فرهاد فزونی : مشتی سوالات دیگر ؟

فرهاد فزونی : مشتی سوالات دیگر ؟
متأسفانه رویه « آزمون و خطا » و روش « راه بینداز و جا بینداز » مدت ها است که جای تدوین سیاست ها براساس بررسی های کارشناسانه را گرفته اند .

یکم : چندی پیش مجموعه ای را با نام « صنعت نفت و بخش خصوصی » منتشر کردم که بجای پاسخگوئی به سؤالی یا ارائه راهکاری برای حل معضلی، شانزده مسئله که از الزامات اولیه اما اساسی فرایند حضور بخش خصوصی در صنعت نفت بود و نیاز به تحقیق و پژوهش های دقیق و ژرف داشت را بیان کردم . تحقیق هائی که انجام و بهره گیری از نتایج حاصله آنها تلاش جمع کثیری از کارشناسان خبره را طلب می‌کرد و زمان بسیار می طلبید .


دوم : استاد مسعود نیلی چند روز پیش 25 پرسش که در برابر جامعه امروز کشور وجود دارد را مطرح کردند که مجموعه ای از مسائل اقتصاد کلان کشور همچون نرخ ارز، نرخ تسهیلات بانکی و .... را بیان نموده بودند .

سوم : اینگونه نگاه‌ها مؤید این واقعیت است که سیاست ها و رویه های اقتصادی کشور در هر زمینه با سؤالات بسیاری روبه‌رو هستند که تحقیقات کافی و وافی برای پاسخگوئی به آنها انجام نگرفته است . تحقیقاتی که می بایست پیش از بکارگیری این سیاست ها و ابلاغ دستورالعمل های خلق الساعه به‌عمل می آمدند و مبنای تصمیم سازی ها می شدند تا اقتصاد کشور بتواند به آرامی و بدون تنش مسیر خود را برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده طی کند و به سر منزل مقصود برسد .


چهارم : متأسفانه رویه « آزمون و خطا » و روش  « راه بینداز و جا بینداز » مدت ها است که جای تدوین سیاست ها براساس بررسی های کارشناسانه را گرفته اند . چگونه می‌توان باور داشت که بانک مرکزی که دیروز سخن از استحکام پول ملی می گفت،  نرخ ارز را یکباره 12 درصد افزایش دهد و سپس اعلام کند که تمام همت خود را برای تحکیم قیمت دلار در حد 1100 تومان بکار خواهد گرفت؟ این آزمون و خطا هم نیست . بانک مرکزی حتی اجازه نداد که گرد و خاک های عکس العمل های اولیه بازار فرو نشیند تا متوجه شود که بازتاب این تغییر نرخ  چه بوده است. پس این راه بینداز و جا بینداز هم نیست . و یا بانک مرکزی در ابتدای سال نرخ بهره را کاهش می‌دهد ولی بعد از اینکه با مشکلات فراوانی در جابه‌جائی نقدینگی ها در کشور روبه‌رو می‌شود از شورای پول و اعتبار تقاضا می‌کند بهره را افزایش دهند . این یکی برگشت به عقب است . و امثال این تصمیمات و تغییرات که متأسفانه کم نیستند .


پنجم : بدون تردید نتیجه این تنش ها فقط دور کردن اقتصاد کشور از مسیر مطلوب و اهداف تعیین شده است . آیا واقعاً از  کارشناسی بی بهره ایم؟ نیستیم. آیا نتایج این تصیم گیری ها و روش های اقتصادی از چشم کارشناسان و اقتصاددانان دولت به دور مانده است؟ جای تردید بسیار است . آیا حاکمیت سیاست بر اقتصاد همچنان ادامه دارد؟ به نظر می‌رسد . آیا دولت به‌جای اقتصاددانان از سیاستمداران در تصمیم سازی های اقتصادی بهره می‌گیرد؟ به احتمال زیاد. پس یک فعال اقتصادی چگونه باید برنامه ریزی کرده و راه خود را انتخاب کند؟ بر چه اساسی باید سرمایه گذاری کرد؟ چگونه باید کارآفرینی کرد؟ چگونه انتظار داریم سرمایه گذار خارجی سرمایه خود را در ایران بکار گیرد؟ چگونه باید سطح اشتغال را بالا برد؟ آیا قرار است که فقط دولت با مسکن مهر 5/2 میلیون شغل جدید ایجاد کند و دیگران باید فقط نظاره گر باشند؟ می بینید؟ بازهم مشتی سوال دیگر. چه زمان و چه کسانی باید به پرسش ها پاسخ دهند؟ چه زمان قرار است با برنامه هائی که بر اساس نظر کاردانان و کارشناسان تدوین یافته اند حرکت کنیم؟ الله اعلم.
۱ تیر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۱
تجارت نیوز |
تعداد بازدید : ۱,۷۰۹