سرمقاله سید حمید حسینی مدیر مسئول ماهنامه دنیای انرژی : ضروری است که برای اقتصاد کشور فرمانده اقتصادی تعیین شود تا همه امکانات و توان کشور در راستای تامین نیازهای جامعه و فعال نگهداشتن بنگاههای اقتصادی به کار گرفته شود و اختلاف دیدگاهها بین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و نیز وزارت صمت به حداقل برسد
سید حمید حسینی مدیر مسئول
اکنون همه کشورها در حال بازتعریف جایگاه خود در نظم نوین جهانی
هستند ولذا جهان وارد فاز تازهای از دوران جنگ قدرت شده است. از سویی دیگر دونالد
ترامپ دیگر تنها رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا نیست؛ بلکه نماد نوعی سیاستورزی است
که ذهن جهانیان را به میدان نبرد تبدیل کرده است. اما سیاست ترامپ را
نمی توان اخلاق مدارانه و با منطق کلاسیک قدرت، سنجید. به واقع او نه درصدد اصلاح
جهان است و نه اینکه به دنبال ویرانی آن است؛ بلکه او میخواهد مرکز صحنه باقی بماند
ونظم نوین جهانی را مجددا بر مبنای افکار خود بسازد؛ و از این رویکرد نیز ابایی ندارد
که سازمان ملل را تضعیف و بی خاصیت کند و خود را در قامت "اَبر رئیس جمهور"
بازسازی نماید.اگر چه دولت مسعود پزشکیان در راستای خروج ایران از بن بست تحریم ها، این بازی حضور در نظم جهانی را پذیرفته است و علیرغم
فعال شدن اسنپ پک، از ان پی تی خارج نشده است وحتی تهدید به ساخت بمب هسته ای و غنی سازی مجدد را هم اعمال نکرده است، اما با
این حال تهدید و تحریم ها ادامه دارد. عضویت ایران در پالرمو وپذیرش سیافتی هم موثر
نبوده و نقش مثبت ایران در آتش بس غزه نادیده گرفته شده است، و لذا دولت پزشکیان نتوانسته
است از این اتفاقات برای خود دستاوردی بسازد و تنش در روابط با امریکا واسراییل را
مدیریت کند .از این رو امریکا با ابزار تحریم چند پالایشگاه، چهار بندر چین
و تعدادی از شرکت های کشتیرانی را در لیست تحریم قرار داده تا صادرات نفت ایران را
مختل کند.
البته رویارویی اخیر میان ایران و ایالات متحده را نمیتوان
جدا از تقابل ژئوپلیتیکی گستردهتر میان واشنگتن و پکن در نظر گرفت. امروز، پرونده ایران نه صرفاً یک مسئله امنیتی، بلکه گِره ای
حیاتی در مسیر بازتعریف نظم جهانی است. ایران برای آمریکا، تنها یک بازیگر مزاحم در
خاورمیانه نیست، بلکه حلقه تعیینکننده در زنجیره نفوذ چین از شرق آسیا تا مدیترانه
به شمار میآید. ایران در میانه رقابتِ قدرتهای بزرگ، بیش از هر زمان دیگر
به نقطهای تعیینکننده در نظم آینده جهانی تبدیل شده است. در عین حال واشنگتن نیز
برای جلوگیری از تبدیل شدن تهران به «وزیری» قدرتمند در صفحه شطرنج چین، هدفی راهبردی
را دنبال می کند. بااینحال، تاریخ نشان داده که
بازی با مهرههای خاورمیانه هرگز با یک حرکت به پایان نمیرسد. تنها رویکردی واقعگرایانه،
مبتنی بر منافع متقابل و احترام به ثبات منطقه، میتواند این بازی پیچیده را به سود
همه طرف ها رقم بزند.
برای اینکه ایران
در وضعیت جدید جهانی جانمایی مجدد شود، باید تاریخ را به فراموشی بسپارد، اینکه در
قرون گذشته ایران به علت همسایگی با عثمانی و شوروی موردتوجه غرب بوده، کافی نیست.
