فریب بودجه‌ای معاونت برنامه‌ریزی/انتقاد از جزئی‌نگری به مسائل کلان اقتصاد

فریب بودجه‌ای معاونت برنامه‌ریزی/انتقاد از جزئی‌نگری به مسائل کلان اقتصاد
سیدمسعود میرکاظمی وزیر سابق نفت گفت: معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور بودجه سالانه را براساس تولید نفت غیر واقعی تدوین می کند که براین اساس درآمدهای پیش بینی شده هرگز محقق نمی شود.

 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، التهابات اخیر اقتصاد و ارز کشور باعث شد تا با سید مسعود میرکاظمی وزیر سابق نفت به گفت‌وگو بنشینیم. میرکاظمی در حاشیه این گفت‌وگو از دوستی طولانی مدت خود با رئیس‌جمهور از زمان تحصیل در دانشگاه علم و صنعت خبر  داد و تاکید که به همین دلیل همواره با صراحت با رئیس‌جمهور سخن گفته است.

وی معتقد است اگر رئیس‌جمهور به هشدارهای وی توجه می‌کرد بخش بزرگی از التهابات انتهای سال جاری در اقتصاد کشور قابل پیش‌بینی و پیشگیری بود اما دوستان نادان رئیس‌جمهور اجازه توجه به این هشدارها را به وی ندادند.

میرکاظمی همچنین از روش بودجه بستن حبابی معاونت برنامه‌ریزی رئیس‌جمهور انتقاد کرد و یکی از دلایل محروم شدن صنعت نفت از منابع مالی را همین روش بودجه‌بندی دانست.

سید مسعود میرکاظمی که تصدی وزارتخانه‌های نفت و بازرگانی را در دولت‌های دهم و نهم بر عهده داشته، دکترای مهندسی صنایع خود را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرده مدتی نیز ریساست دانشگاه شاهد را بر عهده داشته است. وی در دانشگاه‌های تربیت مدرس، امام صادق‌(ع)، علم و صنعت و شاهد تدریس می‌کند و در هیئت امنای دانشگاه علم و صنعت نیز عضویت دارد.

 

فارس: آقای میرکاظمی شما مدت نسبتا زیادی یعنی نزدیک به ۶ سال در بالاترین سطح یعنی مسئولیت اجرایی داشته‌اید و در حال حاضر هم اغلب اظهار نظرهای شما درباره مسائل اقتصادی انجام می‌شود و دغدغه‌های شما در این جهت سوگیری شده است. ظاهرا دلیل اختلاف نظر شما با رئیس جمهور هم به مسائل اقتصادی باز می‌گردد. شما اولویت اصلی را در اقتصاد کشور چه می‌دانید؟

میرکاظمی: به نظر من اولویت و نکته مهم در اقتصاد ایران ضرورت جامع‌نگری به مسائل کلان اقتصادی کشور است به طوری که نیاز است در سنوات آتی بیشتر به این موضوع بپردازیم و بخشی‌نگری را به حداقل برسانیم تابتوانیم شاخص‌های اقتصاد کلان کشور را بهبود ببخشیم تا اقتصاد از وضعیت با ثباتی برخوردار شود.

در عین حال باید زمینه‌ها را برای فعالیت‌ بخشی‌های خصوصی و نهاده‌های اقتصادی فراهم کنیم چنانچه اگر این موضوع اصلاح و سروسامان داده شد مابقی زیربخش‌ها به تدریج جایگاه‌ خودشان را پیدا می‌کنند و اصلاحات نصیب آنها نیز خواهد شد. چنانکه در ضرب‌المثل‌های قدیمی شنیده‌ایم چون که صد آید نود هم پیش ما است.

خبرگزاری فارس: فریب بودجه‌ای معاونت برنامه‌ریزی/انتقاد از جزئی‌نگری به مسائل کلان اقتصاد

اگر شرایط کلان اقتصادی اصلاح شود آنگاه نباید نگران این باشیم که مدتی کمتر به یک بخش خاص توجه کنیم زیرا مطمئنا در دراز مدت آن بخش نیز اصلاح می‌شود. مثلا امروز اگر در حوزه صنعت و تجارت،‌بهداشت و درمان، آموزش و حتی مسکن بخواهیم بصورت ویژه توجه کنیم و منابع بیشتری را به آن سمت ببریم ممکن است برای کوتاه مدت مشکلات آن بخش‌ها حل شود اما در دراز مدت وضعیت به همان شکل قبل باز می گردد. بنابراین سوالی که مطرح است این است که آیا اگر به اینها یعنی به جزئیات توجه کردیم اقتصاد کلان نیز بهبود پیدا می‌کند یا خیر؟ یا در بخش تجارت اگر همه منابع مالی رادر تجارت آوردیم آیا کار درستی انجام دادیم یا خیر و یا اینکه بیشترین تمرکز خود را به یک حوزه ببریم فارغ از سایر حوزه‌ها و به خصوص فارغ از آن چیزی که در کلان رخ می‌دهد، درست است یا نه.

