فراتر از تراژدی انسانی آشکاری که پیرامون هر درگیری مسلحانهای وجود دارد، جنگ اسرائیل و ایران پیامدهای احتمالی مهمی برای اقتصاد جهانی دارد. با حمله ایالات متحده به سایتهای هستهای ایران، این نگرانی وجود دارد که یک درگیری گسترده بتواند بر عرضه نفت تأثیر بگذارد و در نتیجه رشد اقتصاد جهانی را متوقف کند. باب مکنالی، بنیانگذار و رئیس گروه انرژی راپیدان، به شبکه سیانبیسی گفته است که ژئوپلیتیک به مراتب بزرگترین عامل قوی سیاه یا غیرقابل پیشبینی است که در کوتاهمدت بر تصویر بازار حاکم است و ایران همچنان یک نگرانی مداوم است. مکنالی خاطرنشان کرد: «ما به سمتی میرویم که یا به یک توافق دیپلماتیک، لغو تحریمها و یک سناریوی ملایمتر دست خواهیم یافت، یا فکر میکنم فقط در حال آمادهسازی برای دور بعدی درگیری هستیم، به خصوص اگر ایران تلاش کند به سمت بمب برود.» از طرفی ایران تهدید کرده بود که در صورت ادامه درگیریها از کارت تنگه هرمز استفاده خواهد کرد.
فاطمه
لطفی
فراتر از تراژدی انسانی آشکاری که پیرامون هر درگیری
مسلحانهای وجود دارد، جنگ اسرائیل و ایران پیامدهای احتمالی مهمی برای اقتصاد
جهانی دارد. با حمله ایالات متحده به سایتهای هستهای ایران، این نگرانی وجود
دارد که یک درگیری گسترده بتواند بر عرضه نفت تأثیر بگذارد و در نتیجه رشد اقتصاد
جهانی را متوقف کند. باب مکنالی، بنیانگذار و رئیس گروه انرژی راپیدان، به شبکه سیانبیسی
گفته است که ژئوپلیتیک به مراتب بزرگترین عامل قوی سیاه یا غیرقابل پیشبینی است
که در کوتاهمدت بر تصویر بازار حاکم است و ایران همچنان یک نگرانی مداوم است. مکنالی
خاطرنشان کرد: «ما به سمتی میرویم که یا به یک توافق دیپلماتیک، لغو تحریمها و یک
سناریوی ملایمتر دست خواهیم یافت، یا فکر میکنم فقط در حال آمادهسازی برای دور
بعدی درگیری هستیم، به خصوص اگر ایران تلاش کند به سمت بمب برود.» از طرفی ایران
تهدید کرده بود که در صورت ادامه درگیریها از کارت تنگه هرمز استفاده خواهد کرد. این
تنگه یکی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی جهان است. حدود ۲۰ درصد از نفت و گاز جهان از طریق این مسیر
کشتیرانی باریک جریان دارد. هر روز، حدود یک پنجم نفت و گاز جهان، به ارزش ۶۰۰ میلیارد دلار، از کشورهای خلیج فارس
مانند عراق، کویت، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و خود ایران از آن عبور
میکند. تحلیلگران گلدمن ساکس اظهار داشتهاند که بدترین سناریو میتواند منجر به
نصف شدن عرضه نفت از طریق تنگه هرمز به مدت یک ماه و کاهش ۱۰ درصدی آن به مدت ۱۱ ماه دیگر شود. آنها بر این باور بودند این امر
منجر به رسیدن قیمت نفت خام برنت به ۱۱۰ دلار در هر بشکه خواهد شد. هلیما کرافت، رئیس استراتژی جهانی کالا
در RBC Capital
Markets، بر
این باور است که: «به دلیل موقعیت ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده در بحرین،
بستن کامل تنگه هرمز برای مدت طولانی برای ایران دشوار خواهد بود.» سیمون فرنچ،
اقتصاددان ارشد Panmure
Liberum، هم
معتقد است: «من فکر میکنم این امر بسیار بعید است.» این امر تا حدودی به این دلیل
است که ایران ممکن است تحت فشار متحدان خود برای باز نگه داشتن این کانال قرار گیرد.
فرنچ میگوید: «نقش چین در این میان بسیار قابل توجه است، زیرا آنها میتوانند تصمیم
بگیرند که آیا میخواهند از ایران حمایت مالی و نظامی کنند یا خیر، و اگر فکر کنند
که یکی از تأمینکنندگان کلیدی نفت آنها مختل خواهد شد، این کار را نخواهند کرد.» این
مقاله به بررسی تأثیر رویدادهای ژئوپلیتیکی گذشته بر بازارها و پیامدهای احتمالی
درگیری اسرائیل و ایران خواهد پرداخت.