در معادلات امروز شاید دیگر غرب نیازی به ایران نداشته باشد و موقعیت ژئوپلتیک ایران
برای چین و روسیه اهمیت بیشتری داشته باشد. منطقی به نظر میرسد که ضمن تلاش برای عادی
سازی رابطه با آمریکا، پیوندهای اقتصادی با چین و روسیه تقویت شود و از ظرفیت فنی،
علمی و مالی چین برای گسترش زیرساختها و توان دفاعی استفاده شود. این جانمایی جدید،
ایران را به بازیگری مهم در پروژه چینی« یک جاده، یک کمربند» تبدیل خواهد کرد. درضمن
باید روابط اقتصادی و تجاری و حتی گازی با روسیه را گسترش داد و از توافق تجارت آزاد
با اوراسیا حداکثر استفاده را بهعمل آورد.گفتنی است، با توجه به آگاهی که از
ظرفیتهای موجود در حاکمیت و ملت دارم به این باور که با انجام و اجرایی شدن موارد
ذیل می توان اوضاع را سروسامان داد، ایمان دارم؛ این موارد به این شرح است: رهبری میتواند
با دعوت از اعضاى شورای امنیت ملی، روسایجمهور و وزرای خارجه سابق در قالب لوییجرگه
و با هدف اجماع ملی، شرایط فعلی را به بحث وگفتگو بگذارد تا به یک راهبرد و چشمانداز
بر مبنای نقاط قوت و ضعف فعلی دست یابیم، این چشمانداز و راهبرد مذکور باعث میشود
که از ایران صدایی واحد شنیده شود و جریانهاى مختلف سیاسی به جای بحث وجدل در مورد
اتفاقات گذشته( برجام) درباره آینده کشور به جمعبندی برسند، توان پدافندی و آفندی
کشور با استفاده از توان داخلی و در قالب قراردادهایی با کشورهای همسو نظیر چین و روسیه
بازسازی و احیا گردد، ضروری است که برای اقتصاد کشور
فرمانده اقتصادی تعیین شود تا همه امکانات و توان کشور در راستای تامین نیازهای جامعه
و فعال نگهداشتن بنگاههای اقتصادی به کار گرفته شود و اختلاف دیدگاهها بین بانک مرکزی
و وزارت اقتصاد و نیز وزارت صمت به حداقل برسد و سازمان برنامه نیز بر مبنای
این تشریک مساعی، بودجه سال آینده را تدوین کند، تلاش برای تغییر مرجعیت خبر و تحلیل
از خارج و رسانههاى معاند به داخل کشور یک اصل است. رسانه داخلی باید با تکذیب خبرهای
کذب در خصوص بازخورد متفاوت کشورها با مسئله اسنپبک ایران، اطلاعرسانی و روشنگری
کند و برای ده ها بار می بایست مجددا تاکید کرد که در راستای اعتباربخشی به اخبار داخلی
باید مدیریت صدا وسیما تغییر کند و یا اینکه می بایست مدیریت صداوسیما با چشمانداز
توافق شده و سیاست های اتخاذی هماهنگ شود، تقویت انسجام ملی با تغییر رفتار حاکمیت
به طور جدی در دستور کار قرار گیرد و اقداماتی نظیر عفو و تخفیف مجازات زندانیان و
رفع فیلترینگ سایر اپلیکیشنها ادامه یابد و البته عفو عمومی ایرانیان خارج از کشور
نیز در دستور کار قرار گیرد، نقشههای احتمالی دشمن در رابطه با ترور رهبری، آشوبهای
داخلی، درگیری در مرزها و ضربه زدن به توان موشکی با همفکری و استفاده از توان نیروهای
نظامی و امنیتی خنثی شود، در جهت گسترش و تحکیم روابط با همسایگان و شرکای تجاری اقدام
عاجل به عمل آید تا با درک متقابل از رفتار تجاری همسایگانمان، دچار غافلگیری نشویم.
عقد قرادادهای دوجانبه و فعال کردن توافقات راهبردی با چین و روسیه مورد اهتمام جدی
قرار گیرد و همچنین بخش خصوصی در کانون توجه قرار گیرد و در تجارت خارجی کشور نقش پررنگ
تری ایفا کند تا فشار تحریمها خنثی شود. لازم است برای نیل به این هدف، همراهی و همکاری
دولت با تشکلهای بخش خصوصی موردتوجه جدی قرار گیرد.