فارس: یعنی معتقدید تحقق اهداف کلان اقتصادی باید نسبت به زیربخش‌های اقتصاد در اولویت توجه و تحقق قرار بگیرند؟

باید گفت همه این موارد یعنی بخش‌های کوچک در یک حوزه بزرگتر قرار می‌‌گیرند

 و رفتار تک‌تک این موارد مبین رفتار همه سیستم نیست؛ در صورتی که باید رفتار همه سیستم کنترل شود زیرا در این صورت قطعا بخش‌های مختلف جای خودشان را پیدا می‌کنند. اما اگر بالعکس عمل کردیم آنگاه معلوم نیست آنچه را که در پایین مورد نظارت قرار دهیم آن نتایج بالایی را برایمان تضمین کند یا اهداف متعالی را به دست ما بدهد.

اینها مواردی است که باید در مجالس آتی به آنها بیشتر توجه شود که در واقع این باز می‌گردد به نگاه ما در توسعه اقتصادی کشور و مجموعه عواملی که باید به دقت کنترل و مراقبت شود و به عنوان اصول مسلم و محورهای اصلی توسعه اقتصادی کشور به آنها توجه کنیم. البته ممکن است در یک حوزه‌ای فراز نشیب ایجاد شود ولی چون ما داریم نظام کلی را کنترل می‌کنیم به تبع آن حوزه نیز بهبود پیدا خواهد کرد. همه نظام‌های دنیا همین گونه است و معمولا در جزئیات وارد نمی‌شوند. البته دستگاه‌های اجرایی می‌توانند تا پایین‌ترین سطح وارد مسائل حوزه‌های مختلف بهداشت، صنعت و امثال آن شوند اما دستگاه هایی که کلان‌نگر هستند و قانون‌گذار هستند و حرکت‌های اصلی و کلی کشور را شکل می‌دهند باید به گونه‌ای حرکت کنند که فضا برای توسعه آنها فراهم شود. ما نباید پشت آنها بایستیم و با عمال فشار حرکت کنند. بلکه باید موارد کلی را مراقبت کنیم و با توجه به اهدافی که داریم و از آنها مراقبت می کنیم خودبه خود جزئیات اصلاح خواهد شد.

فارس: به نظر شما چه چیزی را در اقتصاد باید محور قرار داد و مابقی موارد را حول آن محور یا با توجه به آن تعریف کرد؟

میرکاظمی:‌به عنوان مثال اکنون فصل بودجه نزدیک است و مباحث مربوط به درآمد و هزینه کشور را بررسی می‌کنیم. برخی ازمشکلاتی که در کشور وجود دارد مانند تورم،‌رشد اقتصادی و ... باز می‌گردد به این که آیا برنامه‌ای که برایشان تنظیم کردیم متناسب بوده است و یا میزان سرمایه‌گذاری نیز متناسب با این برنامه بوده است یا نه.

باید گفت برنامه‌ها باید به گونة ای تنظیم شود که تضمین‌کننده اجرا باشد. وقتی که نظام اقتصادی را به گونه‌ای حرکت دهیم که امکان سرمایه‌گذاری فراهم شود اشتغال نیز بهبود پیدا می‌کند اما اگر این مورد اصلاح نشود و بخواهیم تنها اشتغال را حل کنیم نباید منتظر حل شدن آن باشیم. یعنی هرگز نباید اشتغال را با فشار به جلو حرکت داد. البته این یک مثال است و در هر بخش دیگری نیز جامعیت دارد. پس باید زمینه‌سازی کنیم و  فضای کسب و کار را بهبود ببخشیم.

بنابراین باید شرایط به گونه ای باشد تا بهره‌وری بیشتر شود و همه برای استفاده از این منابع ملی در شرایط عدالت قرار گیرند و در عین حال آن را جهت دهیم که بخش‌هایی که مدنظر است.

اگر در سیستم اقتصادی همه فعالان مشارکت کنند آنگاه می‌توان حرکت جدی تری را مشاهده کرد. مسئولان باید در جلو حرکت کنند و دیگران نیز پشت سر آنها حرکت کنند که این امر خیلی ایده‌آل است اما دست یافتنی است و می‌توان به آن رسید.

فارس: دقیق‌تر توضیح می‌دهید؟

اگر بخواهیم جزئی تر وارد شویم می‌توان گفت تورم یکی ازمشکلات اصلی کشور است و هنگامی که تورم را مورد بررسی قرار می‌دهیم یا ناشی از فشار تقاضا است یعنی نظام پولی ، یا تورم انتظاری است و یا ناشی از فشار هزینه است. ما تصیماتی می‌گیریم که منجر به تورم می‌شود مثلا  متناسب با تورم قیمت خرید محصولات کشاورزی را بالا می‌بریم که البته این امر یعنی حمایت از کشاورز با افزایش قیمت. اما وقتی شما از این کشاورز حمایت می‌کنید یک هزینه‌ای می‌کنید که پول آن از مردم گرفته می‌شود و یا در مورد دست‌مزد که می‌گوییم متناسب با تورم افزایش پیدا می‌کند حقوق بگیر حمایت می‌شود که باید انجام شود ولی هزینه آن را دیگران و از جمله خود او پرداخت می‌کند. یا اگر نرخ ارز کنترل نشود قیمت‌ کالاهای وارداتی هزینه را بالا می‌برد.

