عاطفه قاسمیان- مهسا رجبینژاد٭
تجارت جهان در سال 2025 شاهد چرخشی تاریخی است: امریکا که زمانی پرچمدار تجارت آزاد بود، با سیلی از تعرفههای سنگین، قواعد بازی را زیر و رو کرده است. از تعرفه 25 درصدی بر فولاد، آلومینیوم و خودرو گرفته تا جریمه بیسابقه 25 درصدی بر صادرات کشورهای خریدار نفت ونزوئلا، واشنگتن نهتنها اقتصاد جهانی را به لرزه درآورده، بلکه شمشیری دولبه برای ایران آفریده است. این سیاستها که ریشه در امنیت ملی و فشار ژئوپلیتیکی دارند، میتوانند درآمد نفتی ایران را تقویت کنند و درهای جدیدی برای صادرات غیرنفتی بگشایند، اما همزمان سایه رکود جهانی، رقابت فزاینده و تهدید تحریمهای ثانویه را بر سر اقتصاد کشور گستردهاند. در این گردباد تجاری، ایران چگونه میتواند فرصتها را شکار کند و از تهدیدها جان سالم به در برد؟
چرخش امریکا به سوی حمایتگرایی
ایالات متحده که دههها با میانگین تعرفهای کمتر از 2 درصد، پیشگام تجارت آزاد بود، از سال 2018 با سیاست «اول امریکا» مسیر حمایتگرایی را در پیش گرفت. گزارشها نشان میدهد میانگین تعرفهها از 18.4 درصد در سال 1934 به زیر 2 درصد در سال 2007 رسید، اما از سال 2018 این روند معکوس شد. در سال 2025، این چرخش به اوج خود رسید: از 12 مارس، تعرفه 25 درصدی بر فولاد و آلومینیوم جهانی اعمال شد، بدون هیچ معافیتی حتی برای متحدان سنتی مانند کانادا و اتحادیه اروپا. از 3 آوریل، خودرو و قطعات آن نیز مشمول تعرفه 25 درصدی شدند و از 5 آوریل، تعرفه عمومی 10 درصدی بر همه کالاهای وارداتی به اجرا درآمد، اما شگفتانگیزتر، تعرفه 25 درصدی بر کل صادرات کشورهایی است که نفت ونزوئلا را خریداری میکنند؛ سیاستی که تعرفه را به ابزار تحریم ثانویه بدل کرده است. از 9 آوریل، تعرفههای «متقابل» پلهای بر اساس کسری تجاری با 57 کشور، از 11 درصد برای کامرون تا 50 درصد برای لسوتو اجرایی شد، با چین به عنوان هدف اصلی که با تعرفههای تا 125 درصد روبهرو است.
این سیاستها که با استناد به بخش 232 قانون تجارت (امنیت ملی) و اختیارات اضطراری IEEPA توجیه میشوند، نهتنها برای احیای صنایع داخلی امریکا طراحی شدهاند، بلکه اهرمی ژئوپلیتیکی برای فشار بر رقبایی مانند چین و مدیریت روابط با متحدان هستند، اما پیامدهای آن فراتر از مرزهای امریکا، کل زنجیره تامین جهانی را متلاطم کرده است.
سیاستهای تعرفهای امریکا سه حوزه کلیدی را هدف گرفتهاند: انرژی، فلزات پایه و خودرو. در بخش انرژی، تعرفههای ثانویه بر خریداران نفت ونزوئلا عرضه جهانی نفت سنگین را محدود و چشمانداز افزایش قیمت نفت را تقویت کرده است. این محدودیت، با توجه به نقش ونزوئلا به عنوان تامینکننده نفت سنگین میتواند قیمتها را بالا ببرد، اما همزمان بیثباتی بازار انرژی را تشدید کند. کشورهای مصرفکننده، بهویژه در آسیا و اروپا، با هزینههای بالاتر و فشار تورمی روبهرو خواهند شد، در حالی که تولیدکنندگان نفت، از جمله ایران، ممکن است از این گرانی سود ببرند. در بخش فلزات، تعرفه 25 درصدی بر فولاد و آلومینیوم که امریکا به ترتیب 25 درصد و 50 درصد نیازش را از واردات تامین میکند، تولیدکنندگان داخلی را تقویت میکند، اما صنایع مصرفکننده مانند خودروسازی و ساختوساز را با افزایش هزینهها مواجه کرده است. مازاد عرضه فلزات که از بازار امریکا رانده شده، به آسیا و خاورمیانه سرریز میشود و رقابت قیمتی را شعلهور میکند. در بخش خودرو، تعرفه 25 درصدی خودروسازان خارجی را وادار به بازنگری در زنجیره تامین کرده و سرمایهگذاری را به خاک امریکا سوق داده است، اما مصرفکنندگان امریکایی با افزایش قیمت و شرکای تجاری با تنشهای متقابل روبهرو شدهاند.
فرصتهای ایران: نفت و بازارهای جدید
برای ایران، این تحولات فرصتهایی بالقوه به همراه دارند. افزایش قیمت نفت، ناشی از محدودیت عرضه ونزوئلا، میتواند درآمد ارزی ایران را تقویت کند. ایران، با وجود تحریمها، همچنان بخشی از نفت خود را به بازارهای آسیایی، بهویژه چین صادر میکند. گرانی نفت نهتنها درآمد بیشتری به ارمغان میآورد، بلکه انگیزه خریداران برای یافتن منابع جایگزین، مانند نفت ایران با تخفیف را افزایش میدهد. این امر میتواند فضای مانور ایران را در دور زدن تحریمها گسترش دهد.
