشت و کمکی بر تکمیل زنجیره ارزش
به عمل آورد.
صنعت پتروشیمی باید به سرعت به سبک
هلدینگ های قوی تبدیل شوند و همه این هلدینگ ها یک اوپک پتروشیمیایی تشکیل دهد. از
سویی دیگر در بازارهای خارجی به شکل اوپک پتروشیمیایی حضور داشته باشند. نقش "پرایزمیکر"
داشته باشند و این هلدینگ ها بر علیه هم در بازار بین المللی وارد نشوند و قیمت ها
را تعدیل نکنند، مثلا کالا را ارزان بدهند و بر علیه یکدیگر در بازار بین المللی
نباشند. در داخل کشور باید با هم رقابت کنند و با رقابت می توانند کیفیت، جنس و
سرعت خدمات رسانی را به مردم خودمان بیشتر کنند. با این رویه باید مردم احساس
توسعه پتروشیمی رادر زندگی خود لمس کنند واز مواهب آن بتوانند در داخل کشور بهرهمند
شوند. در واقع رویکرد توسعه صنعت پتروشیمی فقط از طریق تکمیل زنجیره ارزش است و
باید این مسیر را پی بگیریم. با بازنگری به مجتمع های پتروشیمی که احداث کردیم
باید این ریل گذاری توسعه صنعت پتروشیمی را پیش ببریم.
اینکه گمانه زنی هایی در مورد
ورشکستگی صندوق بازنشستگی نفت مطرح می شود چه نظری در این خصوص دارید؟
یک سری زیرساخت ها و برنامه ها را زمانی
که در صندوق بازنشستگی بودیم شروع کردیم و خوشبختانه می بینیم که برنامه ها دنبال
می شود. صندوق بازنشستگی صنعت نفت شرایط ورشکسته شدن ندارد. این صندوق از روز اول
بسیار حرفه ای اداره شد و از همه مهم تر یک سری تفاوت هایی بین صندوق بازنشستگی با
دیگر صندوق ها وجود دارد و این تفاوت ها باعث تقویت صندوق نفت می شود. یکی از
مشخصه بارز صندوق بازنشستگی نفت این است که در همه جا سرمایه گذاری نکرده است، اما
سایر صندوق ها در همه جا سرمایه گذاری کرده اند. صندوق بازنشستگی نفت در جایی
سرمایه گذاری می کند که به بازارهای خارجی وصل باشد و این موضوع باعث می شود که
صندوق درآمد ارزی داشته باشد و بنگاه هایی که درآمد ارزی دارند از تکانه های ارزی
می توانند خود را محافظت کنند و مقاوم باقی بمانند. این گونه است که این صندوق
حرفه ای اداره شده است و نسبت به سایر صندوق ها کمتر آسیب دیده اند.