به عنوان مثال یکی از شاخصه‌هایی که بانک مرکزی آن را کنترل می‌کند افزایش قیمت کالا، مسکن و افزایش هزینه خدمات است و معمولا این ۳ مورد را محاسبه کرده و نرخ تورم را اعلام می‌کند.

زمانی تورم  چند سال را مورد بررسی قرار دادیم و مشاهده کردیم که خدمات و مسکن بالاتر از کالا قرار گرفته بودند که این امر نشان می‌دهد ضریب بیشتری در تورم داشته است. این مساله نشان می‌دهد مثلا اگر دستمزد را کنترل نکنیم می‌تواند بر تورم تاثیرگذار باشد.

در بحث پول نیز باید گفت بخشی از مشکلاتی که منجر به تورم می شود باز می‌گردد به دارایی‌های خارجی بانک مرکزی. این به مفهوم آن است که ما یک تراز ارزی در کشور داریم که میزان واردات کالا و خدمات است و یک درآمد ارزی برای ما خواهد داشت که  هنگامی که با نفت آن را محاسبه کنیم معمولا مثبت است. یعنی دولت در‌آمد نفتی دارد بیش از آن چیزی که بازار تقاضا می‌کند و از طرفی نیز احتیاج به ریال دارد. معمولا وقتی درآمد نفتی ما بالا باشد این درآمد به بازار عرضه می‌شود. بازار هم کشش جذب آن را ندارد و بانک مرکزی آن را برداشته و به یک حساب خارجی منتقل می‌کند و ریال جدید وارد بازار می‌کند که این امر پایه پولی را به هم می‌زند.

یعنی آنچه که رخ می‌دهد بر اساس سیاست‌های خودمان رخ می‌دهد و همان سیاست‌های مصوب در بودجه و برنامه است. به همین دلیل نباید داد زد که چرا تورم شده است. مثلا اگر به بودجه مراجعه کنیم درآمد اصلی ما را یا مالیات تشکیل می‌دهد، یا سود شرکت ‌ها که به دلیل اصل ۴۴ رو به کاهش است و یا واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای و مالی. حالا اگر مجوزی هم گرفتیم تا از حساب ذخیره ارزی پول برداریم این امر خارج از درآمدهای معمول کشور است. یا مثلا رد دیون می‌‌کنیم. این درآمدها به غیر از نفت به اندازه نیاز کشور نیست و مجبوریم به سمت نفت حرکت کنیم حالا اگر بخواهیم از این تورم بیرون بیاییم باید چند کار مهم انجام دهیم که اول باید نظام مالیاتی را اصلاح کنیم. یعنی در حال حاضر میزان مالیاتی که اخذ می‌‌کنیم به نسبت تولید ناخالص داخلی از بسیاری کشورها پایین تر است که باید اصلاح شود.

فارس: بسیاری از کارشناسان این موضوع را مطرح کرده‌اند. اما چه چیزی مانع می‌شود که ما نتوانیم آن را اصلاح کنیم؟

میرکاظمی: روش‌های اخذ مالیات باید اصلاح شود که در جلساتی که داشتیم یکی از ضمائم جدانشدنی طرح تحول اقتصادی همین بود. به تدریج یا اصلاح روش‌های مالیاتی می‌توانیم به هدف خود برسیم. کشورهایی که نفت ندارند خود را چگونه اداره می‌کنند؟

ما به انرژی یارانه می‌دهیم و کشورهای دیگر برای ورود انرژی به کشورشان مالیات می‌گیرند. یکی از بحث‌هایی که در گذشته در سازمان جهانی تجارت داشتیم این بود که آنها تعرفه همه کالاها را برداشته بودند به غیر از منابع هیدروکربوری. یعنی آنچه را که خودشان در اختیار ندارند آزاد گذاشته‌اند. یک بار من محاسبه کردم که کشورهای G7 یعنی آمریکا، کانادا،ژاپن، آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلیس میزان مالیاتی که از واردات منابع هیدروکربوری می‌گیرند از میزان درآمد صادرات نفت ۱۲ کشور عضو اوپک بیشتر است.

پس جا دارد که مالیات خودرا اصلاح کنیم و عدالت را برقرار کنیم. نظام مالیاتی باید سیستماتیک شود که البته این کار زمان بر است اما نباید فراموش کرد که یکی از ضمائم غیرقابل گذشت طرح تحول اقتصادی کشور همین است و اگر درآمد را ما در اینجا اصلاح کنیم می‌توانیم میزان دارایی خارجی بانک مرکزی را که پایه پولی را به به هم می‌ریزد کاهش دهیم.