علاوه بر این، جنگ تجاری امریکا و چین فرصتهایی برای صادرات غیرنفتی ایران ایجاد کرده است. چین که با تعرفههای سنگین امریکا مواجه است، ممکن است به تامینکنندگان جایگزین برای فولاد، پتروشیمی و مواد خام روی آورد. ایران، با مزیتهایی در این صنایع میتواند سهمی از این بازار را تصاحب کند. کشورهای همسایه مانند ترکیه و هند نیز در صورت تغییر الگوهای تجاری میتوانند شرکای جدیدی برای ایران باشند. همچنین تمرکز امریکا بر رقابت با چین ممکن است فشار بر ایران را کاهش دهد و فضای دیپلماتیک بیشتری برای تقویت روابط با اروپا یا هند فراهم کند.
تهدیدهای پیشرو: از رکود تا تحریمهای ثانویه
اما این سیاستها تهدیدهایی جدی نیز برای ایران دارند. اگر جنگ تجاری امریکا به رکود جهانی منجر شود، تقاضای انرژی کاهش یافته و قیمت نفت سقوط میکند. برای اقتصادی مانند ایران که به درآمدهای نفتی وابسته است، این سناریو میتواند کسری بودجه و مشکلات ارزی را تشدید کند. کاهش قیمت نفت در گذشته نیز چالشهایی مانند افت ارزش پول ملی و کاهش رشد اقتصادی را برای ایران به همراه داشته است. همچنین سرریز فولاد و آلومینیوم ارزان به بازارهای منطقهای، رقابت را برای صادرکنندگان ایرانی سختتر میکند. اگر تولیدکنندگان بزرگی مانند چین و ترکیه که از بازار امریکا رانده شدهاند، محصولات خود را با قیمتهای پایینتر به خاورمیانه و آسیا عرضه کنند، سهم ایران در این بازارها کاهش مییابد. این رقابت فزاینده، همراه با احتمال افت قیمت جهانی کالاهای پایه، حاشیه سود صنایع صادراتی ایران مانند فولاد و پتروشیمی را کوچکتر خواهد کرد.
خطر بزرگتر، الگوی جدید تعرفههای ثانویه است. امریکا با تنبیه خریداران نفت ونزوئلا نشان داد که میتواند تعرفه را به ابزاری برای فشار ژئوپلیتیکی بدل کند. اگر واشنگتن این رویکرد را به خریداران نفت یا پتروشیمی ایران تعمیم دهد، شرکای تجاری ایران ممکن است از ترس جریمههای سنگین عقبنشینی کنند. این سناریو، هرچند فعلا احتمالی میتواند دسترسی ایران به بازارهای صادراتی و نظام مالی جهانی را بیش از پیش محدود کند. افزون بر این، بیثباتی ناشی از جنگ تجاری، فضای سرمایهگذاری بینالمللی را ناامنتر میکند و انگیزه کشورهای دیگر برای همکاری اقتصادی با ایران را کاهش میدهد، بهویژه در شرایطی که تحریمها از قبل این روابط را پرریسک کردهاند.
راهبرد ایران: موازنه فرصت و تهدید
برای ایران، موفقیت در این میدان پرتلاطم نیازمند موازنه هوشمندانه بین فرصتها و تهدیدهاست. نخست، تثبیت درآمدهای نفتی از طریق قراردادهای میانمدت با قیمتهای ثابت میتواند از شوکهای احتمالی افت قیمت نفت جلوگیری کند. دوم، تنوعبخشی فوری به سبد صادرات غیرنفتی، با تمرکز بر بازارهایی که از سیاستهای تعرفهای امریکا فاصله میگیرند، ضروری است. تقویت روابط تجاری با کشورهایی مانند چین، هند و ترکیه که ممکن است به دنبال تامینکنندگان جدید باشند، میتواند جایگاه ایران را در زنجیره تامین جهانی بهبود بخشد. سوم، تقویت کانالهای مالی غیرغربی، مانند پیمانهای پولی دوجانبه، برای کاهش وابستگی به نظام مالی تحت سلطه غرب حیاتی است. این امر میتواند اثرات تحریمهای ثانویه احتمالی را خنثی کند. چهارم، صنایع فولاد و پتروشیمی ایران باید برای رقابت در جنگ قیمتی آماده شوند. سرمایهگذاری در کیفیت محصولات و خدمات پس از فروش میتواند مزیت رقابتی ایران را در برابر هجوم کالاهای ارزان حفظ کند. در نهایت، دیپلماسی تجاری چابک برای بهرهگیری از شکافهای میان امریکا و متحدانش مانند اروپا میتواند فضایی برای تنفس اقتصادی ایجاد کند. چرخش امریکا به سوی حمایتگرایی، با تعرفههای سنگین بر فولاد، خودرو و حتی خریداران نفت ونزوئلا، اقتصاد جهانی را وارد فاز جدیدی کرده است. برای ایران، این تحولات هم فرصت است و هم تهدید. افزایش قیمت نفت و نیاز چین به تامینکنندگان جدید میتواند درآمد ارزی و صادرات غیرنفتی ایران را تقویت کند، اما خطر رکود جهانی، رقابت فزاینده در بازارهای منطقهای و احتمال تعرفههای ثانویه، اقتصاد کشور را در معرض آسیب قرار میدهد. با تثبیت قراردادهای نفتی، تنوعبخشی به صادرات، تقویت کانالهای مالی غیرغربی و چابکی دیپلماتیک، ایران میتواند از این گردباد تجاری نهتنها جان سالم به در ببرد، بلکه فرصتهای پنهان را به مزیت پایدار بدل کند. هماهنگی دولت و بخش خصوصی، سرعت عمل و دید بلندمدت، کلید پیروزی در این بازی پیچیده است.
* مدیر مطالعات تسهیل تجارت و توسعه صادرات معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران
* کارشناس ارشد مطالعات تسهیل تجارت و توسعه صادرات معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران