فاطمه فتح اللهی، داود مرادی
ایران نیز، همانند روند جهانی، گرایش به
سمت الگوهای اقتصادی مردمی رو به افزایش
است
تعاونیها
میتوانند در زنجیره ارزش پتروشیمی، از تولید محصولات خاص تا ارائه خدمات پس از
فروش و بازاریابی، فعالیت کنند.
ظهور
پلتفرمهای آنلاین تامین مالی جمعی، انقلابی در نحوه جذب سرمایه برای پروژههای
نوآورانه و با مقیاس متوسط ایجاد کرده است.
تغییر رویکردهای اقتصادی جهانی و رشد اهمیت شفافیت، مشارکت و عدالت اجتماعی،
مسیرهای تازهای را فراروی صنایع استراتژیک قرار داده است. در عصری که شفافیت در
تصمیمگیریها و مشارکت فعال آحاد جامعه به عنوان ارکان توسعه پایدار شناخته میشوند،
صنایع بنیادین نیز از این روند مستثنی نخواهند بود. صنعت پتروشیمی ایران، به عنوان
یکی از موتورهای محرکه اقتصاد ملی و دارای ظرفیت و جذابیت بالای سرمایهگذاری، میتواند
از رویکرد «اقتصاد مردمی» برای تامین مالی پروژههای خود، تقویت برندسازی ملی و
دستیابی به توسعه پایدار و همهجانبه بهرهمند گردد. این رویکرد، با تکیه بر
سرمایههای خرد و کلان مردمی، دانشبنیانها، و مشارکت فعال تشکلهای صنفی و
اجتماعی، میتواند چالشهای تامین مالی و همچنین نیاز به پذیرش عمومی طرحهای
توسعهای را مرتفع سازد.
اما سوال کلیدی که این مقاله به دنبال پاسخگویی به آن است، این است که "کدام یک از تجارب موفق جهانی در زمینه
مشارکت مردمی و پیادهسازی مدلهای اقتصاد مردمی در صنایع پتروشیمی و انرژی، با
توجه به مقتضیات فرهنگی، نهادی و اقتصادی منحصربهفرد ایران، قابل بومیسازی و
پیادهسازی موثر است؟" برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی رویکردهای نوینی که در سطح جهان در
این صنعت به کار گرفته شدهاند، پرداخته و سپس با تحلیل فرصتها و محدودیتهای
داخلی، راهکارهای عملیاتی برای پیادهسازی بومی این مدلها ارائه خواهد شد.
مرور تجارب جهانی اقتصاد مردمی در
پتروشیمی و انرژی
در سالهای اخیر، شاهد ظهور و گسترش مدلهای خلاقانه و مردمی در صنایع پاییندست
پتروشیمی و حوزه انرژی بودهایم. این مدلها که غالباً بر پایههایی چون تعاونیگرایی،
تامین مالی جمعی و استفاده از پلتفرمهای دیجیتال استوار هستند، توانستهاند بخشی
از سرمایهگذاریها و فرصتهای نوآوری را به سمت مشارکت حداکثری جامعه سوق دهند.
موفقترین این تجارب را میتوان در سه دسته عمده طبقهبندی کرد:
الف) تعاونیهای تخصصی با ساختار عضو-محور و تصمیمسازی جمعی
این مدل، که ریشه در
اصول همکاری و اشتراکگذاری منافع دارد، در کشورهایی که سابقه طولانی در فعالیتهای
تعاونی دارند، از جمله در برخی پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و بخشهای پاییندستی
صنایع شیمیایی، موفقیت قابل توجهی کسب کرده است. در این مدل، اعضا نه تنها سرمایهگذاران
اصلی هستند، بلکه در فرآیند تصمیمگیری و مدیریت پروژه نیز نقش فعال ایفا میکنند.
این رویکرد، وفاداری اعضا را افزایش داده و ریسکهای ناشی از عدم همراهی ذینفعان
را کاهش میدهد(Brown & Kim، 2021 ) این تعاونیها میتوانند در زنجیره ارزش
پتروشیمی، از تولید محصولات خاص تا ارائه خدمات پس از فروش و بازاریابی، فعالیت
کنند.
ب) سرمایهگذاری جمعی (Crowdfunding) با محوریت پلتفرم دیجیتال و انفجار
Crowdfunding در پروژههای متوسط و کوچک
ظهور پلتفرمهای
آنلاین تامین مالی جمعی، انقلابی در نحوه جذب سرمایه برای پروژههای نوآورانه و با
مقیاس متوسط ایجاد کرده است. این پلتفرمها به افراد اجازه میدهند تا با مبالغ
کم، در پروژههای جذاب و سودآور در حوزه پتروشیمی و انرژی سرمایهگذاری کنند.
موفقیت این مدل عمدتاً در پروژههایی دیده شده که دارای جذابیت بصری، قابلیت ارائه
بازدهی مناسب و همچنین داستانسرایی موثر برای جذب سرمایه مردمی هستند. این
رویکرد، فرآیند تامین مالی را دموکراتیزه کرده و دسترسی سرمایهگذاران خرد را به
فرصتهای سرمایهگذاری که پیشتر تنها در اختیار سرمایهگذاران کلان بود، فراهم میآورد
( Smith،
2023)
ج) باشگاههای نوآوری و آزمایشگاههای زنده
(Living Labs)،
تقویت نوآوری محلی با الهام از تجربه اروپا:
در اروپا، مفهوم
«آزمایشگاههای زنده» به عنوان فضاهایی برای آزمایش و توسعه ایدههای نوآورانه در
تعامل مستقیم با کاربران و جامعه محلی، اهمیت یافته است. این مدل، با ایجاد بستر
همکاری بین صنایع، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و مردم، به شکوفایی نوآوریهای بومی
و متناسب با نیازهای محلی کمک میکند. در صنعت پتروشیمی، این مدل میتواند برای
توسعه محصولات جدید، بهینهسازی فرآیندهای تولید، و یا حل چالشهای زیستمحیطی با
استفاده از ایدههای خلاقانه شهروندان و کارآفرینان به کار گرفته شود
(Lee & Davis, 2022; Brown & Kim, 2021). این رویکرد، نه تنها منجر به نوآوری میشود،
بلکه حس مالکیت و تعلق را در جامعه نسبت به این صنایع افزایش میدهد.
علاوه بر این، ظهور پلتفرمهای دیجیتال
B2B (Business-to-Business) با مدل توزیع شده
(Distributed Platforms) نیز قابل توجه است. این پلتفرمها با ایجاد بازارهای شفاف و
غیرمتمرکز برای تبادل کالا و خدمات در صنایع بزرگ، توانستهاند فاصله بین
تولیدکنندگان، مصرفکنندگان صنعتی و حتی نهادهای ناظر را کاهش دهند. مدل توزیع
شده، امکان مشارکت گستردهتر بازیگران را فراهم آورده و شفافیت اطلاعات را افزایش
میدهد، که این خود گامی مهم در جهت تحقق اصول اقتصاد مردمی است
(Gutierrez & Rahman, 2022).
تحلیل بومی ایران: فرصتها و محدودیتها
در ایران نیز، همانند
روند جهانی، گرایش به سمت الگوهای اقتصادی مردمی در حال افزایش است. این گرایش عمدتاً با
محوریت تقویت نهادهایی چون صندوقهای سرمایهگذاری، توسعه بازار سرمایه و حمایت از
تعاونیها نمود یافته است. با این حال، برای پیادهسازی موفق و فراگیر رویکردهای اقتصاد مردمی در صنایع
استراتژیکی چون پتروشیمی، چالشهای متعددی پیش روی توسعه قرار دارد که درک و تحلیل
آنها ضروری است:
محدودیتها و چالشها
- ترکیب ناهمگون مقررات و ضعف
قانونگذاری جامع: ساختار قانونی فعلی در بسیاری از حوزهها، نیازمند بازنگری و تدوین
قوانین جامع و هماهنگ برای حمایت از مدلهای نوین اقتصادی، به ویژه در زمینه
مشارکت مردمی و جذب سرمایههای خرد، است. ابهام در قوانین و عدم وجود چارچوبهای
روشن، میتواند موجب سردرگمی سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی شود.
- مقاومت سنتی مدیران نسبت به مشارکت
وسیع مردم: در برخی ساختارهای سازمانی و مدیریتی، ممکن است مقاومتهایی در برابر
واگذاری بخشی از اختیارات تصمیمگیری یا پذیرش سرمایهگذاران مردمی وجود
داشته باشد. این مقاومت ریشه در فرهنگ سازمانی و همچنین عدم اطمینان به
توانایی مدیریت پروژههای بزرگ با مشارکت عموم دارد (Brown & Kim, 2021).
- پایین بودن سطح دانش مالی جامعه:
برای مشارکت
موثر مردم در طرحهای سرمایهگذاری، بهویژه در مدلهایی چون تامین مالی
جمعی، ارتقای سواد مالی و دانش اقتصادی آحاد جامعه امری حیاتی است. عدم
آشنایی با مفاهیم اولیه سرمایهگذاری، ریسکها و بازدهیها، میتواند منجر به
تصمیمگیریهای نادرست و یا عدم استقبال کافی از طرحها شود.