مثلا در سال جاری نزدیک به ۹۰ هزار میلیارد تومان بودجه جاری کشور است. این بودجه که تعدیل پذیر نیست و باید این مقدار یا نزدیک به آن هزینه شود. با این شرایط سهم مالیات در این هزینه چقدر است؟ حدود یک سوم است. از طرفی نیز در حال واگذار کردن شرکت‌ها هستیم بنابراین سود شرکت‌های دولتی نیز کاهش می‌یابد بنابراین نمی‌توانیم در این بخش حساب بازکنیم و باید در بخش مالیات درآمدها را اصلاح کنیم.

یکی از منابعی که می‌تواند درآمدزا باشد و حتی عامل تورم را کنترل کند این است که صادرات غیرنفتی خود را افزایش دهیم تا بتوانیم تراز ارزی خود را مثبت کنیم.

همه دنیا همین گونه است. یعنی وقتی اقتصاد یک کشور رشد می‌کند صادرات و واردات همزمان افزایش پیدا می‌کند و این گونه نیست که صادرات بالا رود و واردات کاهش یابد. حتی برخی از کشورهای توسعه یافته میزان واردات بیشتر از میزان صادرات است اما به هر حال تراز به هم نزدیک است.

در ایران نیز همین‌گونه است و باید این دو مورد را به هم نزدیک کنیم. یعنی بخشی از ارز مورد نیاز کشور در صادرات کالای غیر نفتی تامین شود. زمانی که در وزارت بازرگانی بودم برنامه اصلی من همین بود. امروز نیز به نظر می‌رسد نسبت این دو به یکدیگر بهتر شده و در سنوات آتی نیز بهتر می‌شود. در برنامه دوم و سوم نسبت صادرات به واردات حدود ۲۲ درصد بود که امروز این نسبت با احتساب میعانات گازی به ۷۰ درصد و بدون میعانات حدود ۵۵ درصد رسیده است.

این امر نشان می‌دهد می‌توانیم بخشی از ارز کشور را از صادرات کالاهای غیرنفتی تامین کنیم. یعنی باید برای رشد صادرات غیرنفتی و به تبع آن تولید صادرات‌گرا همت کنیم. بحث بهره‌وری نیز در این جا بیشتر نمود پیدا می‌کند چراکه به یکباره نمی‌توان تولید کالا را صادرات‌گرا کرد. زیرا ما سال‌های سال است که توسعه اقتصادیمان مبتنی بر جایگزینی واردات بوده است ولی هنوز هم توسعه ما مبتنی بر صادرات نیست.

فارس: چطور باید به سمت توسعه صادرات‌گرا یا تولید صادرات|‌گرا برویم؟ سیاست‌گذاری برای این مساله چگونه انجام می‌شود؟

اگر بر این محور حرکت کردیم اجازه نمی‌دهیم از پول صندوق توسعه ملی برای پروژه‌ای برود که منجر به صادرات نشود و حتی بانک‌ها مکلف می‌شوند به این که در اولویت اول به شرکت‌هایی تسهیلات بدهند که محصولات آنها منجر به صادرات شود. اما اکنون نگرانی ما بر این است که کالایی از بیرون نیاید که جلو ترقی و پیشرفت را بگیرد. البته باید مدیریت بر واردات انجام شود ولی نگرانی ما این است که از توسعه جدی صادرات غافل شویم. البته بخشی از ارز ما را می‌تواند اینجا تامین کند و دیگر لازم نیست از پول نفت خرج کنیم.

الان به هر مساله‌ای که می‌پردازیم اولین مشکل پول است. پس کشوری که نیاز به پول دارد نمی‌تواند به انژری یارانه زیادی اختصاص دهد. بنابر این باید طرح هدفمند‌کردن با دقت بیشتری انجام شود به گونه‌ای که از درآمد حاصل از آن باید ۵۰ درصد به حساب مردم و ۵۰ درصد باید به حمایت از تولید، تامین اجتماعی و تامین بودجه اداره کشور اختصاص یابد. بنابراین اگر همه این موارد با هم و به درستی انجام شود آنگاه این عامل تورم زا را می‌توانیم برداریم. اما هر کدام را که انجام ندهیم به مشکل برخورد خواهیم کرد و هر کدام یک بخشی از این ماموریت را انجام می دهد.

آن چه که مهم است این است که باید بپذیریم که غیر از صادرات راهی نداریم. ببینید اگر نفت گران شود تورم سرجای خود باقی می‌ماند. راهی که می‌توان از تورم جدا شد بهره‌وری است. در حال حاضر حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از ظرفیت‌های ایجاد شده ما به صورت بالفعل خالی است.

چند سال پیش یک گزارشی از وزارت صنایع گرفتیم تا مشاهده کنیم در چه حوزه‌هایی و به چه میزان ظرفیت داریم.

