از اقتصاد جزیره‌ای طرفداری نکنید!

در واکنش به اظهارات رییس کل بانک مرکزی
از اقتصاد جزیره‌ای طرفداری نکنید!

آقای دکتر بهمنی رییس محترم بانک مرکزی هفته گذشته برای دومین بار اظهار داشتند که عدم عضویت‌ایران در سازمان جهانی تجارت شانس و فرصتی برای‌ایران بوده است که از بحران اقتصادی کنونی دنیا کمتر آسیب ببیند.

بار اول حدود یکماه پیش که ‌ایشان ‌این عقیده را ابراز نمودند بنده تامل نمودم که شاید‌ این خبر از جانب‌ایشان تصحیح گردد و چون نشد گمان کردم که ‌این خبر از چشم ‌ایشان پنهان مانده است. اما اکنون که برای دومین بار‌این مطلب به نقل از‌ایشان منتشر گردیده است دیگر درنگ را در پاسخ به‌این نظر جایز ندانستم.
حکایت اقتصاد ما حکایت کسی است که از شهر گریزان شده بود و به جنگل پناه برده بود و در تنهایی می‌زیست. وقتی او را یافتند و پرسش نمودند که چرا از جمع گریزان شده است و گوشه تنهایی گزیده است پاسخ داد که: «از آن بیم دارم که بیماری به جان ‌این جمع افتد و همه گیر شود و مرا هم به خود گرفتار کند»! ‌این فرد از احتمالی نامعلوم در‌ آینده‌ای نامعلوم نگران بود و برای آن حاضر شده بود دست از همه مواهب همزیستی در اجتماع بشوید، از همکاری، همفکری و همنشینی و تمام «هم»های دیگر، تا مبادا روزی بیمار شود و ‌این بیماری می‌توانست سرماخوردگی ساده‌ای باشد که آن جمع چند روزی به آن گرفتار می‌گشت و پس از آن با توشه کردن آموخته‌هایی که از‌این بیماری بدست آورده بود به زندگی اجتماعی پر برکت خود ادامه می‌داد و دوباره به زندگی اجتماعی و پیشرفت و ترقی آن دل می‌داد.
کشورما در زمره پیشگامان پیوستن به توافقنامه عمومی تعرفه و تجارت که سازمان جهانی تجارت متولد از آنست، بود. متاسفانه‌این تفکر که هر چه بوی جهانی شدن بدهد منفور است. باور غالب بسیاری از مسوولان قدیم و جدید ما بود و هست و‌ این تفکر باعث شد تا در سال 1995 هنگامی که سازمان جهانی تجارت در شرف تاسیس بود ما که حق آب و گل در پیوستن به‌این سازمان داشتیم دعوت مکرر مسوولین آن سازمان را نادیده بگیریم و پس از آن برخی دانستند که چه غفلتی مرتکب شده بودند و سعی در جبران آن نمودند، اما دیگر کار از کار گذشته بود و نتیجه‌این شد که کشور ما ده بار متوالی در خواست پذیرش عضویت به سازمان جهانی تجارت داد و پذیرفته نشد تا‌ اینکه در اواخر کار دولت قبل‌این درخواست مورد قبول واقع گردید و ما به عضویت ناظر آن سازمان درآمدیم، اما از آن زمان تا امروز اولین قدمی هم که برای پیوستن به‌این سازمان می‌بایست برداشته می‌شد، نشد و آن چیزی نبود جز تقدیم رژیم تجاری کشور (گزارش وضع موجود)، که آنهم آماده ارائه بود، اما پس از گذشت 3 سال و نیم هنوز در کشوی مدیران خاک می‌خورد.