تغییر خاصی ایجاد نشد
هنگامی که عراق در اوت ۱۹۹۰ به کویت حمله کرد، نگرانیهای مشابهی
با نگرانیهای امروز وجود داشت. شاخص S&P 500
در هفته بعد از حمله عراق ۳.۳
درصد کاهش یافت و ماهها طول کشید تا این شاخص بهبود یابد. تا سال بعد، سهام بیش
از ۱۰ درصد افزایش یافت. با این حال، با
توجه به اینکه ایالات متحده در بحبوحه رکود اقتصادی و بحران پسانداز و وام قرار
داشت، اوضاع کاملا متفاوت از امروز بود. در گذشته رویدادهایی مانند جنگ جهانی دوم یا
۱۱ سپتامبر باعث شده بودند بازارها یک
سال پس از آغاز خصومتها به طور قابل توجهی نتوانند خود را بازیابی کنند. اما بر
اساس گزارشی که مجله فوربز منتشر کرده است از زمان آغاز خصومتهای فعلی اسرائیل و
ایران در ۱۳ ژوئن، شاخص S&P 500، ۱.۲ درصد کاهش یافته است. سهام هفته بعد از آن تغییر چندانی نداشتند.
شاخص S&P 500، با تقریباً ۲۰ درصد کاهش، ۲.۹ درصد پایینتر از بالاترین سطح خود
در اواسط فوریه بود. شاخص Magnificent
7،
شامل مایکروسافت (MSFT)، متا پلتفرمز (META)، آمازون (AMZN)،
اپل (AAPL)، انویدیا (NVDA)، آلفابت (GOOGL)
و تسلا (TSLA)، به ۸.۷ درصد پایینتر از سطح اواسط دسامبر
خود رسیدند. در همین حال از زمان آغاز جنگ قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمدیت به میزان
۱۰.۱ درصد افزایش یافت. از آنجایی که انرژی،
که نفت بخش قابل توجهی از آن است، سوخت اصلی برای رشد اقتصادی است، افزایشهای
گذشته قیمت نفت با رکود اقتصادی همراه بوده است.
در ظاهر، افزایش قیمتها به اندازهای شدید به
نظر نمیرسید که بتواند فعالیت اقتصادی را مختل کند. قیمت نفت، چه از نظر اسمی و
چه از آن مهمتر، با احتساب تورم، همچنان پایینتر از افزایش سال ۲۰۲۲ بود. بر اساس گزارش فوربز، نکته قابل توجه این
است که ایالات متحده و جهان در استفاده از انرژی بسیار کارآمدتر شدهاند. این
بهبود بهرهوری به معنای اختصاص سهم کمتری از هزینههای مصرفکنندگان به انرژی، حتی
با قیمت نفت ثابت، بوده است. به عبارت دیگر، مصرفکنندگان نسبت به گذشته کمتر تحت
تأثیر منفی افزایش قیمت نفت قرار میگیرند. قیمتهای بالاتر نفت هنوز هم توسط مصرفکننده
احساس میشود. برای اثبات این نکته، کافی است به واکنش نامطلوب به قیمتهای بالای
بنزین در سال ۲۰۲۲ بیندیشیم. علاوه بر این، مانند تعرفهها،
قیمتهای بالاتر نفت و بنزین، بر خانوارهای کمدرآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد فشار
بیشتری وارد میکند، زیرا این خانوارها درصد بیشتری از درآمد خود را صرف انرژی میکنند.
چرا بازار نفت مقاوم ماند؟
فرایند فرکینگ داستان تولید نفت ایالات متحده را
بیش از آنچه بسیاری تصور میکردند تغییر داده است. تولید نفت داخلی ایالات متحده
در دهه ۱۹۷۰ کاهش داشت و در
سال ۲۰۰۸ به پایینترین نقطه خود رسید. اما پس
از آن فرکینگ منجر به افزایش تولید نفت به بالاترین حد خود در تمام دوران تولید
نفت ایالات متحده شده است. ایالات متحده اکنون به عربستان سعودیِ نفت تبدیل شده
است. در حالی که سهم عربستان سعودی از تولید نفت خام جهانی به طور معقولی در حدود ۱۲ درصد ثابت مانده است، سهم ایالات
متحده از تأمین حدود ۸
درصد از عرضه جهانی نفت به بیش از ۲۰
درصد افزایش یافته است.