مطالبی که ارسال کردند و تخمین‌هایی که زده بودند مشخص می‌کرد در قریب اتفاق حوزه‌ها ظرفیت مازاد داریم. حالا باید گفت این ظرفیت مازاد چرا منجر به تولید بشتر نمی‌شود؟ دلیل آن این است که قدرت رقابتی نداریم و حالا باید بپرسید که چرا قدرت رقابتی نداریم؟ علی‌رغم اینکه حجم بالایی یارانه پرداخت می‌کنیم چنانکه  حدود ۶۰ درصد از یارانه‌ حامل‌های انرژی در بخش تولید و خدمات وارد می شود و ۴۰ درصد خانگی است. حالا اینکه چرا نمی‌توانیم تولید را رشد دهیم با توجه به این که ظرفیت ایجاد کرده‌ایم مورد سوال است زیرا این امر باعث می‌شود تا بهره‌وری ملی سرمایه کاهش یابد یعنی ما اکنون نهاده آورده‌ایم ولی ستانده نداشته ایم. و از طرفی وقتی ظرفیتها با هم موازی می‌شوند موجب می‌شود که قیمت تمام شده بالا برود.

فارس: برخی از کارشناسان معتقد هستند همه کشورهایی که به تولید صادرات‌گرا رسیده‌اند در وهله اول از جایگزین واردات استفاده کردند و بعد به تدریج به این نقطه رسیده‌اند. نظرتان در این مورد چیست؟

میرکاظمی: بله. همین طور است مثلا ترکیه 1985 تغییر استراتژی داد و از توسعه اقتصادی مبتنی بر جایگزینی واردات به سمت توسعه صادرات‌گرا رفت. ژاپن نیز سال‌ها است که این کار را می‌کند و از بهبود بهره‌وری بنگاه‌های کوچک شروع کرد و بهره‌وری را در آنجا فعال کرد. ما سال‌های سال است که عضو سازمان بهره‌وری آسیایی هستیم ولی هیچ تشکیلات قوی نداریم.

ژاپن از بهره‌وری بنگاه‌های کوچک شروع کرد و یکی از دلایلی که فاصله طبقاتی در ژاپن کم شده نیز همین امر است. اما در کشورهای سرمایه‌دار به سمت توسعه و بهره‌وری بنگاه‌های بزرگ می‌روند.

کره نیز 1965 تغییر استراتژی داد. آنها به این مرحله رسیدند که اگر می‌خواهند رشد تولید داشته باشند ناچارند که به این سمت حرکت کنند. ما برای اداره کشور نفت داریم و هر وقت بخواهیم قیمت نفت را در بودجه سالانه تغییر می‌دهیم. اما آنها که نفت ندارند به سمت توسعه صادرات رفتند و ناچارند که این کار را بکنند. در واقع آنهاناچارند که تراز ارزی خود را بهبود بخشند و رشد اقصادی و درآمد خودشان را از آن محل تامین کنند.

باید در نظر گرفته شود که وقتی یک محصول را وارد بازار خارجی کردیم باید عرضه آن پایدار باشد. نه اینکه یکسال برویم و سال بعد خارج شویم و کشور دیگری بیاید و جایگزین ما شود. این نشان می‌دهد که کیفیت و قیمت تمام شده ثابت و پایه‌دار نبوده است و به طور کلی از یک اصل و نسب محکمی برخوردار نبوده است که در مقطعی وارد یک بازار شدیم و بعد خارج شدیم.

زمانی در سازمان توسعه تجارت یک شاخص گذاشتیم که اگر یک تولید کننده وارد یک کشور شد چه مقدار دوام می‌آورد تا به آن امتیاز بیشتری بدهیم.این امر نشان می‌دهد که تولید کننده کالای کیفی می‌برد و خدمات پس از فروش خوبی ارائه می‌دهد.

در گذشته اینگونه بود که هر کسی بازار جدید پیدا کرد مورد تشویق قرار می‌گرفت. اما کسی که توانسته در بازار بماند نشان دهنده مدیریت خوب آن بنگاه است. پس ما نیاز داريم که مقداری اتکای خود را به نفت کمتر کنیم و در درازمدت نیز باید به سمت تولید صادرات ‌محور حرکت کنیم.

فارس: به نقش بانک‌ها در شرایط امروز اقتصاد اشاره نکردید. وضعیت بازار پولی کشور چگونه باید اصلاح شود؟

میرکاظمی: ببینید هر بانکی که وام می‌دهد باید یک درصدی از آن نزد بانک مرکزی سپرده‌گذاری کند. اما اگر سپرده‌گذاری نکند و وام دهد آن گاه بدهی بالا می‌رود و این باعث می‌شود پول بیشتری در جامعه تزریق شود و در چنین شرایطی پایه پولی افزایش می‌یابد. مثلا سال گذشته اعلام شد بدهی بانکها به بانک مرکزی  95درصد افزایش یافت قطعا این نقدینگی امسال اثرش را می‌گذارد.

