صنعت نفت و گاز جهانی در آستانه یکی از پیچیدهترین چالشهای تاریخ خود قرار گرفته است. آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در تازهترین گزارش خود هشدار داده که میادین نفت و گاز جهان با سرعتی بیش از آنچه پیشتر تصور میشد، در حال افت تولید هستند.
بر اساس این گزارش، تولید جهانی نفت و گاز بهگونهای شکننده شده که غولهای نفتی ناگزیرند سالانه نزدیک به ۵۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری کنند تا صرفا از کاهش تولید جلوگیری شود. فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی، در یک جمله قابلتوجه گفت: «امروز صنعت نفت مجبور است با تمام توان بدود تا فقط سر جای خودش بایستد.» این گزارش با اتکا به بررسی اطلاعات بیش از ۱۵ هزار میدان نفت و گاز در سراسر جهان منتشر شده است.
نتایج نشان میدهد حدود ۸۰ درصد از تولید نفت و ۹۰ درصد از تولید گاز طبیعی جهان از میادینی تامین میشود که از نقطه اوج تولید خود گذشتهاند. این بدان معناست که افت طبیعی تولید در حال تبدیل شدن به عامل اصلی تعیینکننده عرضه انرژی در سطح جهانی است. طبق دادههای جدید، نرخ افت سالانه تولید نفت متعارف پس از اوج به ۵.۶ درصد و برای گاز طبیعی متعارف به ۶.۸ درصد افزایش یافته است. بیرول گفت: «افت تولید مسالهای انکارناپذیر است و نمیتوان بدون توجه به آن درباره آینده نفت و گاز حرف زد.»
بار مالی جبران افت
آژانس بینالمللی انرژی تخمین میزند که حدود ۹۰ درصد از کل سرمایهگذاریهای بالادستی در نفت و گاز طی سالهای اخیر صرف مهار افت تولید شده و تنها سهم اندکی به افزایش ظرفیت و پاسخ به رشد تقاضا اختصاص یافته است. به گفته بیرول، از سال ۲۰۱۹ تاکنون، صنعت نفت تقریبا هر سال ۵۰۰میلیارد دلار هزینه کرده تا از افت بیشتر تولید جلوگیری کند.
او اضافه کرد: «اگر این سرمایهگذاریها حتی برای یک سال متوقف شود، تولید جهانی نفت سالانه ۵میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا خواهد کرد. این رقم تقریبا معادل کل تولید برزیل و نروژ است.» در بخش گاز نیز، آژانس هشدار میدهد که میزان افت سالانه از ۱۸۰میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۰ به حدود ۲۷۰میلیارد مترمکعب در سالهای اخیر رسیده است. این ارقام نشاندهنده فشاری مضاعف بر تولیدکنندگان گاز طبیعی در سراسر جهان است.
شیل؛ مزیت یا دردسر؟
وابستگی روزافزون به منابع شیل، بهویژه در ایالات متحده، چالشی تازه را رقم زده است. تولید شیل با حفاریهای پیدرپی گره خورده و افت تولید در این منابع بسیار سریعتر از میادین متعارف است. بر اساس گزارش IEA، اگر سرمایهگذاری در بخش شیل آمریکا حتی برای یک سال متوقف شود، تولید آن در همان سال نخست ۳۵ درصد سقوط خواهد کرد. بیرول در این زمینه هشدار داد: «تولید نفت شیل با شتاب میآید و با شتاب میرود. این منابع برای حفظ تولید نیازمند سرمایهگذاری مستمر و سنگین هستند.» این واقعیت باعث شده که چشمانداز آینده انرژی آمریکا، که طی سالهای اخیر بهعنوان «ابرقدرت انرژی» معرفی میشد، بیش از گذشته متزلزل شود.
تغییر لحن آژانس
گزارش تازه آژانس بینالمللی انرژی چرخشی محسوس در رویکرد این نهاد است. تنها یک سال پیش، همین سازمان از «مازاد حیرتآور عرضه» سخن گفته و به بسیاری از تولیدکنندگان توصیه کرده بود برنامههای توسعه خود را بازنگری کنند. اما اکنون دادههای جدید نشان میدهد مشکل اصلی نه مازاد عرضه، بلکه افت شتابان تولید میادین موجود است.
