صنعت پتروشیمی کشور با وجود رشد صادرات و افزایش تولید، همچنان از چالشهای ساختاری، حضور شرکتهای خصولتی و جابجایی مدیران سیاسی رنج میبرد. مدیران متخصص هشدار میدهند که بدون اصلاحات اساسی در مدیریت و رگولاتوری، این رشد پایدار نخواهد بود. با این حال، «پتروشیمی نوری» و دیگر شرکتها توانستهاند در پنج ماه اخیر رشد قابل توجهی در فروش داشته باشند، اما ضعف هماهنگی میان بالا و پاییندست، حضور واسطهها و عدم حمایت واقعی از بخش خصوصی، تهدیدی جدی برای آینده صنعت ایجاد کرده است. مشروح گفت وگوی دنیای انرژی با دکتر غلامرضا جمشیدی مدیرعامل پتروشیمی نوری را در ادامه می خوانید:
پتروشیمی نوری در پنج ماه اخیر
رشد تقریبی ۵۱ درصدی در فروش
محصولات خود داشته است.
صنعت آروماتیک در شهریور ۱۴۰۴ برخلاف بسیاری از صنایع پتروشیمی رشد تولید را تجربه
کرد.
صنعت پتروشیمی صنعتی هایتک است و
نیازمند مدیران متخصص و
توانمندی است تا تصمیمگیری اقتصادی بهینه انجام دهند.
شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید
در نظارت، قیمتگذاری صادرات و همافزایی تولید نقش محوری داشته باشد.
تولید صنایع پاییندست باید
توجیه اقتصادی داشته باشد
استفاده از رمزارز و توکن میتواند
به جذب سرمایهگذاری مویرگی مردمی کمک کند، مشروط بر اینکه زیرساختها و قوانین
شفاف وجود داشته باشد.
گفت و گو از : امیرعباس امامی
پتروشیمی نوری در شرایط کنونی موفق به رکورد و رشد صادرات شده است.
توضیح دهید و آماری در خصوص فروش محصولات ارائه دهید.
پتروشیمی نوری در پنج ماه اخیر رشد تقریبی ۵۱ درصدی در فروش محصولات خود داشته است. این موفقیت ناشی
از برنامهریزی دقیق در حوزه خوراک ورودی و تمرکز بر محصولاتی است که ارزش افزوده
و حاشیه سود بیشتری دارند. با توجه به اینکه در مجموعههای آروماتیک هزینه خوراک
حدود ۹۲ درصد هزینه تمامشده را تشکیل
میدهد، معمولاً حاشیه سود این محصولات پایین است. با این حال، برنامههای تعدیل
شده و بهینهسازی پرتفوی محصولات، شرایط را برای رشد صادرات و دستیابی به رکورد
سالانه فراهم کرده است.

در حوزه صنعت آروماتیک ها بگویید که صنعت پتروشیمی، بویژه پتروشیمی
نوری چه دستاوردی را به دست آورده اند؟
صنعت آروماتیک در شهریور ۱۴۰۴ برخلاف
بسیاری از صنایع پتروشیمی رشد تولید را تجربه کرد. تمامی شرکتهای این گروه عملکرد
مثبت داشتند و بر خلاف بسیاری از صنایع پتروشیمی توانستند چهره با ثبات و روبه رشدی
از خود به جا بگذارند. مرور دادههای تولیدی این گروه نشان میدهد تمامی بازیگران اصلی
آن موفق شدند و تولید خود را افزایش دادند و بخشی از عقب ماندگی ماههای گذشته را جبران
کنند؛ در حالی که بازار جهانی آروماتیکها با نوسانات قیمت روبروست تولید کنندگان ایرانی
توانستند در شهریور ماه عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهند. بررسی و مقایسه گزارش فعالیت ماهانه پتروشیمی تولید کننده
آروماتیک در شهریور ماه ۱۴۰۴ نشان میدهد پتروشیمی اصفهان در این ماه جهش قابل
توجهی را در درآمدزایی داشته و دلیل رشد، حجم فروش و قیمت محصولات آن است به طوری
که رقم فروش این شرکت با رشد ۱۹۱ درصدی از ۴۴۱ میلیارد تومان به ۱۲۸۴ میلیارد
تومان رسیده است همچنین پتروشیمی فارابی در شهریور ماه عملکرد قابل توجهی در فروش
داشت به نحوی که درآمد ماهانه این شرکت از ۱۸۲ میلیارد تومان در شهریور ماه سال
۱۴۰۳ با رشد ۱۰۸ درصدی به ۳۷۹ میلیارد تومان رسیده است از این رو پتروشیمی فارابی
در جایگاه دوم جدول رشد درآمدزایی گروه آروماتیک قرار میگیرد. پتروشیمی نوری نیز
در این ماه افزایش درآمدزایی را تجربه کرد و با رشد ۹۳ درصدی، ارزش فروش 21 هزارو
714 میلیارد تومان درآمد را ثبت کرده است.
آیا اقتصاد کاملا دولتی صنعت پتروشیمی در کشور موفق بوده است؟ و در
خصوصیسازی شاهد ورود صندوقها، بنگاههای خصولتی و نهادهای نظامی مانند ساتا بودهایم
که ممکن است در بازار جهانی رقابتپذیری نداشته باشند.
اقتصاد کاملا دولتی موفق نبوده و خصوصیسازی ناقص باعث ایجاد
چندگانگی و تکهتکه شدن زنجیره ارزش شده است. واگذاریهای غیرواقعی به هلدینگها و
نهادهای خصولتی، مانع از همافزایی تولید، صادرات و رقابت داخلی شده است. این
واگذاری ها به ضرر صنعت پتروشیمی ها شد؛ اما اگر خصوصیسازی واقعی
صورت میگرفت، توان رقابتی و بهرهوری صنایع افزایش مییافت. فاصله بین شرکت ملی
صنایع پتروشیمی و شرکتهای واگذار شده باعث کاهش هماهنگی و فرصتهای صادراتی شده
است.
صنعت پتروشیمی چون یک صنعت هایتک هست، نیازمند مدیران
متخصص و توانمند است تا تصمیمگیری اقتصادی بهینه انجام شود. بنابراین باید در مورد انتخاب و انتصاب مدیران در همه هلدینگ ها دقت بیشتری شود و من اعتقاد
دارم که در شرایط فعلی بزرگترین سرمایه این بنگاههای اقتصادی، وجود مدیران
توانمند هستند و ما نباید کاری کنیم که مدیران خسته شوند. یا اینکه مدیران از ترس
آنچه که ممکن است در آینده رخ دهد، از تصمیم گیری سر باز بزنند. این موارد می تواند
منجر به ایجاد بحران در این صنعت مهم شود.
بحث قیمتگذاری منصفانه و غیرتبعیضآمیز و تأمین خوراک به عنوان
دغدغه اساسی پاییندست مطرح است. نظر شما و راهکار پیشنهادی چیست؟
قیمتگذاری خوراک باید منصفانه و اقتصادی باشد تا محصولات
بتوانند در بازار جهانی رقابت کنند. در صورت عدم اصلاح قیمت، صنایع پاییندست و صادرات آسیب میبینند و ظرفیت
تولید کاهش مییابد. حمایت از مدیران
و فراهم کردن امنیت تصمیمگیری، سرمایه انسانی را حفظ میکند و از خروج تخصص جلوگیری
میکند.
خامفروشی و نیمه خامفروشی در صنایع پتروشیمی مانعی بر سر راه
اشتغالزایی است. دیدگاه شما چیست؟
تولید صنایع پاییندست باید توجیه
اقتصادی داشته باشد؛ برخی محصولات مانند کود اوره به صورت
خام یا نیمهخام ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد نمیکنند. تمرکز بر
محصولاتی با ارزش افزوده و بازار جهانی مناسب است. برای مثال، متانول باید به گونهای
مدیریت شود که ارزش افزوده در خود صنعت حفظ شود. ایجاد پروژههای
پاییندست بدون پیوست مالی دقیق، میتواند زیانآور باشد و اشتغال مورد انتظار را
ایجاد نکند.