خوب با این حساب اگر شما ثبات اقتصادی ایجاد کنید افرادی که برای وام گرفتن به سمت بانک‌ها می‌روند، برای سرمایه‌گذاری بلندمدت حرکت می‌کنند. در غیر این صورت سرمایه‌گذار علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری بلندمدت و میان مدت نشود حتما پول خود را به پروژه‌های کوتاه مدت منتقل می‌کند که انواع و اقسام دارد. بانکها نیز علاقه‌مند می‌شوند که کوتاه مدت پول بدهند و سود بالاتری بگیرند. بانک‌ها در چنین شرایطی کمتر راغب می‌شوند که وام بلندمدت بدهند و این موضوع را تشدید می‌کند.

از طرف دیگر اگر مدیریت صحیح نباشد، مؤسسات مالی بدون قاعده و بی نظم در کشور توسعه پیدا می‌کند و چندین برابر سرمایه‌شان وام می‌دهند. در نتیجه شرایط بی‌انضباطی مالی در کشور ایجاد می‌شود. این امر موجب می‌شود پایه پولی به هم بریزد که این امر باید کنترل شود.

فارس: چه طور باید این شرایط کنترل شود؟

میرکاظمی: بانک مرکزی و وزارت اقتصاد مسئول هستند و حتی قوانین کافی نیز برای این موضوع داریم و می‌توانیم از همین بضاعت موجود استفاده کنیم.

امروز از بدهی‌ بانک‌ها به بانک مرکزی مردم دارند ضربه می‌خورند. البته این موضوع از جمله اجزای طرح تحول نظام بانکی است. یعنی اگر شما طرح هدفمند کردن را انجام می‌دهید یک جزیی از تحول اقتصادی کشور در این است. اگر در کنار آن بهره‌وری مشاهده نشود، صادرات انجام نمی‌شود و نمی‌توان به آن توسعه‌ای که گفته شد دست پیدا کرد.

در کنار آن اگر سیستم بانکی و ارزی نظارت و مدیریت نشود آنگاه با مشکل مواجه می‌شویم. ما می‌خواهیم در هدفمند کردن جلو رویم اما اکنون احساس می‌کنیم داریم عقب می‌رویم و از طرفی فشار تورمی وارد می‌شود.

ما در وزارت بازرگانی تحقیقی انجام دادیم که نشان می‌دهد که اگر کالای وارداتی به هر دلیلی یک واحد گران شود ضریب همبستگی‌ این افزایش قیمت با تولید داخل بیش از 95 درصد است. البته این امر کاملا طبیعی است زیرا حجم بالایی از واردات ما کالای واسطه‌ای است و این ضریب همبستگی مهم است.

هر چه قدرت اقتصادی ما رشد کند نمی‌توانیم بگوییم واردات ما صفر می‌شود چنانکه در هیچ جای دنیا این موضوع رخ نداده است. در هر کشوری وقتی اقتصاد آن بزرگ می‌شود واردات و صادرات باهم افزایش می‌یابد. در حال حاضر تراز صادرات در کشور مثبت است زیرا با نفت آن را محاسبه می‌کنیم. البته در هیچ جای دنیا نیز نفت از تجارت کشورهای صاحب نفت حذف نمی‌شود.

حال اگر این موارد را فراموش کنیم و چند مورد را انجام دهیم و چند مورد را انجام ندهیم آیا این موضوع حل می‌شود؟

فارس: شرایط چرا اینگونه رقم می‌خورد؟ یعنی چرا به جای پیگیری یک سیاست ثابت، سیاست‌های ریز، متکثر و غیر همسو اجرایی می‌شود؟

میرکاظمی: به عنوان مثال وقتی می‌خواهیم بودجه ببندیم، بخش‌های مختلف می‌گویند اگر به ما پول ندهید نمی‌توانیم کار کنیم. همه آنها نیز این شرایط را کمابیش دارند.با این وضعیت طبعا باید به دنبال افزایش درآمد باشیم. یعنی وقتی هزینه داریم باید درآمد نیز ایجاد کنیم.

حرف این است که این وضعیت تغییر کند. یعنی نباید مدیرت هزینه بر برنامه‌ریزی ما حاکم باشد بلکه باید به دنبال مدیریت درآمد باشیم. در حال حاضر درآمد اصلی کشور نفت است و ارز اصلی ما از نفت تامین می‌شود. باید به دنبال ایجاد منابع جدید درآمدی باشیم زیرا یک ثبات اقتصادی ایجاد می‌کند و بخش خصوصی رقبت بیشتری برای سرمایه‌گذاری بلندمدت و میان مدت خواهد داشت. در این شرایط است که می‌توانیم به بخش خصوصی بگوییم که صادرات باید محور کار آن باشد.