از طرفی در گذشته، واکنش خودکار بازار این بود که
اقتصاد ایالات متحده وقتی قیمت نفت بالاتر بود، ضرر خالصی متحمل میشد. در نظر بگیرید
که بدون تولید داخلی قابل توجه، اقتصاد ایالات متحده در درجه اول شاهد افزایش قیمت
کالاها بود بدون اینکه از افزایش قیمت نفت سودی ببرد. با بالا رفتن تولید نفت ایالات
متحده، افزایش قیمت نفت احتمالا برای اقتصاد این کشور اثری خنثی خواهد داشت. این
آسیب اقتصادی کمتر به ایالات متحده به این معنی نیست که افزایش قیمت نفت وضعیت بهینهای
برای اقتصاد یا بازارها خواهد بود. اگر قیمتهای بالاتر نفت را به عنوان یک تخصیص
مجدد کلی سود از سایر صنایع به بخش انرژی در نظر بگیرید. این تخصیص مجدد سود
معمولا برای عملکرد کلی بازار سهام چیز خوبی نیست.
انتشار آمار دارایی خالص خانوارهای آمریکایی، در
مجموع تصویری نسبتا خوشبینانه را نشان میدهد، به طوری که دارایی خالص خانوارها تنها
اندکی کمتر از بالاترین رکورد خود است. به گزارش مجله فوربز، اگرچه درست است که
بدبینها به افزایش سطح بدهی مصرفکنندگان آمریکایی از زمان پایین آمدن سطح همهگیری
ویروس کرونا اشاره میکنند، اما توانایی خانوارها برای مدیریت این بدهی همچنان در
سطوحی بهتر از قبل از همهگیری کرونا قرار دارد. علاوه بر افزایش بدهی مصرفکننده،
بدهی کارتهای اعتباری نیز افزایش یافته است، اما میزان معوقات همچنان پایینتر از
سطح قبل از همهگیری کروناست.
در مجموع، خانوارهای آمریکایی در وضعیت مالی
معقولی برای تحمل افزایش قیمت نفت قرار دارند. بخش عمدهای از این روند مثبت به
انعطافپذیری بازار کار ایالات متحده بستگی دارد. نشانههایی وجود دارد، که بر این
نکته تاکید دارند که وضعیت اشتغال رو به وخامت است. و همانطور که قبلا اشاره شد،
افزایش قیمت نفت به طور نامتناسبی بر خانوارهای کمدرآمد تأثیر منفی میگذارد، که
در حال حاضر با تورم بالای سالهای اخیر دست و پنجه نرم میکنند.
به طور کلی ریسک اقتصادی اصلی درگیری اسرائیل و ایران،
تهدید بالقوه برای عرضه نفت است که میتواند منجر به افزایش قابل توجه قیمت نفت
شود. قیمتهای بالاتر نفت، مانعی برای رشد جهانی است. در حالی که قیمتهای بالاتر
نفت، بار سنگینی بر بسیاری از بخشهای اقتصاد ایالات متحده است، سود حاصل از تولید
نفت ایالات متحده، جبرانی برای این شرایط است. در صنایع، قیمتهای بالای انرژی،
سود سایر بخشها را به بخش انرژی اختصاص میدهد. سهام بخش انرژی معمولا هنگام افزایش
قیمت نفت، عملکرد بهتر و هنگام کاهش آن، عملکرد ضعیفتری دارند. بن کیهیل، عضو
ارشد برنامه امنیت انرژی و تغییرات اقلیمی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی
در واشنگتن دیسی در مقالهای در وبسایت این موسسه، چهار درس از جنگ اخیر
خاورمیانه و تاثیر آن بر بازار نفت را بررسی کرده است:
جنگ در خاورمیانه
و چهار
درس آموخته شده برای بازار نفت
گاه موضوعاتی که مدتها از آنها میترسیدند، تأثیر
کمی دارند. سالهای متمادی، مناقشه بر سر برنامه هستهای ایران، زیرساختهای انرژی
را در معرض خطر قرار داده و صادرات از قلب نفت و گاز جهان را مختل میکرد. با این
حال، وقتی این سناریوی کابوسوار به وقوع پیوست، تأثیر آن بر بازار نفت محدود بود.