هلدینگها با امتیازات رانتی خود در صنایع پتروشیمی و عدم تسری این
امتیازات به پاییندست، مجالی به توسعه و ارزش افزوده ندادهاند. حلقه مفقوده این
زنجیره چیست؟
عدم همافزایی بین هلدینگها و پاییندست باعث از بین رفتن فرصتهای
ارزشآفرینی شده است.حلقه مفقوده شامل مدیریت یکپارچه و تصمیمگیری
اقتصادی هماهنگ است که بتواند امتیازات و منابع بالادست را به پاییندست منتقل کند. باید پروژهها و سرمایهگذاریها با مطالعات مالی ( FS و IRR )
دقیق بررسی شوند تا ارزش افزوده واقعی ایجاد شود و از زیان اقتصادی جلوگیری شود.
تصویب نهاد تنظیمگر چه نقش فزایندهای در شکوفایی صنعت پتروشیمی
خواهد داشت؟
نهاد تنظیمگر میتواند نظارت و مدیریت دقیق بر تولید، انتصابات و
صادرات صنایع پتروشیمی داشته باشد. با تعیین مدیران
توانمند و متخصص در هیئتمدیره و مدیران عامل، تصمیمات اقتصادی و عملیاتی بهینه
اتخاذ میشود. مانند خلبان هواپیما، مدیران پتروشیمی نیز باید
تخصص و تجربه کافی داشته باشند تا صنعت کشور را در مسیر توسعه پایدار هدایت کنند.
چرا واحدهای پاییندست در عسلویه و ماهشهر کمتعداد هستند و موانع
رشد آنها چیست؟
سرمایهگذاری در صنایع پاییندست کمتر انجام شده است؛ با
وجود زمین، اسکله، فضای تولید و حملونقل مناسب، این بخش توسعه نیافته است. هدف اصلی تمرکز بر ایجاد صنایع پاییندست با برنامهریزی
دقیق و توجیه اقتصادی است. مانع اصلی،
نبود حمایت، مطالعات مالی دقیق و هماهنگی با صنایع بالادست است.
راهکارهای ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی در صنعت
پتروشیمی و نقش رمزارز و توکن چیست؟
سرمایهگذاران باید اطمینان اقتصادی و ثبات قیمتها برای حداقل ۵ سال داشته باشند تا بتوانند سرمایهگذاری
کنند. نوسانات اقتصادی و تصمیمات لحظهای با تغییر دولت ها و سازوکارها، سرمایهگذاران
را دلزده میکند. روند سرمایه گذاری نباید به گونه
ای باشد که سرمایه گذار مجبور باشد از جیب خودش هزینه کند. استفاده از رمزارز و توکن میتواند به جذب سرمایهگذاری
مویرگی مردمی کمک کند، مشروط بر اینکه زیرساختها و قوانین شفاف وجود داشته باشد. حمایت
و مشاوره به سرمایهگذاران، انگیزه مشارکت در پروژهها را افزایش میدهد.
توقعات و انتظارات از شرکت ملی صنایع پتروشیمی و طرحهای توسعهای پیشنهادی
چیست؟
شرکت ملی صنایع پتروشیمی باید در نظارت، قیمتگذاری صادرات و همافزایی
تولید نقش محوری داشته باشد. دو مسیر پیشنهادی: 1. خصوصیسازی واقعی ۱۰۰ درصدی با
سرمایهگذار مستقل. 2. حفظ مدیریت
توسط شرکت ملی با تمرکز بر رگولاتوری و هدایت سود به صندوقها و توسعه صنعت. مدیران عامل باید دیپلمات، بازرگان و متخصص مالی و
تولید باشند تا بتوانند تحریمها و بازارهای جهانی را مدیریت کنند.
بنابراین اگر بحث واگذاری مطرح است، باید
یک مجموعه صفر تا صد در اختیار بخش خصوصی باشد. این درحالی است که خیلی هم خصوصی
نیستیم.
آلودگی واحدهای پتروشیمی و رعایت الزامات زیست محیطی به عنوان دغدغه اصلی
با چه راهکارهایی قابل مدیریت و پاکسازی خواهد بود ؟
با پایش مستمر و استفاده از فناوریهای پیشرفته، آلودگی واحدهای
پتروشیمی کنترل میشود. بیشتر شرکتها
هزینههای زیادی برای کنترل آلایندگی کردهاند و در مدیریت محیط زیست تلاش میکنند. با وجود صنایع دیگر که ممکن است نیازمند اقدامات بیشتری
باشند، صنعت پتروشیمی به شکل قابل توجهی پایش و کنترل میشود.
