اوپک می‌تواند دریچه‌ کوچک ارتباط دو همسایه شود؟

اوپک می‌تواند دریچه‌ کوچک ارتباط دو همسایه شود؟
دنیای انرژی: نادی صبوری


مقدمه : بدگمانی به عضو شدن در سازمان‌ها و توافق‌نامه‌های بین‌المللی در ایران فقط مربوط به روزهایی که ما در آن زندگی می‌کنیم نمی‌شود، لابه‌لای کتاب خاطرات دکتر فواد روحانی نماینده ایران در اوپک و اولین دبیر کل این سازمان می‌شود دریافت که ایران و البته بهتر بگوییم شاه سابق، برای اینکه ایران هم در کنار اتحادی که داشت بین ونزویلا و اعراب شکل می‌گرفت قرار بگیرد یا نه شک و تردید داشته و تا مدتی هم دم لای تله نمی‌دهد اما بالاخره این اتفاق میافتد و اوپک به لاینفک نفت ایران تبدیل می‌شود آن‌قدری که حالا در وزارت نفت یک اداره کل به نام این سازمان وجود دارد. چند وقت پیش در حاشیه یکی از همایش‌های اقتصادی، دکتر جواد یارجانی که به خاطر سال‌ها فعالیت به عنوان رییس این اداره کل، کوله‌باری از تجربه دارد ملاقات کردم. ذهنم با این سوال درگیر بود که انتصاب عبدالعزیز بن سلمان به سمت وزیر انرژی عربستان که نخستین منصوب شدن عضوی از خاندان سلطنتی به این عنوان به حساب می‌آید چه اثری بر سازمان دارد؟ این سوال از این جهت برایم ایجاد شده بود که به نظرم می‌آمد اگر فضای اوپک سیاسی تر شود قاعدتا ایران هم باید در دودوتا چهارتاهایی که آنجا دارد تجدید نظر کند. سوال را با دکتر یارجانی مطرح کردم و نه فقط جوابی جالب توجه برای آن بلکه نکاتی خواندنی و شنیدنی فراتر از این مسئله شنیدم، از جلسه‌ای که اخیرا در اوپک برگزار شده و از مپنا و سابیک به عنوان نماد صنعت ایران و عربستان در آن تقدیر شده، تا نوع شخصیت عبدالعزیز بن سلمان. شما را به خواندن این گپ و گفت دعوت می‌کنم.
وقتی از دکتر یارجانی درباره این سوال کردم که آیا از نظرش تغییر وزیر انرژی عربستان به معنای سیاسی تر شدن فضای اوپک و در نتیجه بیانگر نیاز ایران به اتخاذ سیاست‌های جدید در این سازمان است اول سوال من را به طور مستقیم جواب نداد، پاسخش ابتدا من را گیج کرد اما کم کم متوجه منظور او از این جواب شدم. رئیس اسبق اداره کل اوپک و مجامع بین المللی وزارت نفت اول از همه از این صحبت کرد که باید توجه کرد درست است اوپک تنها سازمان مربوط به کشورهای در حال توسعه است و ۶ دهه به موجودیتش ادامه داده اما «نباید» اوپک را بیشتر از چیزی که هست ارزیابی کرد و روی آن امید بنا کرد. در دنیای امروز پدیده overestimate یکی از بزرگ‌ترین مشکلات است و شاید کمتر کسی به جز افرادی که از نزدیک مسائل مربوط با چیزی مثل اوپک را لمس کرده باشند می‌تواند تصویری واقعی از آنچه بودن در این سازمان به طور کلی برای ایران یا هر کشوری دارد ترسیم کند.
دکتر یارجانی به همین نکته هم بسنده نکرد و از چیزهای بیشتر و مهم‌تری که باید به آن توجه کرد تا کشوری موفق‌تر بود صحبت کرد؛ خلاصه‌اش می‌شود « اهمیت چطور خرج کردن پول نفت». او در این مورد گفت: « در دوره پهلوی سال 51 و 52 قیمت نفت 4 برابر شد اما این پول صرف خرج‌های نادرست شد و کشور دچار تورم شد. این موضوع یکی از عوامل تسریع‌کننده‌ انقلاب هم بود». دکتر یارجانی در واقع بر این باور است که تحولات درونی اوپک و کشورهای عضوش اگرچه برای ما مهم است اما چیزی که از آن باید برای ما مهم‌تر باشد این است که بالاخره پس از سالیان سال دریابیم که باید درآمدهای حاصل از فروش نفت را چطور خرج کنیم. او بر این باور است که چیزی که باید اکنون مسئله اساسی برای همه ایرانی‌ها باشد این است که اجازه ندهیم وابستگی دنیا به ما به عنوان تامین‌کننده انرژی کم بشود، خب اگر ما این را به عنوان یک هدف قبول کنیم و با در نظر گرفتن اینکه اوپک قرار نیست برایمان معجزه کند و فقط یک ابزار از بین ابزارهای مختلف به حساب می‌آید، آیا تغییر مهره از سوی کشوری مانند عربستان سیگنالی می‌دهد که لازم است ایران هم به عنوان یک کشور عضو تغییر سیاست و استراتژی در پیش بگیرد؟ . از دیدگاه رئیس سابق اداره امور اوپک وزارت نفت، انتخاب عبدالعزیز بن سلمان از منظری می‌تواند «فرصت» محسوب شود، او می‌گوید در وضعیتی که مقامات ایران و عربستان با یکدیگر ارتباطی ندارند، وجود کسی در اوپک که هم دیپلمات است، هم از خاندان سلطنتی است و هم با هیات ایرانی رابطه خوبی دارد می‌تواند دریچه‌ای هر چند کوچک برای تعامل دو همسایه که سال‌های اخیر رابطه شان همواره شکرآب بوده را باز کند.
یارجانی که از فضای اوپک شناخت خوبی دارد می‌گوید: روابط ایران و عربستان البته فقط نفت نیست و دست‌هایی در کار است که به هیچ وجه نگذارند این دو کشور بزرگ منطقه به همدیگر نزدیک شوند. در سیاست امریکا برنارد لوییس یک تئوریسین بوده است که می‌گویند کسینجر از او مشورت می‌گرفته، همه کسانی که دنبال خاورمیانه جدید بودند از این تفکر سرچشمه می‌گیرند. او به اسرائیل بسیار نزدیک بوده است. باور این گروه درباره منطقه‌ای که ما در آن قرار داریم این است که باید از این تفاوت‌های مذهبی و ملی در منطقه استفاده کنند تا این کشورها دائم در حال برخورد باشند. این‌ها توانستند جنگ‌های زیادی را در منطقه به راه بیاندازند و اوپک هم در همین راستا خاری در چشم آن‌ها است، چرا که جایی است که در آن اینگونه کشورها می‌توانند با هم حرف بزنند. تبدیل شدن اوپک به ابزاری برای رفع کدورت میان کشورهای عضو البته بی‌سابقه هم نیست. دکتر یارجانی در این مورد خاطره‌ای تعریف کرده و گفت: یک بار من شاهد بودم در دهه 90 رابطه ایران و ونزوئلا در دولت قبل از چاوز بد شد و حتی به قطع رابطه هم رسید، تنها جایی که این دو کشور توانستند با هم حرف بزنند اوپک بود. نماینده ایران و ونزوئلا با هم صحبت کردند و مسئله حل شد. او بر این باور است که اگرچه این مسئله در مقایسه با آنچه که بین ایران و عربستان اتفاق افتاده بسیار کوچک است اما اوپک می‌تواند جای مناسبی برای شروع باشد، شروعی که حتما «درک مناسب» بین دو طرف لازمه آن است. از نظر دکتر یارجانی احترامی که در اوپک، به عنوان سازمانی که در آن بشکه‌های نفت تعیین‌کننده وزنه و جایگاه یک کشور است برای ایران قائل می‌شوند به خاطر سابقه طولانی افراد ایرانی همچون بیژن زنگنه وزیر نفت در آن جاست. در تشریح همین دیدگاه بود که یارجانی از یک نشست که اخیرا در اوپک برگزار شده صحبت کرد و گفت: اخیرا مپنا به عنوان نمونه موفق صنعت ایران به همراه سابیک عربستان به درخواست دبیرکل اوپک به وین رفتند تا کشورهای دیگر ببینند این دو کشور عضو چه توانایی‌هایی دارند. اما نکته‌ای که از نظر رئیس اسبق اداره اوپک وزارت نفت ایران در این رخداد توجه‌برانگیز است چیست؟ او در این مورد گفت: « ما می‌دانیم سابیک سابیک است چون هیچ مشکلی برای گرفتن تکنولوژی ندارد اما اگر مپنا مپنا است به خاطر تلاش بزرگانی مثل آقای زنگنه در زمان تاسیس آن است، علی رغم مشکلات آن‌ها از این دوران گذشتند، کسانی چون مهندس صفایی فراهانی بودند که باعث شدند مپنا افتخار شود. دبیر کل اوپک در این جلسه گفت اگر من بودم برای آقای زنگنه درخواست نوبل صنعت می‌کردم.»

۴ دی ۱۳۹۸ ۱۳:۱۸
تعداد بازدید : ۴۰۸