نگارنده در ابتدا لازم می‌داند که از آقای دکتر بهمنی برای ابراز عقیده واقعی خود سپاسگزاری نماید، چرا که حداقل یکی از مدیران ارشد موجود فکر و عقیده خود را در‌ این خصوص بیان نمود و مخالفت خود را پنهان ننمود. تا به امروز آنچه را که ما شاهد بوده‌ایم ابراز موافقت در ظاهر و مخالفت و کارشکنی در پس پرده بوده است. اما آقای دکتر بهمنی! اگر ما امروز عضو سازمان جهانی تجارت بودیم به راحتی هر کشوری سر خود نمی‌توانست ما را تحریم کند و‌اینچنین بر بانک‌های ما، تجارت خارجی ما و سرمایه‌گذاری خارجی در کشور ما اثر منفی بگذارد. اگر ما عضو سازمان جهانی تجارت بودیم امروز با پرداخت چند هزار میلیارد تومان وام به بنگاه‌های زود بازده کمبود منابع بانکی گریبان بخش خصوصی و پروژه‌های بزرگ کشور را نمی‌گرفت. اگر عضو سازمان جهانی تجارت بودیم تورم و بیکاری در کشورمان با دنیا پیوند می‌خورد و در حالی‌که اکثر کشورها تورم منفی پیدا کرده‌اند، ما با تورم 25درصدی مواجه نمی‌شدیم و کاهش نیم درصدی تورم را به حساب دستاورد نمی‌نوشتیم. اگر ما امروز عضو سازمان جهانی تجارت بوده‌ایم سرمایه‌های گریزان از کشورهای دچار بحران - که همه مسوولان از آن به عنوان فرصت یاد می‌کنند - اکنون به سهولت بیشتری به کشور ما سرازیر می‌شد و ما کماکان در ته جدول سرمایه‌گذاری خارجی قرار نداشتیم. اگر ما عضو سازمان جهانی تجارت بودیم اکنون دولت و شهروند از‌ اینکه قیمت‌ها در دنیا نصف و یک سوم شده اما در کشور ما کاهش جزیی داشته، یا عموما آن را هم نداشته، ناراضی نبودند و شما هم به عنوان رییس بانک مرکزی از کاهش بیشتر قیمت‌ها بهره‌مند می‌شدید. از‌این «اگر»ها بسیار است اما‌ آیا یکی از آنها برای دست برداشتن از‌این تفکر ناصواب کافی نیست؟ اکنون که قریب به 5/98درصد از اقتصاد دنیا به سازمان جهانی تجارت پیوسته است مگر ما راه دیگری هم به غیر از پیوستن به‌این سازمان داریم؟‌ آیا هنوز می‌خواهیم به جنگل پناه ببریم و از جمع بگریزیم و از ‌اینکه دنیا به ورطه بحران اقتصادی افتاده است خوشحال باشیم؟ خوشحال از ‌اینکه دیگران سرما خوردند و ما نه؟ آقای دکتر! ما فرزندان‌این مرز و بومیم، مرز و بومی که 7 قرن پیش در آن می‌خواندند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به در آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
و ما هم عضوی از‌این جامعه جهانی هستیم. اگر اقتصاد دنیا امروز بیمار شده است، خرسندی از ‌اینکه‌ این بیماری ما را درگیر خود نکرده است - که کرده است- بی فایده است. اما روزی که ‌این بیماری به پایان برسد کشورهای دنیا دوباره به زندگی اجتماعی خود ادامه می‌دهند و از‌این هم نشینی بیش از پیش بهره‌مند می‌شوند، اما ما هنوز جزو 5/1‌درصد گوشه نشین باقی خواهیم ماند و باید فکر خود را به‌این مشغول نماییم که کی‌ این جمع دوباره بیمار می‌شوند تا ما لبخند پیروزمندانه‌ای نصیب‌ایشان نماییم!
همه بدانیم که نپیوستن به اقتصاد جهانی هیچگاه برای کشور ما فرصت نبوده است. اگر در شرایط بحران کنونی بخواهیم فرصتی را برای خود متصور شویم آن فرصت چیزی نیست جز تسریع در پیوستن به سازمان جهانی تجارت، زیرا اکنون اقتصاد دنیا بیش از هر زمانی پذیرای ما خواهد بود و مذاکرات ما با کشورهای عضو در شرایط بحران آسان‌تر و سریع‌تر پیش خواهد رفت.‌این آخرین فرصت را غنیمت بشمریم.
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران

منبع: دنیای اقتصاد

تاریخ: 09/11/1387
زمینه: قوانین و مقررات
ارائه دهنده: دکتر پدرام سلطانی