مَصرف یا مُسرف

سهیل میزانی – دبیر اجرایی جایزه ملی مدیریت انرژی
مَصرف  یا مُسرف
بدون مصرف حیات ادامه ندارد. این امری بدهی و پذیرفته شده است. مصرف، نشانه حیات است. هر موجود زندهای از گیاه و یا حیوان، مصرف کننده است. مصرف آب، غذا، هوا و هر نوع منبع دیگری به عنوان تضمن کننده حیات است. اما آیا هدف از مصرف، واقعاً مصرف است و یا آنچه بر اثر مصرف به دست میآید؟ به عنوان مثال آیا ما برق مصرف می کنم تا برق مصرف کرده باشیم و یا برق مصرف میکنم برای ایجاد روشنایی یا به حرکت در آوردن یک موتورالکتریکی؟ یا اینکه ما خودرو میخریم برای اینکه بنزین مصرف کنیم و یا اینکه هدف ما از خرید خودرو، جابجایی است؟ بصورت بدهی هدف ما مصرف نیست.از سوی دیگر محدودیت منابع اولیه نیز بایستی همیشه مد نظر قرار داشته باشد. آیا منابع نفت که اصلیترین منبع انرژی است، یک منبع بدون انتها است؟ مطمئناً در این مورد نیز اتفاق نظر وجود دارد که این منابع نیز محدود می باشد و افزایش برداشت از این منبع بسیار ارزشمند و غیر قابل بازیابی، هر روز انسان را یک گام به پایان آن نزدیک می سازد، اگرچه به نظر میرسد این تاریخ امروز نباشد ولی قطعاً فردای تمدن بشری روز خواهد بود که دیگر چیزی از این منبع در دسترس قرار نداشته باشد.به موضوعات فوق میتوان موضوع آلودگی محیط زیست را نیز اضافه کرد. تبعات مصرف انرژی بخصوص از منابع انرژی فسیلی، آلودگی اجتناب ناپذیری است که بر اثر مصرف آن بهوجود میآید. این موضوع در مورد سایر منابع انرژی که با عنوان انرژیهای پاک و دوستدار محیط زیست نیز به آن اشاره میشود هم به نوعی صادق است. اگر چه میزان آلودگی ایجاد شده توسط این منابع انرژی با مصرف مستقیم نفت و مشتقات آن به عنوان منبع انرژی قابل مقایسه نیست ولی باید در نظر داشت که استفاده از این منابع انرژی نیز بطور غیر مستقیم، باعث مصرف انرژی های فسیلی می شود. مانند تولید باتریهای که در خودروهای الکتریکی بکار میبرند. اگر چه استفاده از این نوع خودروها با کاهش فوق العاده آلودگی همراه بوده است و تجربیات موفق بسیاری نیز در این خصوص وجود دارد، ولی نبایستی فراموش کرد که تولید باتری این نوع خودروها نیز به مصرف انرژی نیاز داشته و دفع و یا بازیابی باتریهای مصرف شده نیز، هم نیازمند مصرف انرژی بوده و هم با توجه به نوع مواد بکار رفته در این نوع باتریها، از آلودگی بسیاری برخوردار است.بنابر این آنچه که به هر حال باید مورد توجه قرار گیرد، بهرهوری در مصرف انرژی است. به عبارت بهتر چگونه می شود با حداقل مصرف انرژی به هدف اصلی مصرف انرژی دست یافت. در یک مثال، چگونه می توان با مصرف کمتر بنزین به مقصد رسید؟این موارد عمومی که در هر کشوری قابل توجه و اعتنا است در کشور ایران و سایر کشورهای نفت خیز و اقتصادهای وابسته به نفت بایستی در کنار مفهوم درآمد و هزینه نیز قرار گیرد. در این نوع کشورها از جمله کشور ایران، شاید اغراق آمیز نباشد که کلمه اقتصاد را در نه معنای لغت بلکه در مفهوم واقعی آن، معادل با کلمه انرژی و نفت قرارداد.در کشورهای نفت خیز که اقتصادی وابسته به نفت دارند و اصلیترین منبع درآمدی آنها وابسته به استخراج و صدور نفت میباشد، درآمد به معنای پولی است که از صادرات نفت به دست میآید و هزینه به معنای خرج کردن آن پول بدست آمده است و به تبع آن توسعه و پیشرفت و هر موضوع دیگری نیز با واسطه یا بیواسطه به کلمه نفت متصل است.