عدم شفافیت گردش اطلاعات در صنایع بالادستی، میان دستی و پایین دستی
پتروشیمی با پاسخ های غیرمنطقی همچون شرایط تحریمی عنوان شده است. نظر شما در این خصوص
چیست و چرا خلق ثروت در صنایع پتروشیمی برای مردم قابل ملموس نیست ؟
اکثر شرکتهای پتروشیمی بورسی هستند و گزارشهای تولید و فروش بهصورت
ماهانه روی کدال منتشر میشود، پس شفافیت وجود دارد. مشکل ملموس
نبودن ثروت برای مردم به این دلیل است که درآمدها به صندوقها و سهام عدالت اختصاص
مییابد و مستقیم وارد زندگی روزمره مردم نمیشود. وقتی مدیریت هزینه نباشد، هر اندازه هم
درآمد بالا باشد، بازهم زیان ده خواهد بود. تأکید بر
استفاده بهینه از درآمدها برای توسعه، اشتغال و ارزشآفرینی واقعی به جای پرداختهای
کوچک مستقیم به افراد، یکی از راهکارها در این زمینه است.
بازارسازی و بازاریابی جزیره ای و تولید تا حد اشباع بازار، عامل ناکارآمدی
برای این صنعت می تواند باشد به نظر شما ایجاد یک استراتژی مدون بازاریابی برای کلیه
زنجیره تولید، ضروری به نظر نمی رسد ؟
این یک معضل بزرگ هم در داخل و در حوزه بازارهای صادراتی است؛ استراتژی
بازاریابی مدون برای کل زنجیره تولید ضروری است. ایجاد بورس
صادراتی برای قیمتگذاری رقابتی و کنترل کیفیت محصولات صادراتی پیشنهاد می شود که هدف از این کار، حذف رقابت داخلی
ناسالم و حضور مؤثر در بازارهای جهانی با قیمت و کیفیت مناسب است.
ایجاد پارکهای صنعتی پتروشیمی و شیمیایی و بنگاههای کوچک و متوسط پتروشیمی
دانش بنیان، همچین عدم دانش فنی به روز نیز از جمله مشکلات این صنعت به شمار میرود
نظر شما چیست ؟
ایجاد این بنگاهها باید با مطالعه مالی و توجیه اقتصادی دقیق صورت گیرد. شرکتهای دانشبنیان میتوانند با حمایت و تقویت
توان مالی و تکنولوژیکی نقش مؤثری در توسعه صنعت پتروشیمی داشته باشند. نمونه موفق، را می توان خودکفایی در حوزه کاتالیست
بالای 90 درصد و حتی صادرات
آن به دیگر کشورها عنوان کرد.
بهبود و ارتقای ایران در شاخص های تجارت فرامرزی خصوصا در حوزه پتروشیمی
به چه شکل باید تبیین گردد ؟
ایجاد دفاتر شرکتها در کشورهای هدف و زیرساختهای لجستیکی (انبار،
حمل و نقل، انبارش) ضروری است. حضور فعال در
تجارت فرامرزی باعث بهبود صادرات و حضور مؤثر در بازار جهانی میشود. هدف از این کار، کاهش اثر تحریمها و افزایش سهم بازارهای خارجی
است.
صنعت پتروشیمی کشور جهت رشد و توسعه
از چه الگوی جهانی در تولید و صادرات باید تبعیت کند ؟
تبعیت از مدلهای جهانی با تمرکز بر دیجیتالسازی، هوش مصنوعی و بهرهوری
بالای منابع است. توسعه صنایع پاییندست با ارزش افزوده واقعی و مدیریت بهینه
منابع و صادرات و حضور در
بازارهای جهانی با کیفیت رقابتی و مدیریت علمی و تخصصی کل زنجیره ارزش از دیگر
مواردی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
شرکتهای دانشبنیان و استارت آپ چه تأثیری در فرایند تجاریسازی صنعت
پتروشیمی در عرصه داخلی و بینالمللی دارد ؟
شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها میتوانند فرآیند تجاریسازی را
سرعت دهند و به توسعه داخلی و صادرات کمک کنند. حمایت مالی و
فنی از این شرکتها ضروری است تا ظرفیتهای کوچک اما نوآورانه در زنجیره ارزش
پتروشیمی به کار گرفته شود. نمونه موفق آن
را می توان تولید کاتالیستهای داخلی با خودکفایی بیش از 90 درصد و حتی صادرات آن دانست.
ساختار اقتصادی با حضور شرکت های خصولتی و تصدی گری دولت و مهجوریت بخش
خصوصی به کدام سو خواهد رفت و چه راهکاری دارید ؟
حضور خصولتیها و تصدی دولت باعث ضعف همافزایی و ناکارآمدی در زنجیره
تولید و صادرات شده است. راهکار مد نظر
در این زمینه، همانطور که پیشتر هم مطرح شد، یا خصوصیسازی واقعی و واگذاری کامل
به بخش خصوصی یا تمرکز مدیریت و نظارت از طریق شرکت ملی صنایع پتروشیمی با
رگولاتوری مؤثر است.
آیا زمان عرضه سهام شرکت های خصولتی به بخش خصوصی واقعی نرسیده است ؟
تحلیل شما چیست ؟
خصوصیسازی واقعی ضروری است؛ عرضه فعلی به صورت خصولتی یا نیمهخصوصی
کافی نیست. بخش خصوصی واقعی باید انگیزه و حمایت لازم را داشته
باشد تا سرمایهگذاری انجام شود و اقتصاد کشور از مزایای آن بهرهمند شود.
سوداگری و حضور دلالان در صنعت پتروشیمی چه مشکلاتی را در این صنعت ایجاد
کرده است ؟
بزرگترین معضل صنعت پتروشیمی همین مساله است؛ حضور سوداگران و دلالان
باعث افزایش قیمت، کاهش شفافیت و ایجاد مانع برای تجار واقعی شده است. راهکاری که میتوان برای حل این مساله، پیشنهاد
داد، حذف واسطهها و ایجاد دسترسی مستقیم
برای تجار واقعی به محصولات پتروشیمی بدون واسطه، با نظارت و شفافیت کامل است و این
اقدام شدنی است و تجربه قبلی داریم و نیاز به این دارد که دولت با هماهنگ کردن
وزارتخانه ها پای کار بیاید.
گلوگاه هایی اعم از تحریم و خودتحریمی دولت ها چه تاثیری در روند توسعه
واحدهای پتروشیمی ایجاد کرده است؟
تحریمها محدودیت ایجاد میکنند، اما با تکیه بر توان داخلی، صنعت
پتروشیمی توانسته رشد و افزایش تولید داشته باشد. به طور مثال؛
علیرغم تحریمهای شدید با محوریت آمریکا علیه ایران، تولید و فروش رشد کرده و
رکوردهای ارزآوری و ارزشآفرینی به ثبت رسیده است. البته مشکلاتی ایجاد شده و نمیتوان منکر
این امر شد.
واحدهای پتروشیمی در فرآیند خدمات رسانی یوتیلیتی ها دارای چه مشکلاتی
هستند ؟
مشکلات عمده در تأمین مستمر و بهینه انرژی، آب و زیرساختهای یوتیلیتی
است.
از همین رو، نیاز به مدیریت
هماهنگ و پایش مستمر برای جلوگیری از توقف تولید و کاهش بهرهوری است.
یکی از گلوگاه های برجسته این صنعت، جابجایی سالانه مدیران سیاسی است
که به پشتوانه تبلیغات رسانه ای سعی در بزرگنمایی عملکرد خود را دارند و به نوعی ماشین
امضا به شمار رفته و سهمی هم در ارتقا واحد مطبوع خود ندارند به نظر شما مدیران متخصص
و درس پس داده چرا شامل این جابجایی ها می شوند و مسیر اوج واحد پتروشیمی با عزل مدیرموفق
و بعضا جایگزینی مدیری سیاسی، مجموعه را به لحاظ کیفی به سطحی پایین تر سوق نمی
دهد؟
این جابجاییهای سیاسی و انتصابات غیرتخصصی بزرگترین آسیب به صنعت
است و از بمب اتم بدتر است. چراکه باعث عدم انتقال تجربه و نابودی روند توسعه میشود. راهکار مدنظر در این بخش، انتخاب مدیران متخصص،
مستمر و با تجربه در صنعت پتروشیمی و حمایت دولت از ثبات مدیریتی است.
از این رو باید به جوانان متخصص مستعد در این حوزه باید اعتماد کرد و کار را به آن
ها سپرد.