این تغییر موضع، بازتابی از فشارهای سیاسی نیز به شمار میرود. دولت آمریکا در سالهای گذشته بارها IEA را متهم کرده بود که با تاکید بر اوج مصرف نفت تا پایان این دهه، سرمایهگذاران را از ورود به این صنعت بازمیدارد. گزارش جدید، دستکم در کوتاهمدت، نشان میدهد که جهان همچنان به سرمایهگذاریهای عظیم نفتی نیازمند است تا دچار بحران عرضه نشود. آژانس بینالمللی انرژی در بخش دیگری از گزارش خود پیشبینی کرده که با افت سریعتر میادین کوچکتر، تولید جهانی بیش از پیش به میادین عظیم خاورمیانه و روسیه متکی خواهد شد.
این میادین به دلیل ابعاد و ویژگیهای زمینشناسی خاص، افت کندتری دارند. نتیجه این روند میتواند تغییر معادلات قدرت در بازار جهانی انرژی باشد. طبق برآوردIEA، سهم اوپک و روسیه از بازار نفت که امروز حدود ۴۳ درصد است، تا سال ۲۰۵۰ به بیش از ۶۵ درصد خواهد رسید. چنین تمرکزی میتواند واردکنندگان بزرگ نفت و گاز، بهویژه در اروپا و آسیا، را در برابر ریسکهای سیاسی و امنیتی بیشتری قرار دهد.
هزینههای پنهان
سرمایهگذاری ۵۰۰میلیارد دلاری سالانه در بخش بالادستی نفت و گاز تنها برای حفظ تولید، بار مالی سنگینی است که در نهایت به اقتصاد جهانی منتقل میشود. این سرمایه میتوانست صرف توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختهای حملونقل یا فناوریهای نو شود، اما به دلیل وابستگی مداوم به سوختهای فسیلی، همچنان صرف حفظ وضع موجود میشود. به بیان دیگر، هر بشکه نفتی که امروز به بازار عرضه میشود، نهتنها هزینههای مستقیم تولید و حمل را دارد، بلکه بخشی از این هزینههای هنگفت جبران افت را نیز در خود جای داده است. به همین دلیل، نوسانات بازار نفت بیش از گذشته با سطح سرمایهگذاریها در این صنعت گره خورده است.
دوگانگی امنیت انرژی و اهداف اقلیمی
گزارش IEA بار دیگر تناقض دیرینه میان امنیت انرژی و تعهدات اقلیمی را برجسته میکند. چهار سال پیش همین آژانس اعلام کرده بود که اگر جهان قصد دارد به اهداف توافق پاریس برسد، نباید هیچ سرمایهگذاری تازهای در پروژههای جدید نفت، گاز و زغالسنگ انجام شود. اکنون، دادههای جدید نشان میدهد که حتی برای حفظ تولید فعلی نیز به سرمایهگذاریهای سنگین نیاز است.
بیرول در پاسخ به این تناقض گفت: «ما باید همزمان دو واقعیت را بپذیریم: جهان همچنان به نفت و گاز نیاز دارد و در عین حال باید مسیر گذار به انرژیهای پاک را با جدیت دنبال کند. این یک معادله ساده نیست، بلکه آزمونی برای سیاستگذاران و صنعت است.» اگرچه سرعت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در سالهای اخیر افزایش یافته، اما فاصله میان ظرفیتهای کنونی و نیازهای جهانی همچنان زیاد است. آژانس تاکید میکند که حتی در سناریوهای خوشبینانه، نفت و گاز تا دهههای آینده بخش قابلتوجهی از سبد انرژی جهان را تشکیل خواهند داد.
در نتیجه، صنعت نفت و گاز ناچار است همزمان دو مسیر متناقض را طی کند: سرمایهگذاری سنگین برای جلوگیری از افت تولید و حفظ امنیت انرژی، و در عین حال آمادهسازی برای کاهش تدریجی تقاضا و حرکت به سمت آیندهای کمکربن. یافتههای آژانس بینالمللی انرژی تصویری روشن اما نگرانکننده ارائه میدهد: صنعتی که هر سال بایدمیلیاردها دلار هزینه کند، نه برای توسعه، بلکه تنها برای جلوگیری از عقبگرد. شاید به همین دلیل است که فاتح بیرول با صراحت گفت: «این صنعت باید با سرعتی بیشتر از همیشه بدود تا در همان نقطهای بایستد که دیروز ایستاده بود.» دوران «نفت آسان» به پایان رسیده است.
از این پس، هر بشکه نفتی که از دل زمین بیرون میآید، نتیجه نبردی پرهزینه با طبیعت و زمان است؛ نبردی که تعیین خواهد کرد آیا جهان قادر خواهد بود گذار انرژی را به سرانجام برساند یا در چرخهای بیپایان از هزینههای سرسامآور برای ایستادن درجا گرفتار خواهد شد.
حمیدملازاده