اما آنچه که در ایران در حال وقوع است نه مَصرف بلکه مُسرف است!!! به عبارتی ما مصرف کننده انرژی و منابع ارزشمند آن نیستیم، بلکه اسراف کنندگانی هستیم که با تمام توان در حال نابود کردن تمامی منابع موجود در کشور از جمله منابع خدا دادی سوختهای فسیلی از جمله نفت هستیم و آنچنان با پشتکار فراوان این کار را انجام میدهیم که به نظر می رسد که ماموریت و وظیفه ملی و میهنی در این خصوص احساس میکنیم و اسراف منابع را به سرلوحه زندگی خودمان تبدیل کردهایم. اسراف در آب و برق و بنزین و گاز و هر آنچه که در اختیار داریم و حتی نداریم !!!مصرف منابع انرژی را هم چون صاحب منابع آن هستیم، به عنوان مهمترین مأموریت خود در زندگی میدانیم. ما حتی کلمه صاحب منابع انرژی را در ادبیات خود و بهویژه در ادبیات اقتصادی و سیاسی به گونهای بکار میبریم که انگار کاری بس عظیم و خارقالعاده برای ایجاد این منابع انجام دادهایم و منابع انرژی را خودمان بهوجود آوردهایم و نفت را خودمان و با دستان پر توانمان در منابع نفتی زیر زمینی قراردادهایم!! همگی دچار این فراموشی هستیم که آنچه را که ما خود را صاحب بی چون و چرای آن قلمدار میکنیم فقط و فقط بخاطر یک موهبت الهی است نه بخاطر تلاش ما.اما آنچه که ما باید انجام بدهیم و البته با صد افسوس نه تنها انجام نمیدهیم بلکه حتی به فکر انجام آن هم نیستیم، حفظ و صیانت این موهبت خدادادی است. برای کوچکترین جابجایی از خودرو استفاده میکنیم، در سردترین روزهای زمستان با لباس تابستانی در کنار بخاری مینشینیم و به رقص شعلههای آتش چشم میدوزیم، بدون آنکه فکر کنیم گازی که میسوزد و میسوزد و از بین میرود و آلودگیهایی که ایجاد میشود نتیجه کاری است که خودمان انجام میدهیم. گاهی هم این فضای بسیار رماتیک را با خواندن یک مقاله در مورد آلودگی محیط زیست همراه کرده و با شکایت از وضعیت بسیار بد هوا، در حالی که گوشمان به قلقل کتری و یا سماوری است که از ابتدای روز تا انتهای شب به نواختن این آهنگ مشغول است، امتداد می دهیم. آیا این همان تصوری نیست که تبلیغات تلویزیونی هر روز و هر دقیقه شاهد آن هستیم؟اگر چه گوش همه ما به شنیدن آمارهای متعدد از وضعیت بسیار نابسامان مصرف یا همان مسرف عادت داشته و حساسیت خود را نسبت به آن از دست داده ایم ولی شاید اشارهای هرچند تکراری، یاد آور ورود به بحران مصرف انرژی در ایران بوده و باعث شود که اندکی در این مورد تأمل نموده و تفکر نماییم.بر اساس آمارها درحالی که میانگین مصرف مشترکان خانگی در دنیا 900 کیلووات است، در ایران این میزان سه برابر استاندارد جهانی است و این میانگین مصرف کماکان در حال افزایش است. شاید این آمار با میزان مصرف مصرف کنندگان آمریکایی قابل قیاس نباشد و آمریکایی ها مصرف کننده اصلی انرژی در دنیا باشند اما اگر این موضوع در کنار حجم اقتصادی آنها قرار گیرد، به سادگی نشان میدهد که مصرف ایران تا به چه حد غیر منطقی است.این مصرف اسرافکارانه در موضوعات دیگری نیز همچون سرانه مصرف روزانه بنزین که برابر با 90 لیتر در ایران و 6 برابر میانگین مصرف جهانی می باشد نیز قابل مشاهده است . آمارهای مصرف سایر انواع سوخت و سایر منابع اولیه نیز در کنار این آمارها نشان دهنده بحرانی است که واقعیتی غیر قابل انکار را به عنوان بحران مصرف، نشان میدهد.از سوی دیگر متأسفانه این رفتار اسرافگرایانه به نوعی با سیاستهای مدیریت منابع انرژی نیز گره خورده است و به نظر میرسد به نوعی بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم مورد حمایت دولت قرار داشته و یا در خوشبینانه ترین نگاه، تغییر در آن مورد حمایت قرار نمیگیرد.