- ریسکهای امنیتی و پتانسیل
کلاهبرداری در جذب سرمایه خرد: هرچند پلتفرمهای دیجیتال قابلیت دسترسی همگانی را افزایش میدهند، اما
در عین حال، پتانسیل سوءاستفاده و کلاهبرداری، بهویژه در زمینه جذب سرمایههای
خرد، افزایش مییابد. نیاز به سازوکارهای قوی احراز هویت، نظارت و تضمین
امنیت تراکنشها بیش از پیش احساس میشود (Li et al., 2024).
فرصتها
- جمعیت جوان و تکنولوژیهای نو:
بخش قابل توجهی
از جمعیت جوان ایران ، تحصیلکرده و آشنا با فناوریهای روز هستند. این گروه،
پتانسیل بالایی برای پذیرش و مشارکت در مدلهای نوین اقتصادی، بهویژه آنهایی
که بر بستر پلتفرمهای دیجیتال و فناوریهای نوین مانند بلاکچین استوارند،
دارند (Petersen & Wang, 2023).
- زیرساخت بلاکچین:
توسعه و بهرهبرداری
از زیرساختهای بلاکچین میتواند شفافیت، امنیت و قابلیت ردیابی تراکنشها
را در پروژههای مشارکتی تضمین کرده و به حل چالشهای اعتماد و امنیت کمک
کند. این فناوری، ابزار قدرتمندی برای پیادهسازی مدلهای تامین مالی جمعی و
مدیریت غیرمتمرکز پروژهها است (Lee &
Davis, 2022).
- ظرفیت بالای سرمایهگذاری در صنعت
پتروشیمی: صنعت پتروشیمی ایران، با توجه به گستردگی و ارزش افزوده بالای محصولات،
همواره یکی از جذابترین حوزههای سرمایهگذاری بوده است. هدایت بخشی از این
ظرفیت به سمت مشارکت مردمی، میتواند منابع مالی جدیدی را برای توسعه طرحها
و پروژههای نوآورانه فراهم آورد.
جدول تحلیلی مدلهای مشارکت مردمی در
پتروشیمی
راهکار نوآورانه و پیشنهادی برای بومیسازی
با توجه به تجارب جهانی و تحلیل فرصتها و محدودیتهای ایران، راهکارهای
نوآورانهای برای بومیسازی رویکرد اقتصاد مردمی در صنعت پتروشیمی ایران پیشنهاد
میشود:
- پلتفرم همراهیار پتروشیمی؛
یک سامانه ملی تامین مالی
جمعی (Crowdfunding
Platform) است که با رویکرد بومیسازی شده برای
صنعت پتروشیمی طراحی میشود. ویژگیهای کلیدی این پلتفرم عبارتند از:
- شفافیت بر بستر بلاکچین:
تمام تراکنشها،
میزان سرمایهگذاری و سهم هر سرمایهگذار، به صورت شفاف و غیرقابل تغییر بر
روی یک زنجیره بلوکی ثبت میشود، که این امر اعتماد عمومی را افزایش میدهد.
- احراز هویت پیشرفته:
استفاده از روشهای
نوین احراز هویت برای اطمینان از هویت سرمایهگذاران و جلوگیری از پولشویی
یا فعالیتهای غیرقانونی.
- سقف مشارکت هوشمند:
تعیین سقفهای
پویا و هوشمند برای میزان سرمایهگذاری افراد، به منظور جلوگیری از تمرکز
بیش از حد سرمایه و همچنین تشویق مشارکت گستردهتر.
- مدیریت مشترک ریسک:
طراحی
سازوکارهایی برای مدیریت و توزیع ریسک بین سرمایهگذاران، از جمله ایجاد
صندوقهای پوشش ریسک یا بیمه سرمایهگذاری.
- آموزش سرمایهگذاری مردمی:
ارائه محتوای
آموزشی تعاملی و مبتنی بر شاخصهای بومی ایران، برای افزایش سطح دانش مالی
سرمایهگذاران و توانمندسازی آنها در اتخاذ تصمیمات آگاهانه.
- ارتباط مستقیم با پروژههای واقعی:
اتصال این
پلتفرم به پروژههای مشخص و قابل اعتمادی در صنعت پتروشیمی (از محصولات دانشبنیان
گرفته تا طرحهای توسعهای)، که توسط نهادهای معتبر صنعتی و دولتی معرفی و
تأیید شدهاند.
-
- باشگاه نوآوری مشارکتی (Cooperative Innovation Hub):
ایجاد یک شبکه همکاری چندوجهی که
شرکتهای پتروشیمی، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، و استارتاپها را گرد هم میآورد.
این باشگاه بر پایه مدل «آزمایشگاههای زنده»
(Living Labs) شکل میگیرد و فعالیتهای زیر را در بر میگیرد:
- آزمایش در مقیاس کوچک (Pilot Testing): فراهم کردن فضایی برای استارتاپها و مخترعان جهت آزمایش ایدهها و
نمونههای اولیه محصولات یا فرآیندها در واحدهای پایلوت پتروشیمی.