معاملهگران به درستی نسبت به وقوع اختلالات عرضه تردید داشتند. وقتی مشخص شد که ایران
هیچ تمایلی به تشدید اوضاع ندارد، جهش اندک قیمت نفت به سرعت از بین رفت و نفت خام
برنت به زیر ۷۰ دلار در هر بشکه
رسید. حتی جنگ با ایران نیز نتوانست احساسات بازار نفت را تغییر دهد؛ این تغییر
نیافتن بازار حداقل چهار درس مهم به همراه داشت.
درس اول: بازار نفت همچنان ریسک ژئوپلیتیکی را نادیده میگیرد.
از زمان حملات حماس به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، درگیریها در خاورمیانه افزایش یافته است. با این حال، این رویدادها
به طور مداوم در ایجاد اختلال در عرضه ناکام بودهاند. بازار به اطلاعات ردیابهای
نفتکشها و نظارت ماهوارهای از تأسیسات تولید، پایانههای صادراتی، خطوط لوله و
مخازن ذخیرهسازی مجهز است. اگر مشکلی رخ دهد، معاملهگران ظرف چند دقیقه یا چند
ساعت از آن مطلع میشوند؛ در غیر این صورت، ریسکها را نادیده میگیرند. این تغییر
در احساسات بازار از اوایل سپتامبر ۲۰۱۹
آشکار شد، آن زمانی افزایش قیمت پس از حملات به مجتمع بقیق عربستان سعودی- یکی از
مهمترین تأسیسات فرآوری نفت جهان- به سرعت فروکش کرد، زیرا تعمیرات سریع، کاهش
موجودی و جایگزینی نفت خام مانع از کمبود عرضه شد. در آستانه درگیری میان ایران و
اسرائیل، معاملهگران متقاعد نشده بودند که ایران تنگه هرمز را خواهد بست، زیرا
انجام این کار صادرات نفت خود ایران و منبع اصلی درآمدهای صادراتی را مسدود میکرد.
به طور خلاصه، بازار رویکرد «اثبات آن» را برای ریسک عرضه اتخاذ کرده است. این خبر
خوبی برای مصرفکنندگان است، زیرا به کاهش نوسانات بازار و عدم افزایش قیمتها کمک
میکند.
درس دوم: بازاری که به خوبی
تامین شده باشد، کاخ سفید را به اقداماتش ترغیب میکند. تصمیم دونالد ترامپ، رئیس
جمهور ایالات متحده، برای بمباران تأسیسات هستهای ایران نشان داد که روسای جمهور
ایالات متحده اکنون آزادی عمل بیشتری برای انجام چنین اقداماتی بدون ترس از عواقب
وخیم برای قیمت نفت دارند. در سالهای اخیر، رشد شدید تولید کشورهای غیر عضو
سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، مخصوصا خود ایالات متحده، برزیل، گویان و
کانادا، قدرت قیمتگذاری اوپک پلاس را کاهش داده است. کاهش تولید توسط اوپک پلاس هم
ظرفیت مازاد قابل توجهی ایجاد کرده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، این ظرفیت
مازاد تا ژوئن به روزانه 5.4 میلیون بشکه رسید ، اگرچه این تعداد به تدریج با افزایش
تولید اوپک پلاس در حال کاهش است. ترامپ و روسای جمهور آینده ممکن است از وقایع این
ماه نتیجه بگیرند که رونق شیل ایالات متحده آنها را قادر میسازد تحریمهای بیشتری
را اعمال کنند، به کشورهای تولیدکننده نفت حمله هوایی داشته باشند یا حتی به زیرساختهای
انرژی بدون واکنش بازار حمله کنند. هرچند این اعتماد ممکن است نابجا باشد. واردات
نفت ایالات متحده از خاورمیانه به میزان زیادی کاهش یافته است. تاکنون در سال جاری،
ایالات متحده چهار برابر بیشتر از کل اوپک از کانادا نفت وارد کرده است. اما قیمت
انرژی در ایالات متحده هنوز منعکس کننده شرایط بازار جهانی است، بنابراین روسای
جمهور کاملا آزاد نیستند هرکاری دلشان خواست انجام دهند، به خصوص اگر شرایط بازار
تغییر کند. نشانههایی وجود دارد که تولید شیل ایالات متحده در حال کند شدن است، زیرا
تولیدکنندگان محتاط حفاری را کاهش میدهند و تعداد دکلها و شکافهای قیمتی کاهش مییابد.