اما آیا نظام‌های حمایتی به این سمت رفته است؟ اگر از حساب صندوق توسعه ملی پول می‌دهیم باید یک شرط صادرات گرا را کنار آن بگذاریم. اما اگر پول دادیم و یک ظرفیت در کنار ظرفیت‌های خالی ایجاد کردیم، سرمایه‌گذاری انجام شده اما منجر به تولید بیشتر نشده است زیرا بنگاه قدرت رقابت ندارد.

توانمند‌سازی بنگاه‌ها به همین معنا است. اصناف و اتاق‌های بازرگانی نیز باید خودشان باید مبلغ این موضوع باشند و به جز صادرات نباید فعالیت دیگری را حمایت و تشویق کنند. اگر صادرات غیرنفتی را جدی دنبال نکنیم با مشکل مواجه می‌شویم اما اگر این کار را دنبال کردیم خود بخود مساله اشتغال نیز حل خواهد شد و به نوعی می توان گفت که اشتغال پایدار همین است.

به فصل تنظیم برنامه می‌رسیم. اهداف فرابخشی مانند رشد اقتصادی، افزایش بهره‌وری، نرخ بیکاری، توسعه اشتغال و غیره را در برنامه‌ها می‌گنجانیم که هیچ یک این موارد تنها به یک دستگاه باز نمی‌گردد و به دولت هم باز نمی‌گردد. در واقع به یک برنامه‌ریزی صحیح اقتصادی باز می‌گردد که بسترهای پایه فراهم شود به طوری که اگر یک فرد در بیرون کشور هم صاحب سرمایه است در داخل سرمایه‌گذاری کند و اگر صادراتی انجام داد سرمایه اش را داخل ایران بیاورد. برای آنکه به اینجا برسیم باید یک حرکت پایدار را برای بسترسازی اقتصاد شکل دهیم و دیگر لازم نیست پشت سر بخش‌ها بایستیم و آنها را حرکت دهیم.

فارس: این مطلب که شما می‌گویید در طولانی‌مدت بسیار کارآمد است چون این امر در یکسال و دو سال و یا سه سال اتفاق نمی‌افتد. اما در کوتاه مدت باید چه کار کرد؟قبول دارم که این موضوع باید شروع شود و نباید بیش از این زمان را به تعویق انداخت اما در کوتاه‌مدت درآمدهای ما منابع محدودی دارند. از بعضی از منابع  به درستی استفاده نمی‌کنیم. مشخصا منظورم بخش نفت است. خیلی واضح است که افت تولید داریم و می‌دانیم اگر باز سرمایه‌گذاری نکنیم این افت تولید ادامه خواهد داشت...

میرکاظمی: من باز می‌گردم به بحث اول. ما گفتیم دارایی خارجی بانک مرکزی چگونه شکل می‌گیرد. وقتی دولت نفت فروخت دلار به دست می‌اورد در حالی که به ریال نیاز دارد. به هر ترتیب اقتصاد باید رشد کند. دولت نیز دلار را در این شرایط وارد کشور کرده و در بخش های مختلف تزریق می‌کند. اما شما دیدید که بر خلاف روال گذشته در این مدت اخیر هرچه دلار وارد کشور می شد جذب می شد زیرا تقاضای کاذب وجود داشت یعنی فردی ارز نمی‌خواست اما می‌خرید. امسال طبق روند گذشته اگر عمل می‌شد این میزان حجم ارز مورد نیاز بازار نبود. آمارها نشان می‌دهد تقاضای ارز حدود ۵۰ درصد بیش از روند گذشته است.

پس ببینید شما نیاز به ریال دارید. ما باید زیرساخت‌های دیگر را برای کسب درآمد ایجاد و اصلاح کنیم و من نیز در جاهایی گفتم که قانون نیز باید اصلاح شود.

مثلا فردی یک شرکت تولیدی دارد باید به دنبال تیمی بگردد که بهره‌وری اورا را بالا ببرد. ما باید هزاران شرکت در ایران داشته باشیم که روی این موضوع کار کرده و به شکل حرفه‌ای بهره‌وری را افزایش دهند. چون کسی که سرمایه‌گذار است معلوم نیست بهره‌ور خوبی هم باشد. باید این موضوع را دغدغه کنیم و وقتی که دغدغه شد بهره‌وری ایجاد می‌شود. یعنی این مساله قابلیت تبدیل شدن به دغدغه عمومی را دارد و باید به آن توجه ویژه‌ شود. حالا اگر می‌خواهیم تولید را بالا ببریم این چند موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.

یا باید پول نفت را در جایی سرمایه‌گذاری کنیم که بیشتر از ارزش انرژی فعلی ارزش داشته باشد. پس خیلی نباید نگران مباحث تحریم نفت باشیم زیرا پول آن باید به حساب صندوق توسعه ملی واریز شود و این پول اگر قرار است راکد شود و یا تولید کشور را بالا نبرد چه اثری دارد؟

اگر بپذیریم که ظرفیت‌های داخلی اشباع است دیگر نبایداجازه دهیم ظرفیت موازی ایجاد شود و در همه حوزه‌ها همین طور است.