از جمله این موارد میتوان به قیمت حاملهای انرژی اشاره کرد که در ایران بصورتی باور نکردنی پایین بوده و اگر نه بدون هزینه ولی در مقایسه با سایر هزینههای جاری، در حال تبدیل شدن به یک کالای رایگان است. بنابر اطلاعات منتشر شده از بودجه سال آتی کشور در سال 1398، بهطور متوسط قیمت هر لیتر بنزینی که حدود ۵۲ تا ۵۴ سنت است در ایران 12 سنت قیمت گذاری شده است. بصورت بدیهی افزایش قیمت هیچ کالایی به 5 برابر قیمت جاری آن نمیتواند یک راهکار مناسب برای کنترل میزان مصرف آن تلقی گردیده و هیچ نظام اقتصادی آن را تایید نمینماید. اگر این کالا یک کالای بسیار استراتژیک مانند انرژی باشد، این موضوع از اهمیت بسیار بسیار بالایی برخوردار بوده و تغییر در قیمت آن بایستی با تأمل بسیاری همراه بوده و تبعات اجتماعی آن نبایستی فراموش گردد. اما این موضوعات نبایستی سیاستهای دولت را بجایی برساند که نه تنها افزایش قیمت حامل های سوخت را غیر ممکن نشان داده بلکه به گونهای این موضوع را مطرح نماید که افزایش قیمت حامل های انرژی به عنوان یک کار اقتصادی ضربه زننده به اقتصاد تلقی شده و ثابت نگاه داشتن قیمت حاملهای انرژی را به عنوان یک عمل درست نمایش داد.در کنار این موضوع، البته تلاشهای بسیاری برای محدود کردن میزان مصرف انرژی در حال انجام بوده که اگرچه به علت سهم پایین آنها در کل میزان مصرف، تأثیر چندانی در مصرف کل انرژی در کشور نداشته است ولی به عنوان تجربیاتی بسیار موفق بصورت نمونه ای قابل توجه و تأمل و تقدیر می باشد.یکی از اصلیترین این فعالیتها تدوین مجموعه استانداردهایی تحت عنوان معیارهای مصرف انرژی توسط سازمان ملی استاندارد است که این مجموعه علیرغم ابهاماتی که از سوی کارشناسان بر تعدادی از این استانداردها وارد میشود، ولی به عنوان پایهای برای بسیاری از فعالیتهای کنترل مصرف و مدیریت انرژی بصورت جدی قابل ارجاع است. بخشی از این استانداردها مشخص کننده معیار مصرف فرایندهای است که تحت عنوان فرایندهای انرژی بر در صنعت مشخص گردیده که عمده مصرف انرژی در صنعت به این نوع صنایع اختصاص دارد، مانند فرایندهای تولید سیمان، فولاد، پتروشیمی و موارد مشابه. بخش دیگری از این مجموعه استانداردها نیز به استانداردهایی اتخصاص یافته است که مربوط به تجهیزاتی و کالاهایی است که استفاده از آنها نیاز به مصرف انرژی دارند مانند لامپهای روشنایی، بخاری، خودرو و موارد مشابه. این استانداردها در کنار استاندارد بین المللی ایزو 50001 و سایر موضوعات تخصصی مبنایی برای تدوین الگویی گردید که در نهایت به ایجاد جایزه ای تحت عنوان ”جایزه ملی مدیریت انرژی “ منجر شد. این جایزه که توسط ”سازمان مدیریت صنعتی“ و با همکاری اصلی ترین مراکز قانون گذاری و نظارت بر مصرف انرژی در کشور اجرا میگردد‏ با هدف ایجاد انگیزهای برای کاهش مصرف انرژی و تاثیرگذاری بر فرهنگ مصرف ایجاد شده است. این جایزه بصورت سالیانه اجرا میگردد و این امکان را فراهم میآورد که صنایعی که موضوع مدیریت مصرف انرژی را به عنوان یک مسئولیت اجتماعی و در سطحی فراتر از قانون پذیرفتهاند، بتوانند در یک نظام رقابتی تعریف شده، فعالیت های انجام شده در زمینه مدیریت و کاهش مصرف را در بوته آزمون گذاشته و نتایج بدست آمده را مورد مقایسه قرار دهند.
۳۰ دی ۱۳۹۷ ۱۴:۱۴
تعداد بازدید : ۸۷۷