اگرچه پوشش ریسک از تولیدکنندگان شیل در طول افزایش موقت قیمت افزایش یافت و تا
حدودی از بقیه امسال پشتیبانی کرد. این نشان میدهد که با ادامه این روند، کاخ سفید
ممکن است با چالش تشدید فشار بر تولیدکنندگان متعدد نفت مانند ایران، ونزوئلا و
روسیه مواجه شود.
درس سوم: پس از وقفهای
کوتاه بعد از درگیری ایران، تمرکز مجدد بر اوپک پلاس خواهد بود. هشت تولیدکننده
اصلی اوپک پلاس در حال افزایش تولید هستند و چند روز بعد، این گروه تعدیل تولید دیگری
را برای ماه اوت اعلام کرد که بیش از حد انتظار و به میزان ۵۴۸۰۰۰ بشکه در روز بود.
تا سپتامبر، این هشت تولیدکننده نفت میتوانند باقیمانده ۲.۲ میلیون بشکه در روز
کاهش تولید داوطلبانهای را که در نوامبر ۲۰۲۳ اعمال کرده بودند، حذف کنند.
تاکنون، این کاهشها برای اوپک پلاس خوب بوده است، تا حدودی به این دلیل که افزایش
واقعی عرضه کمتر از تعدیلهای تولید اصلی است. همچنین این دوره اوج تقاضای تابستانی
در خلیج فارس است، بنابراین مصرف داخلی بخشی از این افزایشها را به خود جذب میکند.
با این حال، تعادل بازار در
سه ماهه چهارم ۲۰۲۵ و سال آینده ضعیف به نظر میرسد و آزمون واقعی در سه ماهه
چهارم خواهد بود. دبیرخانه اوپک چشمانداز تقاضای
۲۰۲۵ را ۱.۳ میلیون بشکه در روز اعلام کرده است که به طور قابل توجهی بزرگتر از
چشمانداز آژانس بینالمللی انرژی یا اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده است.
عربستان سعودی هم قیمتهای رسمی فروش نفت خام خود را به همه مناطق افزایش داده
است، که معمولا نشاندهنده اعتماد به چشمانداز تقاضا است. یا اوپک پلاس
واقعا معتقد است که بازار ظرفیت جذب افزایش عرضه خود را دارد، یا متعهد به بازپسگیری
سهم بازار و به بوته آزمایش گذاشتن شیل ایالات متحده و سایر تولیدکنندگان غیر اوپک
است، حتی به قیمت کاهش قیمت نفت برای چندین فصل. تا پاییز، اوپک پلاس ممکن است
مجبور شود تصمیم بگیرد که آیا به افزایش عرضه خود ادامه دهد یا خیر، به خصوص که در
حال بررسی نحوه مدیریت بخشهای باقی مانده از کاهش تولید گروهی است.
درس چهارم: این آتشبس شاید
پایان درگیری در خلیج فارس نباشد و احتمال دارد بخشی از پیروزیهای واشنگتن گمراه کننده
باشد. حملات هوایی اسرائیل و موفقیتهای نظامی آن علیه حزبالله و دیگر عناصر
«محور مقاومت» باعث تضعیف موقعیت ایران در منطقه شده است. اما جنگ ۱۲ روزه همچنین
به دورهای از خوشبینی پایان داد که بر پایه دیپلماسی منطقهای، کاهش تنش و تمرکز
بر اولویتهای رشد اقتصادی، برای ممانعت از درگیری بود. ایران اکنون مشکلی را ایجاد
میکند که باید برای سالهای آینده مدیریت شود. همسایگان آن نگرانند که حتی یک ایران
ضعیف نیز توانایی ایجاد مشکل در منطقه را حفظ کند. رویدادهای چند هفته گذشته نشان
میدهد که تهدید اصلی نه برای جریان نفت، بلکه برای موفقیت مداوم کشورهای عربی خلیج
فارس در حفظ اعتبار خود برای امنیت و ثبات و جذب سرمایه سرمایهگذاری مورد نیاز
برای دستیابی به اهداف تحول اقتصادی آنها است. بازار
نفت به درستی پیشبینی کرد که هیچ اختلال عمدهای از درگیری با ایران ایجاد نخواهد
شد. اوپک پلاس امیدوار است که بازار بشکههای نفت اضافی عرضه شده توسط این گروه را
زودتر از حد انتظار جذب کند، زیرا این گروه به دنبال تغییر روایت و بازپسگیری سهم
بازار از رقبا، از جمله شیل ایالات متحده، است.