فارس: پس اینکه شما اصرار می‌کنید نفت باید بودجه بیشتری بگیرد برای چیست؟

میرکاظمی: نفت برای توسعه میادین نفتی مشترک و نیاز به منابع مالی دارد زیرا طرف مقابل ما با تمام قوا در حال برداشت است و نیاز داریم که میادین مشترک فعال شوند. حتی اگر میادین مستقل تولیدشان کاهش یابد. اکنون غرب در حال برداشت و یا توسعه میادین مشترک کشورهای همسایه با ما  است و اگر غفلت کنیم چندسال دیگر مرزهای غربی ما هم دچار همین شرایط می‌شود. بنابراین تولید نفت نیاز به بودجه دارد برای آنکه نفت را صیانتی تولید کنیم.

اصلا فرض کنیم می‌خواهیم تولید نفت را ثابت نگاه داریم. خوب در این شرایط پول لازم است. اگر این چند موضوع که گفته شد کنار هم قرار گیرد و با هم حرکت کند آنگاه می‌توانیم منتظر شکوفایی اقتصادی باشیم اما اگر تنها یک طرح هدفمند کردن اجرا شود آنگاه شرایط همین شرایط کنونی خواهد بود. باید در کنار طرح هدفمند کردن نظام بانکی و ارزی، مالیات، بهره‌وری و .... همزمان برنامه‌ریزی و اجرا گردد تا نتایج مطلوبی حاصل شود.

البته همه این موارد و مشکلات قابل حل است و اگر همت کنیم این مشکلات حل خواهد شد و اگر می‌خوهیم آن اصلاح که مورد نظرمان بود محقق شود باید همه طرح‌های طرح تحول اقتصادی با هم حرکت کند.

فارس: این سؤال را به این دلیل پرسیدم که یکی از انتقاداتی که درباره خود شما مطرح می‌شد آن بود که تولید نفت در دوره شما کاهش پیدا کرد سئوال من این است که آیا شما بصورت آگاهانه اجازه دادید تولید نفت کاهش پیدا کند یا افت تولید دلایل دیگری داشت و اگر کاهش تولید نفت خواست شما بود دلیل آن همین مطلبی است که درباره تحریم و peak oil به آن اعتقاد دارید؟

میرکاظمی: این مساله واقعیت ندارد. علیرغم تاکید اینجانب به نفت که پاسخ این موضوع را بدهند متاسفانه پاسخی داده نشد. شما گزارش تولید نفت سال ۸۸ را با گزارش تولید سال ۸۹ مقایسه کنید. متوسط تولید روزانه نفت در سال ۸۸ از سال ۸۹ کمتر بوده است. پس بنده تولید نفت را افزایش داده‌ام و در آخرین گزارش سال جاری نیز نشاندهنده این است که متوسط تولید روزانه نفت سال ۹۰ کمتر از سال ۸۹ است.

این آمار به عنوان گزارش مقامات هر ماه در اختیار مسئولین نظام، کمیسیون‌های مرتبط مجلس و دیوان محاسبات قرار می‌گیرد.

البته موضوع دلایل کاهش تولید نفت موضوع مهمی است که در زمان این مصاحبه نمی‌گنجد و باید به شکل جداگانه و مفصل در آینده به آن بپردازیم.

در عین حال متأسفانه معاونت برنامه‌ریزی رئیس جمهور در بودجه درآمدهایی در نظر می‌گیرد که محقق نمی‌شود به عنوان مثال تولید نفت را بیش از ۴.۲ ملیون بشکه در روز در نظر می‌گیرد و معادل آن در جداول بودجه ریال در نظر می‌گیرد که به عنوان سهم دولت وارد خزانه شود و اعلام می‌کند تا زمانی که این ریال را برداشت نکرده است نمی‌تواند سهم صندوق توسعه ملی را طبق قانون پرداخت کند. این در حالی است که واقعاً چنین تولیدی وجود ندارد.

این روش باعث می‌شود به دلیل اعلام غیر واقعی تولید نفت در بودجه ارز کمتری وارد صندوق توسعه ملی شود و متاسفانه مسئولان بانک مرکزی هم برای توجیه این مطلب اعلام می‌کنند که نفت به تعهد خود عمل نکرده است در صورتی که در زمان تدوین بودجه در مجلس کارشناسان نفت مصرانه درخواست می‌کنند که تولید را واقعی ببینید اما متاسفانه معاونت برنامه‌ریزی رئیس جمهور و وزارت امور اقتصادی و دارایی برای تامین بخشی از کسری‌های خود به آن توجه نمی‌کنند و به عبارتی نفت را با چالش روبرو می‌سازند .

گفت‌وگو از محمد حسین سیف اللهی و علی فروزنده

۹ اسفند ۱۳۹۰ ۱۵:۵۸
خبرگزاری فارس |
تعداد بازدید : ۱,۰۹۵