ساده‌انگاری در اشتغال‌زایی

چند روز پیش در اخبار آمد که با تصویب هیأت دولت، کارمندان سازمان‌های دولتی می‌توانند با 25 سال سابقه کار و با 5 سال سنوات ارفاقی بازنشسته شوند.

شاید در نگاه اول، این خبر اقدامی مثبت تلقی شود و آن  تصمیمی در جهت رفاه حال اقشار کارمند دانسته شود. اما در حقیقت این اقدام به زیان اقتصاد کشور و رفاه نسل‌های آینده خواهد بود. سؤال این است که هزینه‌های این ارفاق 5 ساله از کجا تامین می‌شود؟ بدیهی است که منبع آن همان پول بی‌زبان نفت است که به‌جای تبدیل به ثروت ملی به این شیوه‌ها صرف هزینه‌های جاری می‌شود و باید شاهد آن باشیم که در سال‌های آینده مبالغ قابل توجهی در بودجه‌های سنواتی به تامین مابه‌التفاوت حقوق بازنشستگی و تامین هزینه‌های این تصمیم اختصاص یابد.

احتمال دیگری هم وجود دارد و آن این است که بازهم بدهی دولت به صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی بیش از پیش شود، چون سابقه چندین سال گذشته نشان داده است که دولت به راحتی تعهدات خود را درخصوص این صندوق‌ها ایفا نمی‌کند.اما مهم‌ترین هدفی که این مصوبه در پی آن است کاهش نرخ بیکاری از طریق جایگزین کردن شاغلین مشمول این طرح با جوانان جویای کار است. شاید در بدو امر این هدف را بتوان توجیه خوبی برای این مصوبه دانست اما با دید عمیق‌تر می‌توان گفت که چنین نیست.

نخست آنکه درد بیکاری ریشه در نابسامانی‌های اقتصادی کشور دارد و تا زمانی‌ که نرخ رشد اقتصادی در حدود 5/4 درصد  فعلی باقی بماند و فضای مطلوبی برای توسعه سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی فراهم نشود نمی‌توان به کنترل نرخ بیکاری امیدواربود و اینگونه اقدامات صرفاً به مانند یک مسکن خفیف و کوتاه اثر برای یک درد مزمن و جانکاه خواهند بود.

دوم آنکه تمام کشورهای جهان خطرات ناشی از افزایش نسبت بازنشستگان به شاغلان برای نظام تامین اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی خود را متوجه شده‌اند و می‌دانند که با توجه به افزایش قابل توجه طول عمر، منابع صندوق‌های بازنشستگی کفاف تامین حقوق و مستمری بازنشستگان و خانواده ایشان را نمی‌دهد. لذا در حالی‌که کشورهای دنیا به‌دنبال افزایش نسبت شاغلین به بازنشستگان و مستمری‌بگیرانند تا از این طریق خطر ورشکستگی و کمبود منابع صندوق‌های بازنشستگی خود را کاهش دهند، ما خلاف جریان آب حرکت می‌کنیم و به حکم ضرب‌المثل چو فردا شود فکر فردا کنیم فعلاً امروز تصمیم داریم که مشکل بیکاری را بدین طریق حل کنیم شاید فردا هم باز پول نفتمان بتواند به داد تامین کمبود منابع صندوق‌های بازنشستگی برسد.

سوم آنکه با بازنشستگی پیش از موعد، دولت در واقع به هدر رفتن تجربه در کشور کمک کرده است. افرادی که سال‌ها طول کشیده است تا به کار آشنا شوند اکنون 5 سال زودتر اندوخته تجارب خود را به کنج خانه می‌برند و آنها را در حافظه خود دفن می‌کنند.
چرا در کشور تصمیماتی گرفته می‌شود که مشکل امروز را به مشکل دیگر و بزرگ‌تری در فردا تبدیل کند؟ آیا ما حق داریم که مصایب خود را برای فرزندانمان به ارث بگذاریم و در عوض ثروت ایشان را پیش‌خور کنیم؟

تاریخ: 25/01/1387

زمینه: سایر...

ارائه دهنده: پدرام سلطانی(عضو هیأت نمایندگان اتاق‌ بازرگانی، صنایع و معادن تهران-ایران)