- همافزایی ایدههای فناورانه:
ایجاد بستری
برای تبادل دانش و تجربیات بین صنعت و دانشگاه، و برگزاری رویدادهایی چون
هکاتونها و مسابقات ایدهیابی برای حل چالشهای صنعت.
- توسعه بازار فروش با جلب مشارکت
عمومی: پس از موفقیت در مرحله آزمایش، محصولات یا فناوریهای توسعه یافته میتوانند
از طریق پلتفرم «همراهیار پتروشیمی» به سرمایه گذاران مردمی معرفی شده و
برای ورود به بازار حمایت شوند. این امر، حس مشارکت و مالکیت را در توسعه
نوآوریها تقویت میکند.
- مشاورهی سرمایهگذاری خرد:
ارائه راهنمایی
و مشاوره به سرمایهگذاران خرد که تمایل به حمایت از استارتاپهای فعال در
این حوزه را دارند.
معایب و موانع پیشرو
علیرغم پتانسیلهای موجود، پیادهسازی موفق مدلهای اقتصاد مردمی در صنعت
پتروشیمی ایران با چالشهای جدی مواجه است که لازم است مورد توجه قرار گیرند. این
موانع، که ریشه در ساختارهای نهادی، قانونی و اجتماعی دارند، عبارتند از:
- ضعف قوانین فراگیر و سیاستگذاری
ناپایدار: فقدان چارچوبهای قانونی جامع و پایدار برای حمایت از مدلهای مشارکت
مردمی، بهویژه در حوزه تامین مالی جمعی و تعاونیهای دانشبنیان، یکی از
اصلیترین موانع محسوب میشود. همچنین، تغییرات مکرر در سیاستگذاریها و عدم
ثبات در قوانین، سرمایهگذاران را با ابهام و ریسک مواجه میسازد (Li et al., 2024).
- ریسک تصمیمگیری هیجانی و فقدان
آموزش مالی فراگیر: همانطور که در مدل سرمایهگذاری جمعی مشاهده میشود، بخش قابل توجهی از
سرمایهگذاران خرد ممکن است تحت تاثیر هیجانات بازار یا تبلیغات قرار گرفته و
تصمیمات ناآگاهانه اتخاذ کنند. نبود برنامههای جامع آموزش مالی در سطح
جامعه، این ریسک را تشدید میکند (Smith,
2023).
- مقاومت سنتی مدیران و ذینفعان:
در برخی سازمانها
و صنایع، مدیران و ذینفعان سنتی ممکن است نسبت به پذیرش مدلهای جدید مشارکت
مردمی که نیازمند تغییر در ساختارهای مدیریتی و واگذاری بخشی از اختیارات
است، مقاومت نشان دهند. این مقاومت، ریشه در ترس از دست دادن کنترل یا عدم
اطمینان به نتایج دارد (Brown
& Kim, 2021).
- پتانسیل سوءاستفاده و کلاهبرداری
بهویژه در پلتفرمها و سرمایههای خرد: دسترسی آسان به پلتفرمهای دیجیتال
و امکان جذب سرمایه از تعداد زیادی فرد، درب را به روی سوءاستفادهگران باز
میکند. اطمینان از امنیت پلتفرمها، احراز هویت دقیق سرمایهگذاران و ناظران
قوی برای جلوگیری از کلاهبرداری، بهخصوص در زمینه سرمایههای کوچک، امری
حیاتی است (Gutierrez & Rahman, 2022).
جمعبندی
برای تحقق واقعی «اقتصاد مردمی» در صنعت پتروشیمی ایران و
ارتقای تابآوری و پویایی این صنعت استراتژیک، ترکیب هوشمندانه مدلهای موفق جهانی
با مقتضیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بومی ایران، امری اجتنابناپذیر است. این امر، مشروط بر اصلاحات اساسی در
حوزه قوانین و مقررات، اجرای برنامههای جامع آموزش مالی عمومی در سطح جامعه، و
نهادینهسازی شفافیت حداکثری در تمامی فرآیندها، میتواند به موفقیت دست یابد. به کارگیری
فناوریهای نوین، بهویژه بلاکچین، در پلتفرمهای تامین مالی جمعی و ایجاد
سازوکارهای نوآوری باز (Open Innovation
) با رویکرد Living Labs، میتواند به طور چشمگیری مشارکت مردم و اعتماد عمومی را نسبت به
صنعت پتروشیمی افزایش دهد. این رویکرد، ضمن تامین مالی پایدار، به توسعه فرهنگ
کارآفرینی، نوآوری بومی و تقویت احساس مالکیت جمعی در بدنه جامعه نسبت به یکی از
مهمترین صنایع کشور کمک خواهد کرد.